نقش انحرافات فکری و عقیدتی در به وجود آمدن حادثه كربلا؟

انحرافات فکری و عقیدتی مردم عصر امام حسین(ع) چه بود كه باعث به وجود آمدن حادثه كربلا شد؟

سیر پیدایش انحراف به همان سال‌های اولیّه بعد از رحلت پیامبر(ص) مي‌رسد. انحرافات مزبور در زمینه‌هایی بود که اهل سیاست می‌توانستند به راحتی از آنها بهره‌گیری کرده و در تحمیق مردم و نیز توجیه استبداد و زورگویی خود از آنها استفاده کنند. بنی امیّه در پیدایش و گسترش این انحرافات، نقشی عظیم داشتند.

سه مفهوم «اطاعت از ائمه»، «لزوم جماعت»، «حرمت نقض بیعت» از رایج‌ترین اصطلاحاتی سیاسی بود که خلفا به کار می‌بردند. شاید بتوان گفت سه مفهوم مزبور، پایه خلافت و نیز دوام آن را تضمین می‌کرد. خلفای بنی امیّه و بعدها بنی عبّاس با به ‌کارگیری این مفاهیم در شکل تحریف ‌شده آن، که هیچ قید و شرطی نداشت، مردم را وادار به پذیرش حکومت خود می‌کردند. نتیجه این انحرافات برای آینده نیز این بود که هیچ‌گاه حرکت امام حسین(ع) برای اهل سنّت، یک قیام علیه فساد قلمداد نشده و تنها آن را یک «شورش» غیر قانونی شناختند.

یکی دیگر از انحرافات دینی در جامعه اسلامی «اعتقاد به جبر» بود. معاویه با ترویج این عقیده از آن به نفع سیاست های خویش استفاده کرد و هنگام گرفتن بیعت برای یزید می‌گفت: «مسأله یزید، قضایی از قضاهای الهی است و در این مورد کسی از خود اختیاری ندارد». وقتی عمر بن سعد مورد اعتراض قرار گرفت که چرا به سبب حکومت ری، امام حسین(ع) را کشت؟ گفت: «این کار از جانب خدا مقدّر شده بود». کعب الاحبار نیز تا زنده بود، غیبگویی می‌کرد که حکومت به بنی هاشم نخواهد رسید!

ورود اسیران کربلا به کوفه

در کوفه به اسرای کربلاء چه گذشت؟

عمر سعد تا ظهر روز يازدهم در كربلا ماند، سپس با اسيران حرم حسينى به سوى كوفه روانه شد. زنان را بر شتران بى جهاز سوار كرد و آنها را بدون پوشش مناسب، ميان دشمنان حركت داد و مانند اسيران بلاد كفر و در نهايتِ مصيبت و اندوه، كوچ داد.
سخنان و رفتار اسرای خاندان رسول الله(ص) باعث شد، تا تلاش فراوان دستگاه تبليغاتى بنى اميه براى وارونه نشان دادن واقعه كربلا، ناکام بماند و مردم كوفه از جنايت عظيمى كه در نزديكى شهر آنها رخ داده بود آگاه شوند، به گونه اى كه بذر انقلاب از همان زمان در کوفه پاشيده شد!

برخورد امام حسین(ع) در قبال نامه های ابن زیاد

امام حسین(علیه السلام) در قبال نامه های عبیدالله بن زیاد چه برخوردی داشت؟

وقتی امام حسین(ع) وارد کربلا شد، عبیدالله بن زیاد برای ایشان نامه ای نوشت و امام را در صورت بیعت نکردن با یزید به مرگ تهدید کرد. امام حسین این نامه گستاخانه را به دور افکندند جوابی به آن ندادند. عبیدالله نامه دوم را وقتی که لشکر عمر سعد وارد کربلا شد فرستاد و در آن به عمربن سعد دستور داد که باید از امام حسین و همراهانش بیعت بگیرد و گرنه او تصمیم دیگری خواهد گرفت. امام حسین این خواسته ابن زیاد را به شدت رد کرد و اعلام کرد به هیچ قیمتی حتی مرگ، حاضر به این کار نیست.

