آثار پيروى كوركورانه از «رؤساى قبايل» و «رهبران متکبّر»؟!

چرا امام علی(علیه السلام) در خطبه 192 نهج البلاغه، پيروى كوركورانه از «رؤساى قبايل» و «رهبران متکبّر» را نهی نموده است؟

امام علی(ع) درباره علت نهي از پيروى كوركورانه از «رؤساى قبايل» و «رهبران متکبّر» می فرماید: «بر حذر باشيد از پيروى و اطاعت [كوركورانه] بزرگترها و رؤسايتان، همان ها كه به سبب موقعيّت خود، تكبّر مي ورزند و خويش را بالاتر از نسب خود مى شمرند، اعمال نادرست خود را به خدا نسبت مى دهند و به انكار نعمت هاى او برمى خيزند تا با قضايش ستيز كنند و بر نعمت هايش چيره شوند، آنها اساس تعصّب و اركان فتنه و فساد و شمشيرهاى تكبّر جاهليّتند». آری در طول تاريخ سران مقام پرست و رسانه هاي استكبار براى حفظ منافع نامشروع خود، مردم بى خبر را با انواع شعارهاى مهيّج قربانى منافع خويش ساخته اند.

سیره پیامبر(ص) در مورد اتحاد ملی

سیره پیامبر(صلى الله علیه وآله) در مورد اتحاد ملی چگونه بود؟

در برخی کتب مثل السیرة النبویة، سیره ابن هشام، طبقات الکبری، مسند احمد و... آمده است که: پیامبر(ص) براى قومیت ها و ملّیت ها ارزش خاصى قرار نداده بود بلکه مسلمانان را به اصول و ارزش های الهی توجه می داد و آنها را بر اصول مشترک و اهداف مشترک خود با هم متحد و منسجم می گرداند.

شأن نزول آیات (1 ـ 8) سوره «تکاثر»

شأن نزول آیات (1 ـ 8) سوره «تکاثر» چه می باشد؟

این سوره درباره یهود یا دو قبیله از قریش یا دو قبیله ازانصار نازل شده که بر یکدیگر تفاخر مى کردند و با کثرت نفرات و جمعیت، یا اموال و ثروت خود، بر یکدیگر مباهات مى نمودند.

محتواى سوره تکاثر

سوره «تکاثر» حاوى چه مطالبى مى باشد؟

آغاز سوره تکاثر، سرزنش و ملامت افرادى است که بر اساس یک سلسله مطالب موهوم بر یکدیگر تفاخر مى کردند. پس از آن نسبت به مسأله معاد، قیامت و آتش دوزخ؛ و سرانجام مسأله سؤال و بازپرسى از نعمت ها هشدار مى دهد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الامام علي (ع)

الصيام احد الصحتين

روزه نيمي از تن درستي است

ميزان الحکمة 6 / 392