اهميت اجتماع گرايی در روايات اسلامی

در روايات اسلامی به چه ميزان به مساله اجتماع گرايی اهميت داده شده است؟

اسلام برای زندگی اجتماعی اهمیت ویژه ای قائل می باشد، تا جایی که حتی در عبادات كه ارتباط بین خلق و خالق است، اصل بر انجام دسته جمعی بوده و مشوق های زیادی برای آنها قرار داده شده است. پیامبر(ص) می فرمایند: «از جماعت جدا نشوید، و از پراكندگى بپرهيزيد»، همچنین می فرماید: «دست خدا بر سر جماعت است، هنگامى كه يكى از آنها از جمعيت جدا شود [و به انزوا روى آورد] شيطان او را مى ربايد، همان گونه كه گرگ، گوسفند جدا شده از گلّه را مى ربايد».

منظور از «بنيان مرصوص» در قرآن

منظور از «بنيان مرصوص» در قرآن چيست؟

آيه 4 سوره «صف»، مى فرماید: «خداوند كسانى را دوست مى دارد، كه در راه او پيكار مى كنند، و همچون بنيان مرصوص هستند». تعبیر «بنیان مرصوص» اشاره به استقامت، اتحاد و همدلی مؤمنان دارد. این اصطلاح از آنجا نشأت می گیرد که، در گذشته گاهى براى محكم شدن بنا، سرب را آب کرده، و در لابلاى مصالح آن مى ريختند تا تمام فاصله ها را پر كند و سازه ای یکپارچه و به هم پیوسته تشکیل دهد. این کار سبب شد تا به هر بناى محكمی مرصوص بگویند كه اشاره به استحكام و يكپارچگى آن دارد.

منظور از «حبل الله» در قرآن

منظور از «حبل الله» در قرآن چيست؟

خداوند در آيه 103 سوره «آل عمران»، با دعوت به اتحاد می فرماید: «همگى به ريسمان خدا چنگ بزنيد، و پراكنده نشويد و به ياد بياوريد چگونه دشمن يكديگر بوديد و او در ميان شما الفت ايجاد كرد و برادر هم شديد». مفسرین در توضیح «حبل اللّه» تفسيرهاى گوناگونى دارند، برخی آن را قرآن، و برخی منظور خاندان پيامبر(ص) می دانند. البته همه اينها به يك حقيقت باز مى گردد؛ «حبل اللّه» همان ارتباط با خدا است كه از طريق قرآن، پيامبر(ص) و اهل بیت پيامبر(ع) حاصل مى شود.

نهی خداوند از تفرقه و جدایی از جامعه

قرآن چگونه مسلمانان را از تفرقه و جدایی از جامعه اسلامی باز داشته است؟

خداوند با اشاره به سرنوشت گروهی که از جامعه مومنین جدا شدند، می فرماید: «كسى كه بعد از آشكار شدن حق به مخالفت با پيامبر(ص) بر خيزد، و از طريقى جز طريق مؤمنان پيروى كند، ما او را به همان راه كه مى رود، مى بريم و او را در دوزخ داخل مى كنيم». البته تعبیر «مخالفت با رسول» و «طریق مومنان» روشن می کند که مقصود آیه هماهنگى با جامعه اى است كه در طريق اطاعت از خدا و پيروى از پيامبر(ص) گام بر دارد.

اجتماع مومنان يکی از نعمت های بزرگ خداوند بر پيامبر(ص)

چرا خداوند در قرآن يکی از نعمت های بزرگ خود بر پيامبر(صلی الله علیه و آله) را اجتماع مومنان دانسته است؟

قرآن یکی از نعمت های بزرگ خداوند را بر پیامبر(ص)، الفت در بین دلهای مؤمنان دانسته و می فرماید: «او همان كسى است كه تو را با يارى خود و مؤمنان تقويت كرد، و ميان دل هاى آنها الفت برقرار ساخت. اگر تمام آنچه را روى زمين است صرف مى كردى كه ميان دل هاى آنها الفت دهى، نمى توانستى». از این سخن دو مطلب روشن می شود: 1- همراهی و همدلی مومنان با یکدیگر موجب تقویت اسلام است. 2- این همدلی، معجزه ای الهی است. زیرا گسترش اسلام و از بین بردن کینه های فراوان جاهلی، حتی با هزينه کردن همه ثروت هاى زمين ممکن نبود.

