ظالمین مرفّه و مظلومین محروم، و مسئله عدل الهی؟!

آیا اینکه برخی از ظالمان تا آخر عمر در ناز و خوشبختی زندگی می کنند و در مقابل مظلومین تا آخر عمر تنها رنج و بدبختی دیده اند، در تضاد با عدل الهی نیست؟!

اولین پاسخهای این سوال این است که اولا نیل به سعادت مادّی با معیار ظالم و مظلوم یا کافر و مؤمن پذیرفته نیست؛ بلکه هر انسان و هر ملّتی با هر نوع منش و تفکری با توجّه به مدیریت صحیح و تلاش و علم گستری می تواند به سعادت مادی برسد. ثانیا بخش مهمّی از دارایی ظالمان حاصل استعمار، دزدی، کم فروشی، احتکار، اختلاس و خیانت است که این روش از کسب مادّیات در آئین و مرام مؤمنان و مظلومان جایز نیست.
با وجود این پاسخ ها باید توجه داشت که گاهی انسان در عین فقر، مورد رحمت و بهره مند از نعمت الهی است. و گاهی نیز در عین ثروتمندی، مورد غضب پروردگار است. مثلا خداوند عده ای از ستمگران را با بهره مندی از ثروت به عذاب استدراج دچار می سازد، و یا با اعطای امکانات دنیوی و ثروت در دنیا، پاداش اعمال نیک اندک ایشان را در همین دنیا می دهد تا در آخرت تکلیفشان مشخّص باشد و ادّعایی نداشته باشند.
رنج و مشكلات مومن در دنیا مي تواند از جمله نعمت‌ ها و الطاف خداوند بر انسان ‌ها باشد و با عدل الهی منافات ندارد؛ چون آثار مثبت دنيايی و آخرتی بسيار به ارمغان مي ‌آورد، از قبيل بيداري از خواب غفلت، رشد و شكوفايي استعدادها و توانايی های بالقوه، پاك شدن از بعضي گناهان و رسيدن به درجات و ثواب ‌هاي بزرگ و... .

زشتی برخی افراد و مسئله عدل الهی؟

انسان هایی با اعتماد به نفس برآمده از از زیبایی خداداد، در بسیاری از امور زندگی موفق می گردند و در مقابل انسان های دیگری به خاطر زشتی مادرزادی بسیاری از توفیقات زندگی را از دست می دهند؛ با توجه به این واقعیّت ها، آیا آفرینش افراد زشت بی عدالتی نیست؟!

اولا: اقتضای آفرینش الهی زیبایی است و خداوند بخلی در چنین آفرینشی نمی ورزد؛ بلکه موجودات به خاطر تفاوت در قابلیت ها و استعدادهای شان، بهره متفاوتی از فیوضات الهی می برند؛ یعنی زمینه های موجود، استعداد ها و قابلیّت های هر جسمی، اقتضای خاص خود را دارند.

ثانیا: زیبایی در منطق انسانها نسبی است و چه بسا چهره ای که برای گروهی از مردم بسیار زیبا و دلنشین و بی نقص به نظر می رسد، در نظر گروهی دیگر، نامتناسب و نازیبا باشد. بر این اساس صدور مطلق این حکم که برخی «زشت» و برخی دیگر «زیبا» هستند امری دور از واقعیّت بیرونی است.

ثالثا: توجه زیاد به ظاهر و اهمیت قائل شدن برای آن در شکل گیری سرنوشت آدمی، خلاصه کردن تمام قابلیت ها و ویژگی های او در جسم و خلاصه کردن تمام جسم در چهره است؛ در حالی که نه قابلیت ها و استعدادهای انسان منحصر به ویژگی های ظاهری اوست و نه زندگی انسان منحصر به زیست در این جهان است.

ترویج حسنات أهل غرب! توسط بهائیان

عقیده بهائیان در مورد با دست غذا خوردن چیست؟

میرزا بهاء می گوید: پرهیز کنید از این که دست های خودتان را در ظرف ها و کاسه ها فرو ببرید، و اخذ کنید آنچه را که نزدیک به لطافت است. در حقیقت، میرزا با تقلید کورکورانه از آداب و رسوم اروپائیان، خواسته با حکم تازه و لطیفی، بشر را با کارد و چنگال به سعادت و خوشبختی برساند. اما جناب شوقی با درک مقصود بهاء، به صراحت می گوید: بهائیان، باید دراقتباس از حسنات اهل غرب همت نمایند.

