معنای صفات «قاهِر» و «قَهّار»؟!

چرا به خداوند «قاهِر» و «قَهّار» می گويند؟

واژه «قاهِر» و «قَهّار» از ماده «قهر» به معني غلبه و برترى است. اين دو واژه هنگامى كه در مورد خدا به كار مى رود به معنى غلبه بر تمام جباران و تسلط كامل بر تمام مخلوقات جهان و ناتوانى آنها در برابر اراده او است؛ به گونه اى كه هيچ موجودى نمى تواند مانعى در برابر خواست او ايجاد كند، منتهی «قهّار» چون صيغه مبالغه است اين معنی را با تأكيد بيشتري مي رساند. پيام اين دو وصف الهى مغرور نشدن به قدرت خود است و اين كه خود را مقهور اراده خداوند بشمرد و اين توجه انسان را از تندروى ها در وقت پيروزي باز مي دارد.

منظور از «اراده خدا» در روايات اسلامی

منظور از «اراده خدا» در روايات اسلامی چگونه بيان شده است؟

درباره «اراده خداوند» در روايت آمده است كه: «اراده در مورد مخلوقات تصميم درونى، و افعالى كه بعد از آن ظاهر مى شود مى باشد؛ و امّا در مورد خداوند اراده او فقط به معنى ايجاد است، نه انديشه مى كند، و نه تصميم مى گيرد، و نه فكر مى كند؛ و اينگونه صفات از او منتفى است؛ چه اين كه اينها همه از صفات خلق است». روشن است كه حديث اشاره به «اراده فعلى» خداوند دارد و «اراده ذاتى» علم به نظام احسن است.

چگونگی تحقق اشياء پس از «اراده» خداوند؟!

قرآن کریم درباره نحوه تحقق اشياء پس از «اراده» خداوند چه بیانی دارد؟

قرآن تاكيد دارد كه «اراده» خداوند از وجود اشياء جدا نيست و به محض اين كه اراده كند بر طبق اراده او اشیاء ايجاد مى شوند. البتّه مفهوم اين سخن آن نيست كه این اشیاء در يك لحظه به وجود مى‌ آيند؛ بلكه منظور اين است كه بر طبق اراده و فرمان خدا بدون يك لحظه تأخير و تقديم حاصل مى‌ شوند. حتّى تعبير به «كُنْ»؛ (موجود باش) نيز از تنگى سخن و عدم گنجايش الفاظ است؛ و الاّ بعد از تعلّق اراده خداوند به چيزى، بلافاصله تحقّق مى يابد و اراده او نيز به يك معنا عين ذات او است و به يك معنی عين فعل او است.

تاثير اراده خداوند در سرنوشت اقوام

آيا اراده خداوند در سرنوشت اقوام تاثير دارد؟

در سوره «قصص» از تأثير اراده خداوند در سرنوشت اقوام، سخن مى گويد که مايه دلگرمى همه امت هاى تحت ستم است؛ قرآن مى فرمايد: «ما اراده كرده ايم تا بر مستضعفان زمين نعمت بخشيم و آنان را پيشوايان و وارثان روى زمين قرار دهيم». تعبير به «نريد» به صورت فعل مضارع دليل بر استمرار است يعني اين يك قانون هميشگى است كه خداوند حكومت روى زمين را سرانجام در اختيار مستضعفان قرار مى دهد. البته سخن از مستضعفان است كه در حال تلاش و جهادند، و از سوى دشمنان تضعيف مى شوند نه ضعيفان، كه تن به ضعف و ذلّت داده اند.

