اصحاب امام زمان(عج) از شرق و غرب عالم

آيا اصحاب حضرت مهدى(عجل الله تعالی فرجه) جملگی از مشرق زمین اند و یا از غرب هم در میان ایشان هستند؟

بر اساس روایات وارده اصحاب حضرت مهدى(عج) از منطقه خاصى نيستند و در سرتاسر دنيا پراکنده اند. در روايت امام على(ع) آمده است كه: «خداوند آنها را از شرق و غرب عالم در كنار بيت الله الحرام جمع خواهد كرد».

غلبه امام زمان(عج) بر غرب با وجود عقب ماندگی شرق؟!

با توجه به عقب ماندگى شرق و اینکه بيشتر ياران حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه) از شرق هستند، چگونه مى توان بر غرب پيروز شد؟

اولاً: آن زمان همه مکاتب و تئوری های مادی به بن بست می رسند و همه به دنبال منجی اند و شرایط برای پذیرش اسلام ناب فراهم است. ثانیاً: مقصود از عقب افتادگى شرق نسبت به غرب چيست؟ اگر در تكنيك و مسائل دنيوى است كه هدف اصلى حضرت تنها تكامل مادى نيست و اگر مقصود از عقب افتادگى شرق در ناحيه عقل و فكر و شعور و پيشرفت فرهنگى است كه اين مطلب را ما قبول نداريم. چه كسى می تواند ثابت کند كه غرب به لحاظ اخلاقى و فرهنگى بر شرق پيشى گرفته است؟

بهانه ای برای چپاول و استعمار شرق

افسانه «عدم رشد سیاسی و اجتماعی شرق» که مقدمه چپاول و استعمار این کشورها بود از چه زمانی و با چه نیات و اهدافی شکل گرفت و توسط چه کسانی تبلیغ و ترویج شد؟

كشورهاى استعمارى براى اين كه سرپوشى بر روى اعمال ضد انسانى خود در شرق بگذارند، و دخالت ظالمانه خود را در امور اين كشورها توجيه كنند افسانه دروغين ديگرى به عنوان «عدم رشد سياسى و اجتماعى ملل شرق» ساخته‏ اند و از اين رو آنها را نيازمند به سرپرستى و قيمومت ظاهرى يا معنوى! معرفى مى ‏كنند، كه با يك دنيا بزرگوارى و انسانيّت حاضر شده‏ اند رهبرى و راهنمايى آنها را به عهده بگيرند، بدون اين كه كمترين چشم داشتى از اين كار در نظر داشته باشند!!!

افسانه «نفوذ جادویی سیاست غرب»

غربی ها چگونه از این شگرد تبلیغاتی خود که تمام حوادث و اتفاقات عالم مربوط به سیاست و فکر غرب است برای چپاول و استعمار ملل شرقی بهره می برند؟

امروزه در كشور هاى شرقى، سخن از نفوذ عجيب و جادويى سياست مرموز و پيچيده غرب است؛ تا آنجا كه مردم معتقدند تمام رويدادها و تحوّلات، هر جنبش و حركت و هر حادثه جزئى و كلّى در عالم با نقشه غربي ها و از طريق سفارتخانه‏ ها و يا ايادى آنها صورت مى ‏گيرد! ولى آنچه مسلّم است اين نوع عقيده خود يكى از عوامل مهم شكست روحى ملل شرق، و بدبينى آنها و در نتيجه كناره ‏گيرى مطلق از هر گونه فعاليت مثبت اجتماعى و سياسى است و اين همان است كه استعمار با تمام ذرات وجودش آن را مى ‏خواهد و مى ‏طلبد.

راهکار قطع وابستگی به «غرب»

ملت های شرقی برای قطع وابستگی و بریدن زنجیر استعمار از دست و پای خود چه مراحلی را باید طی نمایند؟

برای قطع وابستگی کشورهای شرقی به غرب باید چند کار صورت گیرد: 1- شرقی ها راه صحیحی که به وسیله آن استقلال اقتصادی و سیاسی و اجتماعی به دست می آید را بیاموزند و اجرایی نمایند. 2- وابستگی که امروز بین شرق و غرب بر قرار است از بین برود و مانند دو تاجر به صورت صحیح بین آنها رابطه باشد. 3- از فرار مغزها و دانشمندان و دانشجویان شرقی به غرب جلوگیری شود؛ برای این کار باید دانشگاه ها توسعه پیدا کند و وسائل تحصیل برای دانشمندان فراهم شود. 4- با تجمل گرایی مبارزه شود و ....

