«اوصاف خداوند» در کلام امام علی(ع)

امام علی(علیه السلام) در خطبه 213 نهج البلاغه، چگونه خداوند را توصیف می کند؟

امام علی(ع) پيرامون اوصاف خداوند می فرماید: «ستايش مخصوص خداوندى است كه از شباهت به مخلوقات، برتر و از وصف واصفان، والاتر است. با تدبير شگفت آورش بر همه ناظران آشكار است و حقیقت ذاتش بر همه متفكّران پنهان، عالِم است بى آنكه معلوماتش اكتسابى باشد يا فزونى گيرد، همه امور را بدون نياز به تفكّر اندازه گيرى كرده، تاريكيها پوششى بر او نمى افكند و به روشنايى نیازی ندارد، شب و روز براى او متصوّر نيست، دركش از اشيا به حس بينايى و علمش به جستجو و آزمایش وابسته نیست ...».

اصول اعتقادی شیعه درباره «توحید»

شیعه در مسئله «توحید» چه اعتقاداتی دارد؟

شيعه درباره مسئله «توحید» معتقد است هر انسان عاقلى بايد آفريدگار خود را بشناسد و به يگانگى او ايمان داشته باشد، آفرينش، روزى، مرگ و زندگى و ... همه مستقلاً به دست اوست. «عبادت» مخصوص اوست و اگر كسى غير او را بپرستد يا شريكى در عبادت قرار دهد، كافر شده و از صفوف مسلمين خارج گشته است. اطاعت و فرمانبردارى هم مخصوص خداست و اگر اطاعت پيامبران و امامان لازم است از اين نظر مى باشد كه اطاعت آنها در حقيقت اطاعت خداست؛ زيرا آنها مبلّغ احكام خدا هستند.

منظور از توحيد خاص و عام

منظور از توحيد خاص و عام چيست؟

در ميان دانشمندان عقائد معروف است كه توحيد چهار شاخه اصلى دارد: 1- توحيد ذات. 2- توحيد صفات. 3- توحيد عبادت. 4- توحيد افعال. توحید را از منظری دیگر می توان به توحیر عام و خاص  تقسیم کرد. توحید خاص همان شاخه هایی است که ذکر شد. اما توحید عام عبارت است از: 1- توحيد در نبوّت. 2- توحيد در معاد. 3- توحيد در امامت. 4- توحيد در نظم و عدالت. 5- توحيد در جامعه انسانى. 

منظور از توحيد خاص و عام

منظور از توحيد خاص و عام چيست؟

 توحيد را از يك نظر مى توان به دو بخش توحيد خاص و عام تقسيم كرد. توحيد خاص شاخه هاى توحيد است كه چهار شاخه اصلی دارد: توحید ذات؛ توحید صفات؛ توحید عبادت؛ و توحید افعال که خود شاخه هایی دارد، ازجمله: توحید خالقیت، توحید ربوبیت، توحید مالکیت و حاکمیت تکوینی، توحید حاکمیت تشریعی، توحید اطاعت. امّا توحيد عام عبارت است از: توحيد در نبوّت؛ توحید در معاد؛ توحید در امامت؛ توحید در نظم و عدالت؛ و توحید در جامعه انسانی.

مفهوم دقيق توحيد ذات

مفهوم دقيق توحيد ذات چيست؟

بسيارى از مردم مى گويند معناى توحيد ذات اين است كه خدا يك است و دو نيست. اين تعبير، تعبير درستى نمى باشد؛ زيرا مفهوم اش واحد عددى است؛ - يعنى دومى براى خدا تصوّر مى شود امّا وجود خارجى ندارد - و مسلّماً اين سخن نادرست است. صحيح اين است كه گفته شود معناى توحيد ذات اين است كه خدا يكى است و دومى براى او تصوّر نمى شود. يا به تعبير ديگر: خدا شبيه و نظير و مانند ندارد؛ نه چيزى به او شبيه است، و نه او به چيزى؛ چرا كه يك وجود بى نهايت كامل، داراى چنين صفتى مى باشد.

مفهوم توحید ذاتی و صفاتی؟

توحید ذاتی و صفاتی یعنی چه؟

توحید ذاتى یعنى یکتایى ذات پاک خداوند به عنوان خالق تمام جهان هستى که مبدأ تمام امور است. مراد از توحید صفاتى این است که هر یک از صفات خداوند عین دیگرى است؛ بر خلاف صفات انسان که هر یک از صفات او غیر از دیگرى است. تفسیر دیگرى نیز براى توحید صفاتى و جود دارد و آن این که صفات خداوند را هیچ موجود دیگرى ندارد و او در صفاتش یکتاست. امام علی(ع) می فرماید: «هر کس خدا را [با صفاتى همچون صفات مخلوقات] توصیف کند، او را با امور دیگرى قرین دانسته و دوگانگى در ذات او قائل شده و به راستى او را نشناخته است».

علّت تعدد نام های خداوند

چرا خدا را با نام هاى متعدد مى خوانیم؟

با توجه به اینکه الفاظ محدود است و خداوند وجودش از هر نظر بى نهایت است، باید نام ها و صفاتش بى پایان باشد، تا بتواند بیانگر گوشه ای از آن ذات شود. ضمن اینکه همه این اسماء به یک نقطه منتهى مى گردد و به هیچ وجه از توحید ذات و صفات او نمى کاهد، چرا که خداوند بزرگ 99 اسم دارد که اگر هر اسمى مسمائى داشت باید 99 خدا داشته باشیم، ولى«اللّه» نامى است که به همه این صفات اشاره مى کند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الرّضا عليه السّلام :

انَ اَبى اِذا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ لا يُرى ضاحِکاً وَ کانَتِ الْکِاَّبَةُ تَغْلِبُ عَلَيْهِ حَتّى يَمْضِىَ مِنْهُ عَشْرَةُ اَيّامٍ، فَاِذا کانَ الْيَوْمُ العْاشِرُ کانَ ذلِکَ الْيَوْمُ يَوْمَ مُصيبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُکائِهِ ... .

امالى صدوق ، ص 111