مراجعه مستقیم به قرآن و حدیث، به جای «تقلید»!

وقتی قرآن و احادیث وجود دارند، چرا مستقیما به آنها رجوع نکنیم تا مجبور به تقلید باشیم؟!

استنباط احکام از قرآن به مقدماتی مانند دانش عربی، علوم قرآن و تشخیص محکمات از متشابهات و ناسخ از منسوخ و... نیاز دارد. بدون دانستن این مقدمات، تلاش برای فهم قرآن به برداشت های ناقص و انحرافی می انجامد که در سخنان بزرگان دینی به عنوان «تفسیر به رأی» شناخته شده و بسیار نکوهش شده است.
استخراج احکام از روایات نیز به قوه تشخیص عـام و خاص، مطلق و مقید، معانی امر و نهی موجود در احادیث، ملازمات مضامین احادیث، شناخت رجال سلسله راویان حدیث، شناخت موارد تقیه از غیرتقیه، روایت‌های صحیح‌ السند از غیرصحیح السند و... وابسته است.
از آن گذشته برای پدیده های جدیدی را که پیشینه ای در روایات معصومین و احکام شرعی گذشته ندارند و به اصطلاح فقها به نام «مسائل مستحدثه» شناخته می شوند، بدون طی کردن مراحل اجتهاد مصطلح، نمی توان حکمی استنباط کرد.
داشتن چنین تخصص هایی از همه برنمی آید و بایستی عموم مردم از متخصصین پیروی کنند، در غیر این صورت جامعه به همان تشتت و اختلاف نظر عمیق و عدم انسجام علمی و فکری ای که سلفیه و وهابیت بر اثر آسان گیری در اجتهاد دچارش شده، مبتلا می گردد.

کمال دين در دوران پيامبر(ص) و ظهور شیعه بعد از ایشان!

طبق آیه «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ»، دين در زمان پيامبر(ص) كامل شد؛ اما مذهب شيعه بعد از وفات پيامبر پديد آمد، حال شیعیان چگونه خود را مسلمانان بر حق می دانند؟!

این ایراد بر اهل سنت وارد است، نه شیعه؛ مکتب شیعه در زمان پیامبر(ص) شکل گرفت. طبق آیه «خير البَريّة» و روایاتی که شیعه و سنی نقل کرده، اطلاق لفظ شیعه بر پیروان امام علی(ع) توسط پیامبر(ص) صورت گرفت، اما مسلمانان عصر رسول خدا هرگز «سُنّی» نامیده نمی شدند و «اهل سنّت» با تمام مکاتب کلامی و فقهی و حدیثی و طریقت های صوفیانه اش در قرنهای بعد از صدر اسلام پدید آمدند. ضمن اینکه کمال دین به خبر «ولایت علی(ع)» بود که بعد از نزول آیه اکمال دین در روز غدير فرود آمد و طبق حدیث ثقلین و آیات ابلاغ و اکمال دین و سایر آیات و روایاتی که به پیروی از اهل بیت سفارش کرده، آن اسلامی که در زمان پیامبر کامل شد اسلام به تفسیر و روایت اهل بیت و تشیع است. آن اسلامی که در زمان پیامبر کامل شده است اسلام به تفسیر و روایت امامان اهل بیت است و «تشيع» در حقیقت به معناى پيروى از پيامبر(ص) می باشد. روشن است كه تشيع به اين معنا، عين اسلام است، نه جدا از اسلام. از نظر شیعه اسلام حقیقی همان است که کتاب آن را امامان اهل بیت تفسیر می کند و سنت آن را هم آنها روایت می کند؛ چرا که اهل بیت مصداق اصلی آيه «فَسْئَلُوا أَهْلَ‏ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ»؛‏ (از اهل ذكر سؤال كنيد اگر نمى‏ دانيد) می باشند.

محمد بن عبدالوهاب، مجدّد سلفیّه

محمد بن عبدالوهاب، چگونه از منطقه حجاز در جهت باز سازى تفکرات سلفیّه استفاده کرد؟

در نیمه اول قرن دوازدهم محمّد بن عبدالوهاب به بازسازى افکار ابن تیمیه پرداخت. وی با همکاری حاکمان حجاز و سیطره بر مکه مکرّمه و مدینه منوّره و توانایى عظیم مالى و پیوند با قدرت هاى بزرگ استعمارى توانست افکار و عقاید خود را که باعث جدایی مسلمانان از یکدیگر می شود پیاده کند.

وهابیون و اطلاق عنوان «سلفى» برخود

هدف وهابیون از اطلاق عنوان سلفیه بر خود چه بود؟

وهابیون مى گویند: بهترین عصر، عصر سلف صالح است؛ چون آنها سنّت پیامبر(ص) و قرآن کریم را بهتر درک مى کردند؛ بنابراین خود را سلفیّه می نامند. ولی در حقیقت آنها پیرو سلف صالح و سنت پیامبر(ص) نیستند بلکه قصدشان از سلف صالح همان کسانى است که حدیث در تجسیم و تشبیه خداى متعال نقل کردند؛ از قبیل ابن تیمیه و ابن قیّم جوزیّه.

ورود اسرائیلیات بجاى احادیث در زمان عمربن خطاب

منع کتاب و تدوین حدیث توسط عمربن خطاب چه آثارى در پى داشت؟

عمر از طرفی از نشر حدیث و تدوین و کتابت آن جلوگیرى کرد و از طرفى دیگر به گروهى از احبار و رهبان ها از قبیل کعب الأحبار و وهب بن منبه که در ظاهر اسلام آورده بودند اجازه داد که براى مردم سخن بگویند. در نتیجه جامعه اسلامى با حجم زیادى از اسرائیلیات در حدیث مواجه شد.

اعتماد سلفیه بر احادیث جعلى

اعتماد سلفیه بر احادیث جعلى چه آثارى را در پى داشته است؟

مسأله تشبیه و تجسیم از مباحث اعتقادی سلفیّه می باشد، آنان خدا را دارای صورت انسانی می دانند و منشأ این افکار احادیثی جعلی مثل: «خلق الله آدم علی صورته» و «ینزل ربنا» و... است که بدون تاویل بر ظاهر خود حمل کرده اند.

گرایش زیدیه یمن به سلفیه

چرا زیدیه یمن به سلفیه گرایش پیدا کرد؟

زیدیه یمن تا قبل از ظهور وهابیت گرایش به امامیه داشتند؛ اما بعد از به قدرت رسیدن وهابی ها در عربستان، کشورها یی مثل بحرین و یمن را با اعمال محدودیت تحت تأثیر افکار خود قرار دادند. امامان زیدیه هم که مرفه‌ ترین مردم یمن بودند، مصلحت دیدند با عقاید دینی رایج در منطقه منطبق شوند. البته مهمترین عامل، فشار سیاسی حکومت یمن بود که شدیدا از وهابیت خط می گرفت؛ آنان به کتابخانه‌ها حمله کرده و کتابها را آتش زدند، از فعالیت مدارس دینی جلوگیری کردند و علمای زیدی را کشتند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الرضا عليه السلام :

«ان المحرم هو الشهر الذي کان اهل الجاهلية فيما مضي يحرمون فيه الظلم و القتال لحرمة فما عرفت هذه الامة حرمة شهرها و لا حرمة نبيها لقد قتلوا في هذا الشهر ذريته و سبوا نساءه‏»

امالى صدوق، ص 112