پاسخ اجمالی:
با اینکه غرب تلاشهای بسیار زیادی برای محو آثار شرقی انجام داده است ولی هنوز اصطلاحاتی از فرهنگ و تمدن شرق در ادبیات غرب پیدا می شود که نشان می دهد در ابتدا شرق نفوذ ادبی بر غرب داشته است؛ مثلا کلمه «Alembic» كه از كلمه «انبيق» که یک وسیله آزمایشگاهی است گرفته شده، یا کلمه «Algebra» كه از كلمه عربى «الجبر» گرفته شده، و یا کلمه «Alchimi» که عيناً از كلمه «الكيمياء» گرفته شده و ...
پاسخ تفصیلی:
وقتی بحث از «استعمار ادبی» غرب بر کشورهای شرقی می کنیم بد نيست به عقب برگرديم و سرى به گذشته تاريخ شرق مخصوصاً كشورهاى اسلامى بزنيم ببينيم آيا تا بوده چنين بوده و تا هست چنين است؟ يا مطلب طور ديگرى است؟ يك مطالعه دقيق به ما نشان مى دهد كه در گذشته كاملًا مطلب به عكس امروز بوده است يعنى ادبيات اسلامى و شرق همراه تمدّن اسلامى و شرقى در تمام اروپاى آن روز نفوذ كرده بود. از جمله نكات جالبى كه گواه زنده براى تأثير عميق افكار دانشمندان شرق در نهضت علمى اروپا مى باشد، وجود اصطلاحات و اسم های فراوانى در رشته هاى مختلف علمى و اقتصادى در زبان لاتينى امروز است كه از ريشه عربى گرفته شده و آن روز كه اين علوم از شرق به غرب انتقال يافت اين اصطلاحات هم همراه آنها منتقل گرديد و على رغم آن همه مبارزاتى كه براى طرد نفوذ اسلام در غرب شده هنوز اين الفاظ به عنوان سند زنده اى از آن دوران، موجوديّت خود را حفظ كرده است.
در اين جا چند نمونه از اين اصطلاحات را كه امروز عيناً در زبان هاى لاتينى رايج است با ريشه اصلى اسلامى آن از نظر خوانندگان گرامى گذرانده و آنها را به تفكر بيشتر در وضع گذشته و امروز دعوت مى كنيم:
1- «Alembic»؛ (الم بيك) كه از كلمه «انبيق» گرفته شده و به همان معنا مى باشد و آن وسيله مخصوصى است كه در آزمايشگاه هاى شيمى به كار مى رود «ويل دورانت» مورّخ معروف در تاريخ خود مى نويسد: «انبيق براى نخستين بار به وسيله مسلمانان به كار رفت».(1)
2- «Algebra»؛ (الجبرا) يا علم جبر كه از كلمه عربى «الجبر» گرفته شده، اين علم براى نخستين بار به وسيله مسلمانان تدوين گرديد «آلبرماله» مورّخ معروف در تاريخ خود مى نويسد: «مسلمانان به رياضيات و هندسه و جبر و مقابله و علم هيئت و جغرافيا خدمت بزرگى كرده و در طب شهرتى مهم به دست آوردند».(2)
3- «Alchimi»؛ (ال كيمى) كه بعداً به «Chimistry» يعنى علم [شيمى] تبديل يافت، اين كلمه عيناً از كلمه «الكيمياء» گرفته شده [توجّه داشته باشيد كه حتى «ال» عربى آن هم در لاتيتنى حفظ شده است]. «آلبرماله» در تاريخ خود مى نويسد: «كيمياگران عرب [مسلمانان] پيشرو «شيمى دانان» امروز شمرده مى شوند».(3)
4- «Cifra»؛ (صيفرا) كه به معناى «صفر» است و از كلمه عربى «صفر» گرفته شده و «كارول دوو» در يادداشت هاى خود راجع به هيئت و رياضيات مسلمانان مى نويسد: «بايد دانست كه كلمه لاتين «Cifra» دو معنا دارد: گاهى معنا صفر مى دهد و گاهى مقصود اعداد است». و هم او مى نويسد: «كلمه (لگاريتم)؛ «Logarithm» و الجبرا و صفر آثاريست كه مقام اعراب [مسلمانان] را در بنيان نهادن علم حساب [و ساير شعب رياضيّات] و انتشار آن مشهود مى سازد».(4)
5- «Alcohol»؛ (الكل) كه عيناً از كلمه عربى «الكحول» گرفته شده، زيرا الكل طبى و صنعتى براى نخستين بار توسط مسلمانان كشف گرديد و در عربى امروز نيز به جاى «الكل» همان «الكحول» به كار مى رود جالب توجه اين است كه با وجود اين كه حرف «ح» الكحول، در لاتينى الكل تلفّظ نمىشود معادل آن [حرف h] در نوشتن آن محفوظ است. ويل دورانت مى نويسد: «نخستين بار داروخانه بوسيله مسلمانان بوجود آمد و نخستين مدرسه داروسازى را مسلمانان بنياد كردند».(5)
6- «Calcium»؛ (كلسيم) از ماده عربى «كلس» گرفته شده كه به معنى «آهك» است.
7- «Tariff»؛ (تاريف) كه در انگليسى به معنى تعرفه نرخ و عوارض آمده، و در اصل از كلمه «تعريف» گرفته شده، و تلفظ لاتينى آن هم تقريباً عين تلفّظ عربى آن است.
8- «Traffic»؛ (ترافيك) «كريمرز» استاد دانشگاه «ليدن» هلند در يادداشت هاى خود درباره «جغرافيا و بازرگانى مسلمانان» مى نويسد: «قاموس بازرگانى ما به خوبى مشهود مى سازد كه يك وقت بازرگانى مسلمانان نفوذ عميقى در نشو و نماى بازرگانى كشورهاى مسيحى داشته، كلمه «Traffic» [كه در لغت به معناى آمد و شد و عبور و مرور و حمل و نقل است] محتملًا در اصل از كلمه عربى «تفريق» كه به معناى پخش و جدا شدن است گرفته شده، و كلمه «Tariff» مسلّماً از كلمه عربى «تعريف» است».(6)
9- «Magazine»؛ (مگازين) «كريمرز» در همان يادداشتها مى نويسد: «اين كلمه كه به معناى «مغازه» است مطمئناً همان كلمه عربى «مخزن» بوده است».(7) در عربى رايج امروز نيز «مخزن» به معناى «فروشگاه» استعمال مى شود، و خوشمزه اين است كه ما ايرانيان هنوز «مغازه» را كه همان «مخزن اروپا رفته فرنگى شده» است به جاى «فروشگاه» به كار مى بريم.
10- «Almanch»؛ (المنچ) كه در انگليسى به معناى «تقويم و سالنامه» است و از ماده عربى «المنهج» گرفته شده است. اين بود نمونه اى از كلماتى كه در نهضت علمى اروپا از شرق به غرب رفته است.(8)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.