تاثير «اراده خداوند» در سرنوشت اقوام

آيا «اراده خداوند» در سرنوشت اقوام تاثير دارد؟

خداوند درباره سرنوشت انسان ها و اعمالشان می فرمايد: «و هرگز در مورد كارى نگو: من فردا آن را انجام می دهم، مگر اين كه خدا بخواهد». اين آيه تاكيد می كند كه مشيّت الهى فوق همه مشيّت ها است؛ يعنی تا او چيزى را اراده نكند واقع نمى شود. اگر خدا به انسان آزادى داده است براى آزمايش و تربيت است؛ البته مفهوم آزادى اراده، به معنی سلب قدرت از خدا نيست؛ چون اراده انسان يكى از عوامل است و صدها عامل ديگر هستند كه از قدرت انسان خارجند و به خدا مربوط مى شوند.

تفاوت «اراده» انسان و «اراده» خداوند؟!

حقيقت «اراده» خداوند چيست و در این معنا چه تفاوتی بین انسان و خداوند وجود دارد؟

«اراده» در انسان به اين صورت است كه قبلا چيزى را تصوّر مى كند، بعد فوائد آن را در نظر مى گيرد و پس از تصديق به فايده، شوق به انجام اين كار در او پديد مى آيد، سپس فرمان به عضلات صادر مى شود و انسان به سوى انجام كار حركت مى كند. ولى مى دانيم هيچ يك از اين مفاهيم در مورد خداوند معنی ندارد؛ زيرا اينها همه امورى حادث ‌اند، بلکه اراده خداوند بر دو گونه است: اراده ذاتى و اراده فعلى؛ اراده ذاتى خداوند عين علم و عين ذات او است و اراده فعلى خداوند عين ايجاد است.

«اراده خداوند» در آيه «تطهير»

منظور از اراده الهي در آيه «تطهير» اراده تشریعی است یا اراده تکوینی؟

«انّما» در ابتدای آیه دلالت بر حصر دارد؛ يعني موهبتى كه در اين آيه آمده ويژه خاندان پيامبر(ص) است نه ديگران. بنابراین مراد از اراده الهي، «اراده تكوينى» است نه «اراده تشريعى»؛ زيرا اراده تشريعى، به معنى مكلف ساختن آنها به حفظ پاكى خويش است و مى دانيم اين تكليف منحصر به خاندان پيامبر(ص) نيست؛ بلکه همه مسلمانان مكلف و موظف اند كه خود را پاك نگهدارند.

نگاهي به فلسفه «دعا و نيايش»

فلسفه «دعا و نيايش» چيست؟

معنى «دعا» دست كشيدن از وسائل و علل طبيعى نيست؛ بلكه مقصود اين است انسان بعد از آنكه نهايت كوشش خود را در استفاده از همه وسائل موجود به كار بست و به بن بست رسيد به سراغ دعا برود و با تكيه بر خداوند، روح اميد و حركت را در خود زنده كند. دعا مخصوص به نارسائي ها و بن بستها است، نه عاملى به جاى عوامل طبيعى. انسان به وسيله دعا شايستگى بيشترى براى درك فيض خداوند پيدا مى كند و يك نوع عبادت و بندگى است و از اين طريق توجه تازه اى به ذات خداوند پيدا مى كند و به اين خاطر اثر تربيتى دارد.

تبیین «علم » خداوند در روايات اسلامى؟!

«علم» خداوند در روايات اسلامى چگونه تبیین شده است؟

در روايات اسلامى تعابير دقيقي درباره «علم» خداوند آمده است. امام علي(ع) مي فرمايد: «او عالم بود در آن زمانى كه معلومى نبود، و پروردگار بود در آن زمان كه پرورده اى نبود، و قادر و توانا بود در آن زمان كه مقدورى وجود نداشت». همچنین امام صادق(ع) مي فرمايد: «... پيوسته علم او عين ذاتش بود، حتّى در آن هنگامى كه معلومى وجود نداشت، و هنگامى كه اشياء را ايجاد كرد و معلوم موجود شد علم او بر معلوم واقع گشت».

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ رَسُولُ اللّهِ صلّى اللّه عليه و آله :

من عانده (الحسين) ، حرم الله عليه رايحة الجنة.

کسى که با او (حسين ) عناد ورزد، خداوند رايحه بهشت را بر او حرام گرداند.

بحار الانوار 35/405