نسبت «تأليف قلوب» به خداوند با وجود زحمات پيامبر(ص)

چرا خداوند «تأليف قلوب» بين مومنين در عصر رسول الله(صلی الله علیه و آله) را به خود نسبت مي دهد؟

در توضیح این که چرا با وجود تلاش های پیامبر(ص) در زمینه تأليف قلوب مؤمنان، خداوند آن را به خودش نسبت می دهد، باید گفت که اين تالیف قلوب معجزه ای الهى است كه خدا در اختيار پيامبرش قرار داده، زیرا رفع كينه های مردم متعصّب و لجوج عصر جاهلى و همدل کردن آنها، حتى با هزینه کردن تمام ثروت هاى زمين ممکن نبود، اما تعليمات اسلام، اخلاق پيامبر(ص) و امدادهاى الهى، غيرممكن را ممكن ساخت، و مهم ترين معجزه پيامبر(ص) به وقوع پيوست.

محورهای «اتحاد» بین پیروان ادیان آسمانی

قرآن چه محورهایی را برای اتحاد در حوزه پیروان ادیان آسمانی معرفی کرده است؟

قرآن کریم محورهایی را برای وحدت در حوزه پیروان ادیان آسمانی معرفی کرده است. از قبیل: 1- پرستش خداوند سبحان، که در این زمینه می فرماید: «ما پیش از تو هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر این که به او وحی کردیم که: معبودی جز من نیست، پس تنها مرا پرستش کنید». 2- قرآن نفی شرک را یکی از محورهای اتحاد قرار داده و می فرماید: «فقط مرا مى پرستند و چیزى را همتاى من قرار نخواهند داد». 3- قرآن نفی سلطه را محور اتحاد قرار داده و می فرماید: «و بعضى از ما، بعض دیگر را - غیر از خداى یگانه - به ربوبیت نپذیرد».

خطر «تفرقه» و نهی از آن در قرآن

قرآن در تبیین خطر «تفرقه» و نهی از آن چه می فرماید؟

خداوند در قرآن خطر تفرقه را به قدری بزرگ دانسته که نهی از آن را مانند دستور اقامه نماز، جزء شریعت همه انبیای اولی العزم قرار داده است. لذا می فرماید: « آیینى را براى شما مقرر نمود که به نوح توصیه کرده بود؛ و آنچه را بر تو وحى فرستادیم و به ابراهیم و موسى و عیسى سفارش کردیم این بود که: همان دین [خالص] را برپا دارید و در آن تفرقه ایجاد نکنید». همچنین در آیه دیگر می فرماید: «مانند کسانى نباشید که پس از آنکه نشانه هاى روشن [پروردگار] به آنان رسید، پراکنده شدند و اختلاف کردند»، و ... .

برتری «اجتماع گرايی» بر «انزوا طلبی»

اجتماع گرايی چه برتری هایی نسبت به انزوا طلبی دارد؟

علمای اخلاق در برتری اجتماع گرایی و یا انزوا طلبى، بحث های زیادی دارند. اما امروزه محققان با الهام از کتاب، سنت و دلیل عقلی، معتقدند انسان موجودی اجتماعی است و فقط در سایه این نوع زندگی می تواند به سعادت برسد. آنان معتقدند عزلت با فطرت انسان و تعالیم اسلام سازگار نیست، بلکه اجتماع گرایی روح تعالیم اسلام است؛ از عباداتی که به صورت دسته جمعى انجام مى شود گرفته تا مسائل مربوط به حقوق بشر و ... امام علی(ع) جداشدن از صفوف مسلمين را سبب نفوذ شيطان شمرده و مى فرمايد: «گوسفندان تك رو، طعمه گرگند».

دعوت قرآن به اتحاد و اجتماع گرايی

قرآن چگونه مسلمانان را به اتحاد و حضور فعال در اجتماع، دعوت نموده است؟

خداوند در آيه 103 سوره آل عمران مسلمانان را دعوت به اتحاد کرده و می فرماید: «همگى به ريسمان خدا چنگ بزنيد، و پراكنده نشويد». مقصود از «حبل اللّه»، همان ارتباط با خدا است كه از طريق قرآن، پيامبر(ص) و اهل بیت پیامبر(ع) حاصل مى شود. همچنين در آيه 4 سوره صف، سخن از وحدت صفوف مسلمين است، چيزى كه هرگز در انزوا و جدایی از اجتماع يافت نمى شود. این آیه مى فرمايد: «خداوند كسانى را دوست مى دارد، كه در راه او پيكار مى كنند، همچون سدّى فولادين و بنايى محکم و یکپارچه».

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الرّضا عليه السّلام :

يَا ابنَ شَبيبٍ! اِنْ کُنْتَ باکِياً لِشَئٍ فَاْبکِ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلىّ بْنِ اَبى طالبٍ عليه السّلام فَاِنَّهُ ذُبِحَ کَما يُذْبَحُ الْکَبْشُ.

بحارالانوار، ج 44، ص 286