پاسخ اجمالی:
روش قرآن براى همه مسائل اصولى، استدلال و برخورد منطقي است و از مخالفان خود نيز دليل و برهان طلب مىكند و كساني را كه از عقائد غير مستدل و غير منطقى پيروي می كنند سرزنش مىنمايد؛ اما در دنياي مسيحيت كنونى، وضع به گونهاي ديگر است. انسان بايد نسبت به يك سلسله عقائد تحمیلی مؤمن باشد و درباره آنها بحث نكند؛ مثلا سؤال كردن از نحوه جمع شدن سه خدا با يگانگي او و اين كه چرا باید فرزند خدا براي گناه بشر قرباني شود؟ بي معناست؛ چراكه در مسيحيت، استدلال و برخورد منطقي جايگاهي ندارد.
پاسخ تفصیلی:
روش قرآن اين است كه خود براى همه «مسائل اصولى» استدلال مىكند، استدلال هائى كه براى همه - در سطوح مختلف معلومات - آموزنده و بيدار كننده است. به علاوه قرآن از مخالفان خود نيز مطالبه دليل و برهان مىنمايد و آنها را به خاطر پيروى از عقائد غير مستدل و غير منطقى سرزنش مىكند. آيات قرآن پر است از اين گونه مطالب و اين است كه مىگوئيم قرآن حس كنجكاوى و استدلال ما را برانگيخته است. ولى اگر شما وارد محيط مسيحيت كنونى يا بسيارى از مذاهب ديگر شويد و بخواهيد مثلاً يكى مسيحى واقعى و مؤمن باشيد با كمال تعجب مى بينيد وضع، به گونه ديگرى است. احساس مىكنيد يك سلسله عقائد در برابر شما چيده شده كه خواه ناخواه بايد به آن مؤمن باشيد و نبايد زياد درباره آن بحث و گفتگو بكنيد؛ مثلا اگر بپرسيد مسئله تثليث در وحدت و به عبارت ديگر «خدايان در عين اين كه سه گانهاند يكى بيش نيستند و در عين يگانگى، سه هستند!» چگونه به عقل مىگنجد؟ به شما خواهند گفت: اين مطلبى است كه بايد آن را پذيرفت و با قلب به آن ايمان داشت و تعبداً قبول نمود!
اگر بپرسيد آيا عيسى مسيح فرزند واقعى خداست؟ حتماً به شما مىگويند: آرى! اگر ادامه دهيد: فرزند واقعى براى خدا چه مفهومى مىتواند داشته باشد؟! خواهند گفت: اين ديگر از اسرارى است كه بايد با قلب پذيرفت! باز اگر سؤال كنيد: خدا براى چه منظورى فرزند خود را به اين جهان پرغوغا، در ميان اين بشر دو پا فرستاده است؟ مىگويند: براى اين كه قربانى گناه بشر بشود و افراد بشر آمرزيده شوند! خوب، اگر ادامه دهيد كه او چه گناهى كرده كه به آتش ما بسوزد؟ وانگهى قربانى شدن او چه تأثيرى در روح گنهكار من و تكامل و پرورش آن خواهد داشت؟! باز مىگويند: انتظار نداشته باشيد همه چيز را با استدلال درك كنيد!
البته ما مسلمانان از اين طرز بحثها بسيار متعجب و ناراحت خواهيم شد؛ زيرا قرآن به ما آموخته در همه مسائل اعتقادى فكر و استدلال نمائيم؛ اما متأسفانه مسيحيان امروز چون به اين طرز بحث خو گرفتهاند، زياد هم از آن احساس ناراحتى نمىكنند. تصديق مىكنيد اين نعمت بزرگى است كه اسلام به ما ارزانى داشته و به ما حق بحث و مطالعه و تفكر و تدبر داده است و هم چون مذاهب آميخته به خرافات راه استدلال و برهان را به روى ما نبسته است.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.