پاسخ اجمالی:
اگر براى جهان دو مبدأ فرض كنيم؛ يا از جميع جهات يكسان اند كه در اين صورت يكى مى شوند، يا از تمام جهات مختلف و متباين اند كه در اين صورت خلقت و تدبير آنها در دو نقطه مقابل قرار خواهد گرفت و اگر در پاره اى از جهات شبيه، و در پاره اى از جهات متفاوت باشند همان تفاوت و امتياز در فعل آنها اثر مى گذارد؛ چرا كه فعل بازتاب وجود فاعل و سايه هستى او است.
پاسخ تفصیلی:
اين سؤال و ايراد گرچه در آغاز جالب به نظر مى رسد؛ ولى با دقّت روشن مى شود كه ناشى از عدم توجّه به مفهوم تعدّد شده است.
توضيح اين كه: هنگامى كه مى گوييم خدايان متعدّد، مفهوم آن اين است كه آنها از هر نظر يكى نيستند؛ چرا كه اگر از تمام جهات يكى بودند تنها يك وجود مى شدند. به تعبير ديگر: هرجا پاى تعدّد و دوگانگى در ميان است بايد قبول كنيم كه تفاوتى در كار است، والاّ محال است دو موجود از تمام جهات يكى باشد.
از سوى ديگر، همواره در ميان فعل و فاعل تناسب و سنخيّتى در كار است؛ هر فعلى از آثار وجود فاعل خويش است، و خواه ناخواه رنگ او را دارد، و به اين ترتيب محال است دو فعل از دو فاعل سر بزند و از تمام جهات يكى باشد؛ همان گونه كه محال است دو فاعل از نظر اراده و عمل يكسان باشند، و مسلّماً تفاوت هاى وجودى آنها در اراده و عمل آنها اثر مى گذارد.
نتيجه اين كه ممكن نيست نظام واحد و خالى از دوگانگى از مبدأ متعدّدى سرچشمه گيرد.
امّا كارهاى گروهى و دسته جمعى گرچه از يك نظم نسبى برخوردار است ولى هرگز نظم واقعى و مطلق را دارا نيست. اين به خاطر آن است كه افراد شورا براى اين كه بتوانند با يكديگر همكارى كنند از مقدارى از خواسته ها، و تشخيص هاى خود، به ناچار صرفنظر مى كنند؛ نه اين كه تشخيص ها و خواسته هاى آنها دائماً يكى باشد.
به علاوه نظام هاى شورايى كمتر به صورت اتّفاق كل كار مى كنند؛ بلكه غالباً تابع اكثريّت هستند و اين خود دليل بر صحّت مدّعاى ما است.
اضافه بر اين، اكثريّت هميشه افراد ثابتى نيستند، بلكه متبادل مى شوند؛ گاه اكثريّت از هفت نفر، چهار نفرند، و گاه يكى از اينها به اضافه سه نفر ديگر؛ و چون اكثريت عوض مى شود ممكن نيست افعال آنها يكسان گردد.
به اين سه دليل هميشه در نظام هاى شورايى ناموزونى هايى وجود دارد؛ ولى چون به نظم نسبى قانع هستند، مى گويند منظّم است!
در حالى كه ما در عالم هستى نظم نسبى نمى بينيم؛ بلكه يك نظام و انسجام قطعى و كامل در آن مشاهده مى كنيم.
به تعبير ديگر: اگر براى جهان دو مبدأ فرض كنيم؛ يا از جميع جهات يكسان اند كه در اين صورت يكى مى شوند، يا از تمام جهات مختلف و متباين اند كه در اين صورت خلقت و تدبير آنها در دو نقطه مقابل قرار خواهد گرفت و اگر در پاره اى از جهات شبيه، و در پاره اى از جهات متفاوت باشند همان تفاوت و امتياز در فعل آنها اثر مى گذارد؛ چرا كه فعل بازتاب وجود فاعل و سايه هستى او است. (1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.