«اخلاق» گمشده تمدن غرب

آنچه که همه چیز فرهنگ غرب را تهدید می کند و موجب نگرانی دانشمندان آن خطه شده است چیست؟

با اینکه ادیان بزرگ همگی در شرق بوده اند و شرق مرکز تمدن های بزرگ دنیا بوده و اصول اخلاقی بر این کشورها حاکم بوده است؛ ولی شرق مدتی در خواب عفلت فرو رفت و هنگامی که بیدار شد دید که غرب به سرعت در صنعت و زندگی ماشینی پیش رفته است اما این پیشرفت و زندگی صنعتی خالی از هر نوع اخلاق و مسائل دینی بود. با این حال شرق برای اینکه از صنعت و زندگی مادی پیشرفته غرب عقب نماند به پیروی و تقلید کورکورانه از غرب پرداخت و همچون او دچار بی اخلاقی و زندگی بی روح شد.

«نفوذ ادبی» اسلام بر غرب

آیا در طول تاریخ این غرب بوده که بر کشور های شرقی «استعمار ادبی» داشته یا می توان دوره ای تاریخی یافت که سیطره ادبی اسلام بر غرب حکم فرما بوده است؟

با اینکه غرب تلاشهای بسیار زیادی برای محو آثار شرقی انجام داده است ولی هنوز اصطلاحاتی از فرهنگ و تمدن شرق در ادبیات غرب پیدا می شود که نشان می دهد در ابتدا شرق نفوذ ادبی بر غرب داشته است؛ مثلا کلمه «Alembic» كه از كلمه «انبيق» که یک وسیله آزمایشگاهی است گرفته شده، یا کلمه «Algebra» كه از كلمه عربى «الجبر» گرفته شده، و یا کلمه «Alchimi» که عيناً از كلمه «الكيمياء» گرفته شده و ...

چهره بدون نقاب «غرب»

فارغ از تبلیغات عوام فریبانه، چهره حقیقی و بدون نقاب «غرب» چه تصویری از خود به نمایش می گذارد؟

بعضی افراد وقتی ظاهر زندگی و هتل ها و صنایع مدرن و تبلیغات غربی ها و همچنین کمک های فرهنگی و اقتصادی آنها را می بینند شیفته غرب و تمدن غربی می شوند و از اینکه در کشورهای شرقی هستند احساس شرمساری می کنند؛ ولی اگر قتل و غارت و کشتارهای آنها در دوران قرون وسطی و حتی در همین دوران مثل جنگ های جهانی و کشتارها و خسارت هایی که به مردم و کشورهای دیگر تحمیل کرده اند را ببینند متوجه می شوند که غرب از ابتدا تا الان خوی درندگی و سبعیت داشته است.

منافع سرشار «غرب» از جنگ

چرا در عصر ما که عصر تمدن و فرهنگ است هیچگاه عالم را خالی از جنگ و خون ریزی نمی یابیم و به هر گوشه ای از این عالم که می نگریم آتش جنگ و کشتار برافروخته است؟

غربی ها با به راه انداختن جنگ در میان کشورهای دیگر از منابع و ذخایر سرشار آنها استفاده می کنند؛ مثلا وقتی آنها کارخانه های بزرگ تولید اسلحه با هزاران کارگر و کارشناس به راه می اندازند، طبیعی است که برای اینکه این سلاح ها به فروش برود و آن کارخانه ها ورشکست نشوند جنگ به راه می اندازند. و یا برای فروش کالاهای خود و جذب سرمایه و مواد خام با به راه انداختن جنگ مانع رسیدن کشورهای شرقی به تولید و رسیدن آنها به علم و تکنولوژی آن محصولات می شوند تا بتوانند به راحتی ذخایر کشورها را به یغما ببرند.

افسانه برتری نژاد غربی

افسانه «برتری نژادی» غربیها چگونه روح حقارت و پستی را در جامعه شرقی توسعه داده است؟

غرب خود را نژاد برتر می داند و این تفکر در زمان هیتلر هم بود که آلمان را نژاد برتر می دانست. غربی ها با این تفکر می خواهند روحیه شرقی ها را تضعیف کنند ولی این تفکر نه مدرک علمی دارد و نه سابقه تاریخی. اگر دانشجویان غربی و شرقی در شرایط مساوی درس بخوانند می توانند در تمام علوم و فنون پیشرفت کنند و در خیلی از صنایع از غربی ها پیشی بگیرند و ذوق و نبوغ شرقی ها تنها در کشاورزی و دامداری نیست؛ بلکه آنها در تمام علوم می توانند پیشرفت کنند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمامُ علىٌّ(عليه السلام)

مَن عَمَّر دارَ إقامتِهِ فَهُوَ العاقلُ

کسى که خانه ماندگارى خود را آباد سازد، خردمند است

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 54