آثار تربيتى دعا

دعا چه آثار تربيتى دارد؟

دعا آثار تربيتى فراوانى دارد كه به سه نمونه آن اشاره مى شود: 1. اوّلين اثر دعا، ايجاد نور امّيد در دل انسان‏ها است. 2. دومين اثر دعا ايجاد نور تقوا در وجود انسان است. 3. سومين اثر تربيتى دعا، تقويت نور معرفت است.

ضرورت شفاعت با وجود توانایی خدا بر بخشش مستقیم!؟

با توجه به اینکه خدا به همه چیز آگاه است و دوست دارد که بندگانش را ببخشد و مانعی هم در برابر بخشش او نیست، چه نیازی به شفاعت است؟

خداوند قدرت بخشش مستقیم را دارد؛ امّا خود برای ایجاد امید و شایستگی بیشتر در شفاعت شونده جهت توبه و نیز برای ترفیع مقام توبه کننده و هر بنده ای شفاعت را جعل فرموده است. شفاعت در شکل صحیح که مد نظر قرآن و روایات می باشد، در عرض توبه نیست تا با وجود یکی، توجیهی برای عملکرد دیگری وجود نداشته باشد. بلکه شفاعت از طرف خود خداوند متعال به عنوان یکی از راه های توبه معرفی شده است تا شفاعت شونده امید بیشتری به بخشش خداوند پیدا کند. در واقع شفاعت بر محور دگرگونى موضع «شفاعت شونده» دور مى زند؛ يعنى شخص شفاعت شونده به کمک شفیع خود را در وضع مطلوبى قرار دهد كه شايسته و مستحق بخشودگى گردد و در مسیر کمال قرار گیرد. ضمن اینکه طبق برخی روایات شفاعت برای همه انسانها، اعم از گناه کار و نیکوکار مفید است و می تواند باعث افزایش مقام و عامل مؤثری در کمال باشد.

آثار تربیتی بشارت و انذار

چرا در آیات قرآن «بشارت» و «انذار» در کنار یکدیگر آمده است؟

«بشارت» و «انذار» یا «تشویق» و «تهدید» بخش مهمى از انگیزه هاى تربیتى و حرکت هاى اجتماعى را تشکیل مى دهد، آدمى هم باید در برابر انجام کار نیک «تشویق» شود، و هم در برابر کار بد «توبیخ» بیند تا آمادگى بیشترى براى پیمودن مسیر اول و گام نگذاردن در مسیر دوم پیدا کند. تعادل میان این دو لازم است  چرا که: اگر تشویق و امید از حد بگذرد باعث جرأت و غفلت است. و اگر بیم و انذار بیش از اندازه باشد نتیجه اش یأس و نومیدى و خاموش شدن شعله هاى عشق و تحرک است.

نقش «تحلیل و ارزیابی عوامل شکست» در مدیریت موفق

«بررسی عوامل پیروزی و ناکامی» چه نقشی در موفقیت یک مدیر و فرمانده دارد؟

ممكن نيست انسان در زندگى هرگز با ناكامى رو به رو نشود؛ چرا كه در طبيعت اين زندگى، خواه ناخواه ناكامى وجود دارد. مهم اين است كه او چگونه مى تواند از ناكاميها عاملى براى پيروزيهاى آينده بسازد؛ ضعفها را بشناسد، كمبودها را حس كند و مواضع غلط را اصلاح نمايد. این نیز درست است كه شكستها گاهى گران تمام مى شود؛ ولى اگر از آن وسيله اى براى تجديد نظر عميق در برنامه ها و كشف «مناطق آسيب پذير» ساخته شود، نه تنها بهائى كه براى آن صرف شده زياد نيست؛ بلكه گاه سود حاصل از آن به مراتب بيش از زيانش خواهد بود.

نقش اضطرار و یأس از دیگران در استجابت «دعا»

اضطرار و یأس از دیگران چه نقشی در استجابت «دعا» دارد؟

درباره نقش اضطرار و يأس از ديگران در استجابت دعا، امام صادق(ع) مي فرمايد: «اگر خواستيد دعاي شما مستجاب شود ابتدا از غير خدا قطع اميد كنید، تا دلتان به هيچ قدرتي جز حق تكيه نكند، آنگاه دعا كنيد، يقيناً آن دعا مستجاب است». از این آیه که مي فرمايد: «أَمَّنْ يُجيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَکْشِفُ السُّوءَ» برداشت می شود که اِله و ربّ آن است كه بتواند مضطر را اجابت كند و آنها كه قدرت اجابت مضطر را ندارند، اِله نيستند. همچنین اشاره می کند که شخص مضطر می فهمد که حل مشکلش تنها به دست خداست.

دلایل گرایش به «پوچ گرایی»

چه دلایلی باعث می شود که انسان به «پوچ گرایی» گرایش و عقیده پیدا کند؟

افرادی که آفرینش هستی را هدفمند نمی دانند در مواجهه با مشکلات زندگی، گرفتار «پوچ گرایی» شده و دنیا و زندگی را سراسر خیال می دانند؛ لذا بر هر فرد لازم است که با بررسی صحیح، به هدف غایی خلقت رهنمون گردد. از این رو برخی از متفکران، به ویژه دانشمندان غربی، همانند «فرانتس کافکا»، «آلبر کامو»، «ساموئل بکت»، و... به جهت عدم ترسیم صحیح از هدف زندگی، در مهلکه پوچ گرایی افتاده اند. از سویی اندیشه مرگ و حل نشدن معمای آن، افرادی مانند «خیام» و «معرّی» را به سوی یأس و بدبینی کشانده است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الصّادقُ عليه السّلام :

ما مِنْ عَيْنٍ بَکَتْ لَنا اِلاّ نُعِّمَتْ بَالنَّظَرِ اِلَى الْکَوْثَرِ وَ سُقِيَتْ مِنْهُ.

هيچ چشمى نيست که براى ما بگريد، مگر اينکه برخوردار از نعمتِ نگاه به (کوثر) مى شود و از آن سيرابش مى کنند.

جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 554