قیام حسین بن علی(ع) قیامی کور بود!

با توجه به مناسبات عصر حسین بن علی و دنیا زدگی مردم و بی اعتنایی آنها به حق جویی و با توجه به سنگینی کفّه قدرت به نفع بنی امیّه و کم بودن امکان پیروزی برای حسین بن علی، چرا ایشان اقدام به قیام کرد؟! آیا چنین قیامی مصداق قیام کور نیست؟

اولا: اگر امام حسین(ع) تشنه قدرت بوده و قصد قیام کور داشتند، بعد از شهادت برادرشان این کار را می کردند؛ اما چون معاویه خود را عامل به قرآن و سنت معرفی کرده بود، حجت شرعی برای این کار نداشتند. از طرفی معاويه هرگز تقاضاى بيعت نكرد.
ثانیا: ایشان بر اساس تمام بودن حجت حداقلی ظاهری (دعوت عراقیها و ضعف یزید) و بر اساس احساس تکلیف و انگیزه های دینی اقدام به قیام کرد. بعضى معتقدند كه واقعاً در كوفه يك زمينه صددرصد آماده اى بود و يك جريان غير مترقَّب اوضاع را دگرگون كرد. از نظر تاريخى اگر امام حسين به آن نامه ها ترتيب اثر نمى داد، به طور مسلّم در مقابل تاريخ محكوم بود.
ثالثا: امام حسین(ع) با درخواست بیعت یک فاسق روبرو بود و نمی توانست با چنین شخصی بیعت کند. یزید که فاقد هرگونه صلاحیتی برای اداره امور مسلمین بود، بعد از رسیدن به قدرت در اولین اقدام از امام حسین(ع) تقاضای بیعت کرد. در چنین شرائطی امام حسين(ع) فرمود: «هرگز شخصى همانند من، با مردى همانند وى بيعت نخواهد كرد».
رابعا: انگیزه امام انجام وظیفه ای دینی بود نه انگیزه ای مادی و سیاسی؛ بسیاری از انبیاء و اولیاء الهی و آزادگان جهان با وجود موانع و آماده نبودن زمینه ها بر علیه وضع موجود اقدام به قیام کردند؛ چرا که اعتراض و اصلاح طلبی در امور جامعه خود را وظیفه خود می دانستند. نمی توان درباره هر واکنش اجتماعی با معیار اقتصاد یا «منافع» تحلیل ارائه داد. امام به منظور اصلاح امّت جدّش و جامعه اسلامى قیام کرد و اگر دست به این کار بزرگ نمى زد به یقین امروز خبرى از اسلام نبود.
خامسا: شهادت امام حسین(ع) موجب بیداری امت شد و «پیروز حقیقی» او بود؛ قیام ایشان اگرچه در ظاهر سرکوب شد اما زمینه ساز قیام های بعدی علیه یزید شد. حرکت اصلاح گرانه امام حسین، خون غیرت و حق طلبی را در رگ های بسیاری از انسان های نخوت زده به جریان انداخت.

گفتگوی امام سجاد(ع) و ابن زیاد در کوفه

گفتگوی امام سجاد(ع) با ابن زیاد در دارالاماره کوفه چگونه بود؟

امام سجاد(ع) در پاسخ ابن زياد  که پرسيد: «تو كيستى؟» فرمودند: «من على بن الحسين هستم». ابن زياد گفت: مگر على بن الحسين را خداوند (در كربلا) نكشت؟ امام(ع) فرمود: من برادرى به نام على بن الحسين داشتم كه مردم (ستمگر) او را به قتل رساندند. ابن زیاد از سخنان امام(ع) غضبناک شد و دستور قتل ایشان را صادر کرد، اما با ممانعت حضرت زینب(ص) مجبور شد از آن صرف نظر کند.

اسلام اموی مردم شام

بنی امیّه اسلام را چگونه به مردم شام تحمیل کردند؟

شام از آن روز که به تصرف مسلمانان در آمد، فرمانروایانى چون «خالد ابن ولید» و «معاویه» را به خود دید و مردمش، نه اسلام را مى شناختند، نه صحبت پیغمبر(ص) را در یافته و نه روش اصحاب او را مى دانستند. معاویه در حدود ۴۲ سالی که در دمشق امارت و خلافت کرد، مردم شام را طورى پرورش داد که فاقد بصیرت و آگاهى دینى باشند و در برابر اراده و خواست معاویه بى چون و چرا تسلیم گردند و کردار معاویه پسر ابوسفیان و پیرامونیان او را سنت مسلمانى بپندارند.

اسارت اهل بیت امام حسین(ع)

اهل بیت امام حسین(ع) چگونه به اسارت رفتند؟

عمر سعد نزديك ظهر روز يازدهم دستور حركت به سوى كوفه را صادر كرد. زنان و دختران و كودكان حرم حسينى را بر شتران بدون جهاز سوار كردند و به سوى كوفه حركت دادند. در «عقد الفريد» آمده: در ميان اسراء دوازده پسر بچه و نوجوان از جمله آنها محمد بن الحسين و على بن الحسين(ع) بودند.
اسارت در اسلام هرگز بين مسلمين وجود نداشت، به همين دليل هنگامى كه اسرا را از شهرهاى مختلف عبور مى دادند، باور مردم اين بود كه آنها اسيران بلاد كفرند! اما هنگامى كه حقيقت بر آنها روشن مى شد، فريادشان بلند مى گشت.

 

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ رَسُولُ اللّهِ صلّى اللّه عليه و آله :

حسين منى و انا من حسين احب الله من احب حسينا .

حسين از من و من از حسينم ؛ دوستدار حسين محبوب خداست .

سنن ترمذى 2/307 و کنزالعمال 6/221