پاسخ اجمالی:
در روايات اسلامى تعابير دقيقي درباره «علم» خداوند آمده است. امام علي(ع) مي فرمايد: «او عالم بود در آن زمانى كه معلومى نبود، و پروردگار بود در آن زمان كه پرورده اى نبود، و قادر و توانا بود در آن زمان كه مقدورى وجود نداشت». همچنین امام صادق(ع) مي فرمايد: «... پيوسته علم او عين ذاتش بود، حتّى در آن هنگامى كه معلومى وجود نداشت، و هنگامى كه اشياء را ايجاد كرد و معلوم موجود شد علم او بر معلوم واقع گشت».
پاسخ تفصیلی:
تعبيرات بسيار جالب و زنده اى در روايات اسلامى و از جمله نهجالبلاغه در زمينه «علم» خداوند آمده است كه نمونه هايى از آن را ذيلا مى آوريم:
1. اميرمؤمنان على(عليه السلام) درباره علم خداوند مى فرمايد: «يَعْلَمُ عَجِيْجَ الْوُحُوشِ فى الْفَلَواتِ، وَ مَعاصِىَ الْعِبادِ فى الْخَلَواتِ، وَ اخْتِلافَ النَّيْنانِ فى الْبِحارِ الغامِراتِ، وَ تلاطُمَ الْماءِ بِالرِّياحِ العاصِفاتِ»(1)؛ (خداوند صداى نعره وحوش را در دل كوه ها و بيابانها مى داند، همچنين معاصى بندگان را در خلوتگاه ها، و آمد و شد ماهيان را در درياهاى ژرف، و پيدايش امواج و چين و شكن هاى آب را به وسيله تند بادها!).
2. در كلام ديگرى مى فرمايد: «عالِمٌ اِذْ لامَعْلُومَ، وَ رَبٌّ اِذْ لامَرْبُوْبَ، وَ قادِرٌ اِذْ لامَقْدُوْرَ»(2)؛ (او عالم بود در آن زمانى كه معلومى وجود نداشت، و پروردگار بود در آن زمان كه پرورده اى نبود، و قادر و توانا بود در آن زمان كه مقدورى وجود نداشت!).
3. در خطبه ديگرى از آن حضرت مى خوانيم: «قَدْ عَلِمَ السَّرائِرَ، وَ خَبَرَ الضّمائِرَ، لَهُ الاْحاطَةُ بِكُلِّ شَىء، وَ الْغَلَبَةُ لِكُلِّ شَىء»(3)؛ (به تمام اسرار آگاه است، و از همه ضمائر و نهان ها باخبر، به همه چيز احاطه دارد و بر همه چيز غالب است).
4. در كافى در باب صفات الذات از امام صادق(عليه السلام) آمده است كه فرمود: «لَمْ يَزَلِ اللهُ عَزَّوَجَلَّ رَبُّنا وَ الْعِلْمُ ذاتُهُ وَ لامَعْلُوْمَ... فَلَمّا اَحْدَثَ الاْشْياءَ وَ كانَ الْمَعْلُومُ، وَقَعَ الْعِلْمُ مِنْهُ عَلَى المَعْلُومِ»(4)؛ (خداوند عزّوجل پروردگار ما، پيوسته علم او عين ذاتش بود، حتّى در آن هنگامى كه معلومى وجود نداشت، و هنگامى كه اشياء را ايجاد كرد و معلوم موجود شد علم او بر معلوم واقع گشت!). ممكن است اين تعبير اشاره به علم اجمالى قبل از حدوث اشياء و علم تفصيلى بعد از آن باشد.
5. در حديث ديگرى آمده است كه يكى از ياران امام ابوالحسن على بن موسي الرضا(عليه السلام) نامه اى خدمتش نوشت: «أَنَّهُ كَتَبَ إِلَى أَبِي الْحَسَنِ(عَلَيْهِ السَّلَام) يَسْأَلُهُ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَكَانَ يَعْلَمُ الْأَشْيَاءَ قَبْلَ أَنْ خَلَقَ الْأَشْيَاءَ وَ كَوَّنَهَا؟ أَوْ لَمْ يَعْلَمْ ذَلِكَ حَتَّى خَلَقَهَا وَ أَرَادَ خَلْقَهَا وَ تَكْوِينَهَا فَعَلِمَ مَا خَلَقَ عِنْدَ مَا خَلَقَ وَ مَا كَوَّنَ عِنْدَ مَا كَوَّنَ فَوَقَّعَ بِخَطِّهِ لَمْ يَزَلِ اللَّهُ عَالِماً بِالْأَشْيَاءِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ الْأَشْيَاءَ كَعِلْمِهِ بِالْأَشْيَاءِ بَعْدَ مَا خَلَقَ الْأَشْيَاءَ»(5)؛ (سؤال او درباره خداوند عزّوجل بود كه آيا موجودات را قبل از آفرينش و تكوين مىداند؟ يا اين كه قبل از خلقت و اراده خلقت و تكوين آنها از آنها باخبر نیست و وقتی خلق می کند و تکوین می نماید به آن علم پیدا می کند؟! امام(عليه السلام) به خط خودشان در جواب چنين مرقوم داشتند: خداوند هميشه به موجودات عالِم بوده قبل از آن كه آنها را بيافريند همانند علم او به اشياء بعد از خلقت آنها).
تعبيرات دقيق و ظريفى كه در اين روايات آمده هر كدام اشاره به يكى از بحث هاى علمى و منطقى است كه در زمينه علم خداوند وجود دارد. روايات در زمينه علم پروردگار به قدرى زياد است كه اگر جمع آورى شود كتاب مستقلّى را تشكيل مى دهد.(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.