دو تفسیر عجیب و غریب از «محکم» و «متشابه»

اخیرا چه تفسیری از معنی «محکم» و «متشابه» شده است که موجب تعجب دانشمندان شده است؟

به تازگی دو تفسير عجیب درباره «محكم و متشابه» ارائه شده كه عبارتند از: 1. مرحوم طالقانى می گويد: «قرآن داراى دو وجود و دو مرحله است، مرحله پيش از نزول و پس از نزول. قرآن، پيش از نزول محكم، ثابت و نامتغيّر است؛ اما همان محکمات پس از نزول، در ظروف انديشه هاى گوناگون و به صورت كلمات و آيات متفرق تبين گرديده، و به صورت متشابه در آمده است. 2. محكمات آياتى هستند كه اصول اساسى و ديدگاه هاى كلى مكتب را بيان مى كنند؛ اما آيات متشابه مشتمل بر مطالبى است كه خود «اصل» نيستند، اما منبعث از اصول بوده، لذا فاقد خصلت ثبات و پايدارى می باشند.

ديدگاه علّامه طباطبائي درباره «نزول دفعی و تدریجی قرآن»

علّامه طباطبایی(ره) در مورد «نزول دفعی و تدریجی قرآن» چه ديدگاهي دارند؟

«علّامه طباطبايى» درباره نزول دفعی و تدریجی قرآن معتقد است: «قرآن داراى دو وجود است: ظاهرى در قالب الفاظ و عبارات، و باطنى در جايگاه اصلى خود. قرآن در شب قدر با همان وجود باطنى و اصلى خود يكجا بر قلب پيامبر اكرم(ص) فرود آمد. سپس تدريجا با وجود تفصيلى و ظاهرى خود در فاصله هاى زمانى و در مناسبت هاى مختلف و پيش آمدهاى گوناگون در مدت نبوّت نازل گرديد».

عبادت های پیامبر(ص) در غار «حراء»

امام علی(علیه السلام) چگونه عبادت های پیامبر(صلی الله علیه و آله) در غار «حراء» را توصیف نموده است؟

ایشان می فرماید: «در هر سال مدتى را در غار حراء به عبادت خدا مى پرداخت و جز من کسی او را نمى ديد و من هنگام بعثت نور وحى و رسالت و بوى نبوّت را استشمام كردم». از سوی دیگر بر اساس پاره اى روايات پيامبر(ص) حتى پس از بعثت نیز گاهى به غار حراء مى رفت و به دور از آزار مشركان به عبادت مى پرداخت، و در بازگشت به طواف کعبه رفته و سپس به خانه بازمی گشت. حتی گاهی على(ع) و خديجه نیز همراه آن حضرت بودند.

فلسفه «نزول تدریجی» قرآن؟

فلسفه «نزول تدریجی» قرآن بر قلب پیامبر(ص) چه بوده است؟

نزول قرآن به صورت «تدريجى» و به صورت آيه آيه و سوره سوره بود و تا پايان عمر پيامبر(ص) ادامه داشت و همين امر موجب عيب جويى مشركان گرديد. قرآن در پاسخ به آنها مي فرمايد: «این [نزول تدریجى] براى این است که قلب تو را بوسیله آن محکم داریم، و [از این رو] آن را بتدریج بر تو خواندیم». در جاى ديگر مى فرمايد: «و قرآنى [بر تو نازل کردیم] که [آیات] آن را از هم جدا کردیم، تا آن را به تدریج و با آرامش بر مردم بخوانى؛ و به یقین ما آن را نازل کردیم». همچنین از آیات قرآن استنباط می شود حکمت این کار آن است که پيامبر(ص) و مسلمانان احساس كنند همواره مورد عنايت خاص پروردگار قرار داشته و پيوسته رابطه آنان با حقّ تعالى استوار است.

مدت زمان «نزول تدريجي قرآن»

نزول تدريجي قرآن بر پیامبر اكرم(ص) چند سال طول كشيده است؟

مدت زمان «نزول تدريجى قرآن»، بيست سال بوده است. بر اساس دیدگاه مفسرین، نزول قرآن سه سال بعد از بعثت آغاز و تا آخرين سال حيات پيامبر(ص) ادامه داشته است. «على بن ابراهيم قمى» در این باره مى گويد: از امام صادق(ع) سؤال شد: چگونه قرآن در ماه رمضان نازل گرديد، با آن كه در طول بيست سال نازل شده است؟ امام صادق(ع) در پاسخ فرمودند: «ثُمَّ نَزَلَ فِي طُولِ عِشْرِينَ عَامّاً»؛ (سپس در مدت بيست سال قرآن نازل شد).

تعارض ميان نزول قرآن در «شب قدر» با «نزول تدريجى»!؟

در تعارض ميان نزول قرآن در «شب قدر» با «نزول تدريجى» چه آرائي مطرح شده و نظر مشهور كدام است؟

در تعارض ميان «نزول قرآن در شب قدر» با «نزول تدريجى»، آراء مختلفی وجود دارد: 1. آغاز نزول «قرآن» در «شب قدر» است. بيشتر محققين اين رأى را برگزيده اند. 2. در شب قدر هر سال، آن اندازه از «قرآن» كه نياز سال بود يك جا بر پيامبر(ص) نازل مى شد، سپس همان آيات تدريجا در ضمن سال، بر حسب مناسبت ها و پيش آمدها نازل مى گرديد. 3. مقصود از «أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ» انزل في شأنه يا في فضله القرآن است. 4. بيشتر آيات قرآن در ماه رمضان نازل شده است. 5. «قرآن» دو نزول داشته است: دفعى و تدريجى. در شب قدر همه «قرآن» يك جا بر پيامبر اكرم(ص) نازل شده، سپس در طول مدت نبوّت دوباره به تدريج نازل گرديده است. عمده نظر اول و نظر پنجم است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

رسول الله(صلى الله عليه وآله)

ألاَ مَن ظَلَمَ أجِيراً اُجْرتَهُ فلَعنةُ اللهِ علَيهِ

هان! نفرين خدا بر کسى که مزد مزدبَرى را کامل نپردازد

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 38