قرآن و معرفی فطرت و وجدان به عنوان منبع کسب معرفت

آیا از فطرت و وجدان، به عنوان منبع کسب معرفت در قرآن یاد شده است؟

خداوند در سوره «شمس» از الهام شدن شر و خیر به نفس آدمی خبر می دهد و به منبع الهام بخش وجدان اخلاقى و آگاهى انسان از فجور و تقوا اشاره مى كند. در سوره «انبیاء» هم از بازگشت بت پرستان به خویشتن خویش و تامل در پرستش های مشرکانه شان خبر می دهد. در سوره «لقمان» و «عنکبوت» و «بقره» و «روم » باز همين معنا تعقيب مى شود.

«سعادت» و «شقاوت» انسان، اکتسابی یا ذاتی؟

«سعادت» و «شقاوت» در انسانها ذاتى است یا اکتسابی؟

از نظر قرآن، «سعادت» و «شقاوت»، اكتسابي است. خدا مى داند چه كسانى با ميل خود در طريق سعادت و چه كساني با ميل خود در مسير شقاوت گام مى نهند. پس اگر مردم مجبور به انتخاب اين راه باشند آن وقت علم خدا جهل خواهد شد. اگر ما محكوم به سعادت و شقاوت ذاتى باشيم تعليم و تربيت، آمدن پيامبران، نزول كتب آسمانى و كيفر و پاداش همگى بي فايده يا ظالمانه خواهد بود. اين انسان است كه راه شقاوت و سعادت را با امداد الهي و با پاى خود مى پيمايد.

بن بست «مدرنیسم»

چگونه «مدرنیسم» حتی در غرب که خاستگاه آن بود، دچار بن بست گردید؟

پیش از قرن بیستم اندیشه پیشرفت پژواکی گسترده داشت و آن ها که دستاوردهای آغازین تمدن جدید را لمس کرده بودند، آینده ای سرشار از خوشبختی را برای بشریت پیش بینی می کردند. اما با ورود به قرن بیستم و ظهور پیامدهای تمدن جدید مانند بحران های اقتصادی و فرهنگی و ... دوران تجدد در سراشیبی قرار گرفت. از این رو منتقد شهیر فرانسوی «رنه گنون» می نویسد: «با سنجش مزایا و معایب این تمدن، این خطر در پیش است که نتیجه این سنجش، سخت منفی باشد».

سعادت انسان، اکتسابی یا اجباری؟

سعادت انسان اکتسابی است یا اجباری؟

آيات قرآن - مانند آیه 106 سوره هود - به وضوح اثبات مى كند سعادت و شقاوت اكتسابى است. اگر ما محكوم به سعادت و شقاوت ذاتى باشيم، و بدون اراده به بدى ها و نيكى ها كشانده شويم، تعليم و تربيت، آمدن پيامبران و نزول كتب آسمانى و ... همگى بى فايده، يا ظالمانه محسوب مى گردد. حتی جبریون هم در عمل، هرگز چنين عقيده اى ندارند. دلیل دیگر بر اختیار، روایاتی است که به اسباب سعادت و شقاوت اشاره دارند و انسان را به بهره گیری از اسباب سعادت توصیه کرده و از اسباب شقاوت بر حذر می دارند.

سعادت انسان، جسمی یا روحی؟

آيا سعادت انسان فقط یک جنبه روحى یا جسمی دارد؟

عده اى از فلاسفه قديم يونان مانند «كلبيون» معتقد بودند سعادت فقط جنبه روحى دارد و وضع جسمى و مادى، كوچكترين اثرى در سعادت انسان نخواهد داشت. در مقابل اين عقيده «اگزيستانسياليست ها» هستند كه سعادت را منحصراً در بهره بردارى بى قيد و شرط از لذايذ مادى مى دانند. اما از نظر اسلام، از آنجا كه حقيقت وجود انسان از هر دو قسمت جسم و روح تشكيل يافته، بنابراين سعادت را هم بايد در هر دو قسمت جستجو كرد و مسلماً هر برنامه اى كه تنها به يك قسمت از وجود انسان توجه داشته باشد متضمن سعادت او نخواهد بود.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الرّضا عليه السّلام :

يا دِعْبِلُ! اُحِبُّ اَنْ تُنْشِدَنى شِعْراً فَاِنَّ هذِهِ الا يّامَ اَيّامُ حُزْنٍ کانتْ عَلَينا اَهْلِ الْبَيْتِ عليهم السّلام .

اى دعبل ! دوست دارم که برايم شعرى بسرايى و بخوانى ، چرا که اين روزها (ايام عاشورا) روز اندوه و غمى است که بر ما خاندان رفته است .

جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 567