پاسخ اجمالی:
این کتاب که یکى از مهم ترین منابع اهل سنت در شناخت راویان احادیث مى باشد، توسط محمد بن احمد بن عثمان ابوعبدالله شمس الدین ذهبى(673-748ق) نوشته شد. ذهبى راویان احادیث نبوى را در این کتاب در بیست و یک طبقه مورد بررسى و گزارش قرار داده و شرح حال حدود یک هزار و یکصد و هفتاد و شش راوى را در ذیل این طبقات نوشته است. با توجه به ارتباط نزدیکى که ذهبى با ابن تیمیه داشت، به شدت از ابن تیمیه پیروى کرده و لجاجت و عناد خاصى نسبت به شیعیان و عقاید شیعه اظهار کرده است؛ او در همه کتاب هاى خود این خط مشى را در پیش گرفته و تعابیر بسیار تند و شدیدى را در نقد و تضعیف راویان شیعه به کار برده است. على رغم کینه ورزى بر ضد شیعه، به نقل احادیث راویان و شرح احوال رجالى از شیعه پرداخته و نیز از منابع مهم تاریخى و رجالى آنان بهره برده است.
پاسخ تفصیلی:
این کتاب که یکى از مهم ترین منابع اهل سنت در شناخت راویان احادیث مى باشد توسط محمد بن احمد بن عثمان ابوعبدالله شمس الدین ذهبى(673-748ق) نوشته شد. «تذکره الحفّاظ» کتابى خلاصه و مختصر در چهار مجلد بوده و از طول و تفصیل هاى سایر کتاب هاى ذهبى مثل تاریخ الاسلام و سیر اعلام النبلاء خالى است.
ذهبى راویان احادیث نبوى را در این کتاب در بیست و یک طبقه مورد بررسى و گزارش قرار داده و شرح حال حدود یک هزار و یکصد و هفتاد و شش راوى را در ذیل این طبقات نوشته و در پایان نیز شرح حال سى و شش تن از مشایخ مهم معاصر خود را آورده است.
اصطلاح طبقه در کلام ذهبی:
اصطلاح طبقه در آثار ذهبى به یک معنا به کار نرفته و در هر یک از کتاب هاى او مفهوم و محتواى مجزا دارد. مثلاً در یک کتاب قرون هفت گانه را از زمان پیامبر اکرم(ص) تا زمان خودش در چهل طبقه تقسیم و بررسى کرده و در کتاب هاى دیگر کمتر از آن؛ علاوه بر این، ترتیب رجالى و زمانى آنها نیز در کتاب هاى مختلف وى متفاوت بوده و در طبقه اى هشت یا ده راوى و در طبقات دیگر تا یکصد و سى راوى را ذکر کرده و همچنین در یک کتاب یک طبقه را هشتاد سال و در دیگرى همان طبقه را شصت سال لحاظ کرده است. و با بررسى کتاب هاى وى روشن مى شود که هیچ روند و مبناى دقیقى در تقسیم بندى رجال حدیث در پیش نگرفته است.
به هر حال او در این کتاب، رجال همه هفت قرن تاریخ اسلام را در بیست و یک طبقه گزارش کرده است. البته بر خلاف روش معمول سیره نویسان و حتى بر خلاف سایر کتاب هاى خود ذهبى که ابتدا به سیره نبوى پرداخته مى شود، او در این کتاب هیچ مطلبى درباره سیره نبوى ننوشته و آن را از سیره خلفاى راشدین آغاز کرده است و سپس به شرح و ترجمه احوال صحابه، تابعین و راویان قرون هفتگانه پرداخته است.
ذهبى در این کتاب فقط به اشاره اجمالى و شرح مختصرى از احوال مهم ترین شخصیت هاى جهان اسلام پرداخته و از پرداختن به تعداد زیادى از راویان و همچنین از طول و تفصیل دادن به مشاهیر و اعلام و جزئیات زندگانى آنها اجتناب کرده است.
ذهبی و عناد با شیعه:
با توجه به رفاقت و ارتباط نزدیکى که ذهبى با ابن تیمیه داشت به شدت از ابن تیمیه پیروى کرده و لجاجت و عناد خاصى نسبت به شیعیان و عقاید شیعه اظهار کرده است. او در همه کتاب هاى خود این خط مشى را در پیش گرفته و تعابیر بسیار تند و شدیدى را در نقد و تضعیف راویان شیعه به کار برده است. او به ویژه در این کتاب اصطلاحات و تعابیرى نظیر «کذابٌ»، «کلُّ بَلاء فِیه»، «رافضىٌّ کذّابٌ»، «رافضىٌّ لیس بثقه»« به کار بسته است. از این جهت مطالب وى مورد توجه علماى اهل سنت واقع شده است البته على رغم چنین عناد و کینه ورزى بر ضد شیعه، به نقل احادیث راویان شیعه پرداخته و از بزرگان علماى شیعه، با عظمت و تجلیل یاد کرده و نیز از منابع مهم تاریخى و رجالى آنان بهره برده و به شرح احوال رجال زیادى از راویان شیعه پرداخته است.
از این جهت، آثار وى به ویژه کتاب تذکره الحفّاظ براى علماى شیعه حائز اهمیت است. جنبه دیگر اهمیت این کتاب در این است که به شرح حال بانوان راوىِ حدیث پرداخته و نیز غالب مطالب علماى شیعیان را نقل کرده است.
این کتاب بارها در کشورهاى اسلامى به چاپ رسیده است.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.