پاسخ اجمالی:
زیدیه یمن تا قبل از ظهور وهابیت گرایش به امامیه داشتند؛ اما بعد از به قدرت رسیدن وهابی ها در عربستان، کشورها یی مثل بحرین و یمن را با اعمال محدودیت تحت تأثیر افکار خود قرار دادند. امامان زیدیه هم که مرفه ترین مردم یمن بودند، مصلحت دیدند با عقاید دینی رایج در منطقه منطبق شوند. البته مهمترین عامل، فشار سیاسی حکومت یمن بود که شدیدا از وهابیت خط می گرفت؛ آنان به کتابخانهها حمله کرده و کتابها را آتش زدند، از فعالیت مدارس دینی جلوگیری کردند و علمای زیدی را کشتند.
پاسخ تفصیلی:
زیدیه یکی از فرق شیعه می باشد، وبه امامت بلافصل علی علیه السلام اعتقاد داشته وتا قبل از ظهور وهابیت گرایش به امامیه داشتند؛ اما بعد از اینکه وهابیت(سلفیه) در عربستان قدرت را به دست گرفت، بعضی از کشورها مثل بحرین و یمن را با اعمال محدودیت تحت تأثیر افکار خود قرار داد.
از آنجا که امامان زیدی اداره پرجمعیتترین و مرفهترین زمینهای جلگهای یمن را در دست داشتند،(1) مصلحت را چنین دانستند که عقاید اکثریت پیروان آنها با عقاید دینی (رایج در منطقه)منطبق شود،البته اجبارات و محدودیتهای حکومت که تحت تاثیر وهابیت بود نیز در این مساله مؤثر است. بنابراین آنها به حمایت از مکتب جدید اهلسنت پرداختند که اولین بار از تعالیم سیدمحمدبنابراهیم الوزیر(م840ق) حاصل شده بود. ابنالوزیر عضو یکی از خانوادههای علوی دانشمند و زیدی معروف بود و مجموعه احادیث شرعی اهلسنت را بدون هیچ شرطی معتبر شناخته بود. بر این اساس، او به طور حسابشده از عقیده مکتب اهلسنت خصوصا سلفیه دفاع میکرد و در اثر مفصل خود به نام العواصم والقواصم فی الذب عن سنة ابیالقاسم به نقد عقاید زیدی پرداخت. با وجود این، او اصرار داشت که به هیچ مکتبی از اهلسنت نپیوسته است، بلکه به سادگی اجتهاد مستقل و عمیق را به کار گرفته است.(2) صالحبنمهدی المَقبَلی (م 1108ق)، محمدبن اسماعیل الامیر (م 1182ق) و محمدبنعلی الشوکانی (م 1250ق) از دانشمندان و نویسندگان مکتب او هستند.
محمد بن اسماعیل الامیر الصنعانى (1099- 1182) معروف به ابن الامیر همزمان با ظهور وهابیت آنان را تایید و نظراتى نزدیک به اهل سنت ارائه کرد و درگیرى هاى او با عالمان زیدیه اصیل شدت گرفت.
شوکانی در حکومت چندین امام، مفتی و قاضی بود. او قاطعانه در نوشتههای خود به زیدیان سنتی حمله میکرد و در جایگاه رسمی خود نیز بعضی از رهبران سرسخت آنها را مورد آزار و اذیت قرار داد. او موقعیت خاصی در جهان اهلسنت یافت و توسط آنان به رسمیت شناخته شد. وی یکی از پایهریزان تجددگرایی (مدرنیسم) اسلامی محسوب میشود که به موازات مصلحان خارجى در تحول و تحرک جامعه معاصر یمن نقش داشته است.(3)
اهم اعتقادات جریان اخیر:
1. عدم حصر امامت در اولاد فاطمه (س) و اکتفا به حصر آن در قریش
2. عدم اشتراط اکملیت و افضلیت در امام و کفایت وجود اجتهاد
3. عدم جواز خروج و شورش مادامى که کفر آشکار و ترک واجبى چون نماز از حاکمان دیده شود
4. استفاده هاى فقهى نزدیک به مشرب اهل سنت و از منابع آنان.
...
نزدیکى این جریان به اهل سنت نیز تا بدان پایه است که برخى معتقدند آنان دیگر زیدى محسوب نمى شوند و از اهل سنت به حساب مى آیند.
شاید بتوان گفت مهمترین عاملی که باعث شد زیدیه یمن به سلفیه گرایش پیدا کند فشار سیاسی حکومت است که شدیدا از وهابیت خط میگیرد؛آنان به کتابخانهها حمله کردند و کتابها را آتش زدند، از فعالیت مدارس دینی جلوگیری کردند و علمای زیدی را کشتند. علت اینکه اکنون از ۵ میلیون شیعه زیدی تنها نیم میلیون نفر شناخته شدهاند واکثرا تحت تاثیر سلفیه قرار گرفتند، به عملکرد حکومت برمیگردد. حکومت همه مراسم زیدیان را ممنوع کرده است.
مراسم شیعیان بر محوریت اهلبیت بود، زمانی که حکومت نو روی کار آمد، به کشتار شیعیان و علمای آنها دستزد. اجبارات و محدودیتها کمکم مسائل فرهنگی چندصدساله مربوط به اهلبیت را تغییر داد.
بعضی از این فشارها ومحدودیت ها عبارت است از:
1) ممنوعیت مراسم مذهبی : مانند جشن در عید غدیر
ولی با تمام محدودیتها، آنان مراسم مذهبی خود را بطور پنهانی برگذار میکنند
2) حذف کتب مذهبی: مثل نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه .
3) نداشتن حق تأسیس مدارس دینی برای شیعیان: برخلاف کمبود منابع فرهنگی چون کتاب و دسترسی به روحانیون شیعه، تلاشهای زیادی در تقویت پایههای مذهبی از جانب آنان انجام شدهاست.
4) آزار و شکنجه و زندانیشدن شیعیان و علمای شیعی
بااینکه زیدیه تقیه را قبول ندارد اما آن جنایات باعث شد بسیاری از آنها در ظاهر از عقائدشان برگردند.
5) توهین به ارزشها: مانند تخریب مساجد و به آتشکشیدن علنی و قانونی کتابهایی مانند «نهجالبلاغه» و «صحیفه سجادیه» که با هماهنگی دولت یمن و وهابیهای سعودی انجام میشود.
البته بعضی از بزرگان زیدیه باوجود این محدودیت ها اصالت خود را حفظ کرده اند.
جنبش شیعیان یمن، در چند سال گذشته، روند رو به رشدی داشته است. نگاهی گذرا به حوادث پنج سال گذشته نشان می دهد مقاومت شیعیان به رهبری عبدالملک الحوثی، از نظر کمی و کیفی وضعیت به مراتب بهتری نسبت به آغاز درگیری ها پیدا کرده است.(4)
بدرالدین الحوثی در کتابی باعنوان «زیدیه در یمن» برخلاف عقیده جاری در بین زیدیه مبنی بر درست بودن خلافت ابوبکر، عثمان و عمر، به مخالفت برخاسته ؛(5) و همین موضوع باعث شد که بسیاری از رهبران زیدیه به مخالفت با او برخیزند. (6)
حسین الحوثی نیز با تأثیرپذیری از افکار پدرش بر موارد مشترک با شیعه دوازده امامی تأکید کرده بود و این باعث شد که حکومت یمن با او به دشمنی بپردازد؛ درحالی که او قرآن را محور حرکت تربیتی همه جانبه خود قرار داده بود.(7)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.