پاسخ اجمالی:
در نیمه اول قرن دوازدهم محمّد بن عبدالوهاب به بازسازى افکار ابن تیمیه پرداخت. وی با همکاری حاکمان حجاز و سیطره بر مکه مکرّمه و مدینه منوّره و توانایى عظیم مالى و پیوند با قدرت هاى بزرگ استعمارى توانست افکار و عقاید خود را که باعث جدایی مسلمانان از یکدیگر می شود پیاده کند.
پاسخ تفصیلی:
در نیمه اول قرن دوازدهم هـ .ق، فردى به نام «محمّد بن عبدالوهاب» ظهور کرد و بار دیگر به بازسازى افکار ابن تیمیه همّت گمارد. وى به عنوان مجدّد تفکرات سلفى در اثر همکارى با یکى از فرمانروایان منطقه «نجد» به نام «محمّد بن سعود» سبب حضور سیاسى ـ نظامى و عقیدتى اندیشه هاى سلفى در منطقه نجد و حجاز گردید، و توانست این عقاید را در بزرگ ترین پایگاه اسلام مکه مکرّمه و مدینه منوّره ـ حاکم سازد، و با برپا کردن جنگ هاى خانمان سوز و ویران گر در مدّت کوتاهى با پیوند با حکومت استعمارگر انگلستان و سپس آمریکا، به مهم ترین عامل استکبار در جهان اسلام تبدیل شود.
تردیدى نیست که اگر آیین وهّابیت در نقطه اى دیگر از جهان اسلام پدیدار شده بود، پس از گذشت زمانى کوتاه همان راهى را مى پیمود که ابن تیمیه و یارانش پیمودند؛ یعنى هرگز به حضور فعال در جوامع اسلامى دست نمى یافت. امّا سیطره بر این دو مکان شریف، همراه با عوامل فرعى و اصلى دیگر چون توانایى عظیم مالى، ثروت سرشار ناشى از فروش نفت و پیوند آشکار و نهان با قدرت هاى بزرگ استعمارى به پیدایش جوّ مناسب براى پیشگامان وهابیّت انجامید و رهبرى مراکز اصلى جهان اسلام را در اختیار آنان نهاد.
حقیقت این است که اگر این قدرت گسترده، زیر نظر متفکران و سیاست مداران دلسوز جامعه اسلامى به کار گرفته مى شد، به نیکوترین وجه از آن بهره مى گرفتند و نیروى عظیم امّت را در جهت نبرد با اندیشه ها و سیاست هاى ضدّ اسلامى هدایت مى کردند، امّا چه مى توان کرد که حاکمان سعودى که پیروان تفکّر محمد بن عبدالوهاب هستند به پیروى از پیشوایان فکرى خود، از آغاز استقرار تاکنون پیوسته در تلاش بوده اند که خط جدایى بین مسلمانان را تقویت سازند، و پیروان آیین نجات بخش اسلام را از یکدیگر دور کنند، و رویارویى با شیفتگان عزّت اسلامى و شوکت مسلمانان را رسالت خویش بدانند. و شگفتا که این روش بیشتر در ایام حجّ نمود مى یابد! یعنى آن هنگام که مسلمانان از سراسر جهان در خاستگاه وحى و مرکز نشر آیین حنیف حضور مى یابند تا در سرزمینى که باید از هرگونه استیلاى ظاهرى و باطنى دشمنان دین حقّ در امان بماند، همگام با ذکر خدا و اداى مناسک زیباى حجّ، نیازها و مشکلات یکدیگر را بازشناسند و در طریق تفاهم و همدلى بین گروه هاى گوناگون امّت اسلامى به تبادل نظر پردازند، در چنین لحظات حساس و ارزشمندى حاکمان سعودى با دستیارى گویندگان و نویسندگان مغرض یا فریب خورده، به نشر مطالب انحرافى و ناروا اقدام مى کنند و روشى را پى مى گیرند که جز براى دشمنان قسم خورده اسلام سودى ندارد.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.