اعتراضات فردی در حمایت از قیام امام حسین(ع)

چه اعتراضات و مقاومت های شخصی پس از قیام عاشورا، در حمایت از قیام امام حسین(ع) انجام شد؟

سنگينى حادثه عاشورا، تاب سكوت را با همه خطراتش از برخى گرفت و آنها را به ابراز انزجار از دژخيمان اموى واداشت كه گاه به كشته شدن آنها مى انجاميد. مانند؛ زنى از لشگریان عمر سعد كه وقتی لشكريان به سوى خيمه هاى ابى عبدالله(ع) حمله كردند، شمشيرى برداشت و به دفاع از خیمه ها پرداخت و یا عبدالله بن عفيف ازدى که در مسجد کوفه مقابل ابن زیاد فرياد زد: اى پسر مرجانه! كذّاب پسر كذّاب تويى و پدرت، و آن كسى است كه تو و پدرت را بر اين جايگاه نصب كرد. ابن زياد دستور داد سرش را از بدن جدا سازند.

هدایت یافتگان لشکر عمر سعد

چه کسانی از لشکر دشمن به سپاه امام حسین(علیه السلام) پیوستند؟

کسانی از لشکر دشمن به سپاه امام حسین(ع) پیوستندو در تاریخ به نام آنها تصریح شده عبارتند از: جُوين بن مالك تميمى، حارث بن امرء القيس كندى، حُلاس بن عمرو راسبى، زُهير بن سُليم اَزْدى، عبدالرحمان بن مسعود، عبدالله بن بشير خثعمى، عمرو بن ضبيعة، قاسم بن حبيب اَزْدى، نعمان بن عمرو الراسبى، يزيد بن زياد، حرّ، سعد بن حارث و ابوالحتوف بن حارث.

حر بن یزید ریاحی

حر بن یزید ریاحی که بود؟

حر بن یزید ریاحی از مردان شريف كوفه و بزرگ قبيله خود بود. ابن زياد او را به فرماندهى هزار نفر مأمور جلوگيرى از امام حسين(ع) نمود ولى در روز عاشورا چون تصميم «ابن سعد» را بر جنگيدن با امام حسین(ع) جدى يافت، لرزه بر پيكرش افتاد و آرام آرام از سپاه يزيد كناره گرفت و به سوى اردوگاه امام حسين(ع) شتافت و او اوّل كسى بود كه به ميدان رفت و شهيد شد.

عمرو بن جناده، شهید کربلاء

عمرو بن جناده که بود؟

پدرش«جُنادة بن كعب» از مكه با خانواده اش به خدمت امام شرفياب شد و در روز عاشورا در حمله اول به فيض شهادت نايل آمد. عَمرو در حالى كه يازده سال بيشتر نداشت از امام(ع) اجازه ميدان خواست. اين نوجوان چون به شهادت رسيد دشمن سرش را جدا كرده و آن را به سوى امام(ع) پرتاب كرد. مادر شجاعش «بحريّه» سر فرزندش را برداشت و بوسيد و با همان سر به طرف دشمن حمله كرد و آن را بر سر مردى از سپاه ابن سعد كوبيد.

مذاکره امام حسین(ع) با عمر سعد

آیا امام حسین(علیه السلام) با عمر سعد مذاکره ای داشت؟

وقتی لشکر عمربن سعد به کربلا رسید، فرستاده او نزد امام حسین(ع) آمد و پیغام عمر مبنی بر سوال از چرایی آمدن حضرت را به سوی کوفه ابلاغ کرد. امام فرمود، به دعوت مردم کوفه به این شهر آمده و حال اگر مردم از نظر خود برگشته اند، می تواند بازگردد. عمر سعد، سخن امام را به اطلاع ابن زیاد رساند، اما او در پاسخ گفت، امام و یارانش باید با یزید بیعت کنند. امام(ع) این خواسته را ردّ کرد. امام(ع) شب عاشورا نیز برای اتمام حجت، با عمربن سعد مذاکره کرد، اما او به بهانه های متعدد، از همراهی با حضرت شانه خالی کرد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ رسولُ اللّه صلّى اللّه عليه و آله :

يا فاطِمَةُ! کُلُّ عَيْنٍ باکِيَهٌ يَوْمَ الْقيامَةِ اِلاّ عَيْنٌ بَکَتْ عَلى مُصابِ الْحُسَينِ فَاِنِّها ضاحِکَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ بِنَعيمِ الْجَنّةِ.

فاطمه جان !روز قيامت هر چشمى گريان است ؛ مگر چشمى که در مصيبت و عزاى حسين گريسته باشد، که آن چشم در قيامت خندان است و به نعمتهاى بهشتى مژده داده مى شود.

بحارالانوار، ج 44، ص 293