درجات و مراتب «بُخل»

از منظر روايات اسلامي چه مراحل و درجاتی برای «بُخل» وجود دارد؟

«بُخل» مانند تمام صفات رذيله، داراى درجاتى است. بعضى نسبت به اموال خود بخيلند؛ بعضى از آن هم فراتر رفته، نسبت به اموال مردم بخيلند؛ يعنى اگر ببينند كسى به ديگرى احسان قابل ملاحظه اى مى كند، ناراحت مى شوند و ... بنابراين «بخل» شاخه هاى متعدد و اشكال گوناگون دارد که در روايات اسلامى نیز به آنها اشاره شده است از جمله: «بُخل در مورد پرداختن آنچه كه خدا بر انسان از اموال واجب كرده است، زشت ترين نوع آن است» یا «بخيل ترين مردم كسى است كه حتّى در سلام كردن بُخل مى ورزد!» و ... .

آثار «كينه توزی» و «انتقام جویی»

روحيه كينه توزی و انتقام جویی موجب چه جنایات و ناهنجاری هایی می گردد؟

فكر كينه توز و انتقامجو، مانند خون كسى است كه بيمارى قند دارد؛ همانطور كه زيادى قند خون مانع بهبودى زخم بدن مى شود و نمى گذارد بريدگى پوست و عضله التيام پيدا كند، همچنين حسّ كينه و تمايل شديد به انتقام، مانع علاج زخم دل است و نمى گذارد خاطر مجروح درمان گردد. اين قبيل افراد، تا از شخص مورد نظر انتقام نگيرند و عمل او را به دلخواه خود تلافى نكنند، شفاى دل نمى يابند؛ اين گروه، با انديشه ناسالم و فكر بيمار (و روح عليل) كه دارند همواره در معرض درنده خوئى و اعمال ضدّ انسانى هستند و ممكن است در مواقعى براى تَشَفّى خاطر و اقناع تمايل خود به انتقام، به جنايات وحشت زا و خطرناكى دست بزنند.

شأن نزول آیات (36 ـ 38) سوره «احزاب»

شأن نزول آیات (36 ـ 38) سوره «احزاب» چه می باشد؟

آيات فوق در مورد ازدواج زينب، بنت جحش با زيد بن حارثه نازل شده. زينب وقتي فهميد خواستگارى پيامبر(ص) براى زيد است، سخت ناراحت شد و سر باز زد. نخستين آيه از آيات مورد بحث نازل شد و هشدار داد که نمى توان با فرمان خدا و پيامبرش مخالفت کرد، لذا تسلیم شد ولی اين ازدواج ديرى نپائيد. پيامبر(ص) براى جبران شکستِ زينب در ازدواج و براى شکستن سنت هاي غلط جاهلى، او را به فرمان خدا به همسرى خود برگزيد.

شأن نزول آیات (69 ـ 70) سوره «نساء»

شأن نزول آیات (69 ـ 70) سوره «نساء» چه می باشد؟

یکى از صحابه نسبت به پیامبر(ص) علاقه شدیدى داشت، روزى با حال پریشان خدمتش رسید و گفت: زمانى که شما را نمى بینم ناراحت مى شوم، امروز در این فکر بودم که در قیامت  اگر من اهل بهشت باشم، در جایگاه شما نخواهم بود پس شما را نخواهم دید و اگر اهل بهشت نباشم که تکلیفم روشن است. آیات فوق نازل شد و به امثال او بشارت داد.

جزای ناراحت کردن دیگران، نزد بهائیان

جزای کسی که باعث ناراحتی دیگری شود نزد بهائیان چیست؟

سیّد باب می گوید: «جزای ناراحت کردن دیگری 19 مثقال طلاست و اگر کسی را زندانی کند، زنش بر او حرام می شود». واحیرتا که دیه محزون کردن یک نفر به اندازه دیه زنا کردن با او باشد. لذا بهاء در کتاب «اقدس» این حکم را عفو می کند. اصولا او کتاب اقدس را از روی اجبار و به خاطر اصلاح کتاب «بیان» نوشت. بیانی که آتش زدن کتب اقوام دیگر جهان را واجب و همسر کسی را به دلیل محزون کردن دیگری حرام می داند. سؤال کردن از مطالب علمی و مسائل برهانی را تحریم کرده و اشیاء با ارزش پیروان خود را مطالبه می کند.

حقوق «معلم» بر متعلم و طالب علم

«معلم» چه حقوقي بر متعلم و طالب علم دارد؟

از حقوق لازم بر انسان، حق معلم است. امام علی(ع) فرمود: «كسى كه حرفى به من تعليم دهد مرا بنده خود كرده است». در جای دیگر امام علی(ع) می فرماید: «از حقوق معلم اين است كه زياد از او سؤال نكنى و لباس او را نگيرى و اگر بر مجلس عالم وارد شدى بر او سلام ويژه تقديم نمایی و در مقابلش بنشینی و با گوشه چشم و دست به او اشاره نكنی و با زياد صحبت كردن او را ناراحت ننمایی و... ».

شأن نزول آیات (113 ـ 115) سوره «آل عمران»

شأن نزول آیات (113 ـ 115) سوره «آل عمران» چه می باشد؟

وقتی«عبداللّه بن سلام» با جمع دیگرى از آنها اسلام آوردند، بزرگان یهود از این حادثه، بسیار ناراحت شدند، و در صدد بر آمدند آنها را در انظار یهودیان پست جلوه دهند تا عمل آنها سرمشق دیگران نشود، لذا این شعار را در میان آنها پخش کردند که تنها جمعى از اشرار ما به اسلام گرویده اند! اگر آنها افراد درستى بودند آئین نیاکان خود را ترک نمى گفتند و به ملت یهود خیانت نمى کردند، آیات فوق نازل شد و از این دسته دفاع کرد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمامُ عليٌّ(عليه السلام)

مَنْ آثَرَ على نَفْسِهِ استحَقَّ اسمَ الفضيلةِ

هر که ايثار کند، برازنده نام فضيلت است

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 26