تاریخ الإسلام

معرفی کتاب «تاریخ الاسلام»

کتاب «تاریخ الاسلام» توسط شمس الدین ابوعبدالله محمد بن احمد ذهبى (748 - 673 ق) نگاشته شده است. این کتاب یکى از مهمترین و اصلى ترین منابع تاریخ اسلام است که هم براى اهل سنت و هم براى شیعه حائز اهمیت است. زیرا ذهبى در این کتاب زندگی نامه حدود چهل هزار نفر از افراد مشهور و همه گروه ها و فرقه هاى مذهبى را از زمان پیامبر(ص) تا سال هفتصد هجرى قمرى و همه محدوده هاى جغرافیایى مسلمانان را آورده است و بسیارى از مطالب آن در سایر کتاب هاى تاریخ و رجال یافت نمى شود. بنابراین شرح حال بسیارى از رجال شیعه را نیز در آن بیان کرده است. از مهم ترین منابع تدوین کتاب او آثار تاریخى و رجالى شیعیانى مثل منتجب الدین رازى، ابن ابى طى، ابن بطریق، برهان الدین قزوینى، و ابن الفوطى بوده است؛ در حالى که برخى از این آثار مفقود گشته اند، مطالب آنها در این کتاب و سایر آثار ذهبى حفظ شده است.

الطبقات الکبرى

معرفی کتاب «الطبقات الکبری»

این کتاب که «طبقات ابن سعد» نیز نامیده مى شود از مهم ترین منابع سیره نویسى و صحابه شناسى (رجال حدیث) به شمار مى رود که توسط محمد بن سعد بن منیع هاشمى (168ـ230) تالیف شده است. تنظیم و منسجم کردن همه این مطالب توسط خودش مقدور نشد و پس از وفاتش توسط شاگرد مبرّز وى یعنى حسین بن فهم تدوین شد. یعنى کتاب طبقات در واقع توسط ابن فهم تدوین شده است اگر چه محتوا و مطالب آن از ابن سعد است. این کتاب مهم ترین کتابى است که از قرن دو و سه باقى مانده و بسیارى از مطالب مربوط به سیره نبى اکرم و اصحاب ایشان، و همچنین بررسى شخصیت هاى مهم اسلام تا زمان خودش را دربر دارد. ابن سعد که یک سنى مذهب متعصب بوده است در بسیارى از موارد، در شرح حال شخصیت هاى شیعه ونقل وقایع مربوط به شیعه کینه ورزى خود به شیعیان را اظهار کرده است.

منظور از عبارت قرآنی «السماوات السبع»

منظور از آسمان هاى هفتگانه چیست؟

سماوات سبع را برخی به سیارات هفتگانه و برخی به طبقات متراکم هوای اطراف زمین و برخی به کرات فراوان عالم بالا تفسیر کرده اند، برخی هم عدد هفت را دال بر کثرت دانسته اند، اما عدد سبع در اینجا اشاره به همان عدد مخصوص است نه به معنی تکثیر. منتها از آیات قرآن استفاده مى شود تمام کرات و سیاراتى را که دیده می شود همگی جزء آسمان اول است و شش عالم دیگر از دسترس دید ما بیرون است و مجموع آنها هفت آسمان را تشکیل مى دهد.

بیان آفرینش فضا، در کلام امام علی(ع)

امام علی(علیه السلام) آفرینش فضا توسط خداوند را چگونه بیان می کنند؟

امام علی(ع) در بخشی از خطبه اول نهج البلاغه، با سه جمله آفرینش فضا را بیان نموده است. در قسمت اوّل، اشاره به گشودن فضا و در قسمت دوّم، ایجاد اطراف و جوانب آن و در قسمت سوّم، اشاره به طبقات آن می نماید. این سخن نشان مى دهد که نخستین آفرینش در جهان مادّه، آفرینش فضاى جهان بوده است.

عقیده بهائیان در مورد طبقات ارث

عقیده بهائیان در مورد طبقات ورّاث در ارث چیست؟

«سیّد باب» در «بیان» می گوید: «و اینکه ارث نبرد از میت مگر پدر او و مادرش و زوجه او و پسر و برادر و خواهرش و معلم او، پس از اینکه از مال خود میت در مصارف او صرف می شود». و سپس می گوید: «از آنجائی که مراتب توحید در هفت حرف، تامّ می گردد که حروف اثبات باشد؛ (الّا الله) از این جهت حکم شده که ارث نبرد از میّت الا هفت نفس، چنانچه در رتبه هر صفتی، هفت رتبه تواند خدا را بآن صفت خواند: مثل اوحد و وحّاد و واحد و وحید و متوحّد و موحِد و موحّد».

تذکرة الحفّاظ

معرفی کتاب «تذکره الحفّاظ»

این کتاب که یکى از مهم ترین منابع اهل سنت در شناخت راویان احادیث مى باشد، توسط محمد بن احمد بن عثمان ابوعبدالله شمس الدین ذهبى(673-748ق) نوشته شد. ذهبى راویان احادیث نبوى را در این کتاب در بیست و یک طبقه مورد بررسى و گزارش قرار داده و شرح حال حدود یک هزار و یکصد و هفتاد و شش راوى را در ذیل این طبقات نوشته است. با توجه به ارتباط نزدیکى که ذهبى با ابن تیمیه داشت، به شدت از ابن تیمیه پیروى کرده و لجاجت و عناد خاصى نسبت به شیعیان و عقاید شیعه اظهار کرده است؛ او در همه کتاب هاى خود این خط مشى را در پیش گرفته و تعابیر بسیار تند و شدیدى را در نقد و تضعیف راویان شیعه به کار برده است. على رغم  کینه ورزى بر ضد شیعه، به نقل احادیث راویان و شرح احوال رجالى از شیعه پرداخته و نیز از منابع مهم تاریخى و رجالى آنان بهره برده است.
 

 

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ رَسُولُ اللهِ(صلى الله عليه وآله):

مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَحُجَّ فَلْيَمُتْ إِنْ شَاءَ يَهُودِيّاً وَ إِنْ شَاءَ نَصْرَانِيّاً

هر کس حجّ به جاى نياورده بميرد ]به او گفته شود [اگر خواهى يهودى بمير و اگر خواهى نصرانى.

مستدرک الوسائل: 8/18