«تواضع» و فروتنی از منظر قرآن و روايات

«تواضع» و فروتنی در آیات قرآن و روايات اسلامی از چه جایگاهی برخوردار است؟

«تواضع و فروتنى» نقطه مقابل «تكبّر و فخرفروشى» است و در آيات و روايات و كلمات بزرگان اخلاق مورد توجه قرار گرفته است. «تكبّر» و «تواضع» در مقابل يكديگر قرار دارند به طوري كه نكوهش از يكى ملازم تمجيد و ستايش از ديگرى است. قرآن، يكي از صفات بارز مؤمنان را متواضع بودن آنها دانسته است.

نگاهي به اسباب «تکبّر»

اسباب «تکبّر» کدامند؟

«تكبّر» اسباب زيادى دارد. تكبر به اين خاطر است كه انسان در خود كمالى تصوّر مي كند و بر اثر حبّ ذات، بيش از حدّ آن را بزرگ مي نمايد و ديگران را در برابر خود كوچك مي شمارد. بعضى از بزرگان علم اخلاق مانند مرحوم فيض كاشانى در «المحجّة البيضاء» اسباب كبر را در هفت چيز خلاصه كرده‏ اند. اسباب دينى، «علم» و «عمل» است و اسباب دنيوى عبارتند از «نسب»، «زيبايى»، «قوّت»، «مال» و «فزونى ياران و ياوران».

بي محبتي خداوند نسبت به برخی انسان ها؟!

از ديدگاه قرآن، خداوند به چه گروه هايي از انسانها بي محبتي كرده است؟

با نگاهی به آیات قرآن به گروه های مختلفی بر می خوریم که خداوند آن ها را دوست ندارد؛ از جمله این گروه ها، می توان به ظالمان، مفسدان، تجاوزگران، اسرافکاران و ... اشاره کرد. با دقت در این گونه تعبیرات، می توان گفت: قدر مشترک میان صفات رذیله مذکور همان حب ذات و خود بزرگ بینی است که سرچشمه ظلم، فساد و فخر فروشی بر دیگران می شود و خداوند نیز به خاطر این صفت رذیله آنان را از ساحت قدسی اش طرد کرده و به آنان توجهی نمی کند.

«تکبّر» ریشه بسیاری از رذایل اخلاقی

«تکبّر» ریشه کدام یک از رذایل اخلاقی است؟

در بحث «تکبّر» مفاهیم متعددی وجود دارد همچون خودبرتربینی، خودمحوری، خودخواهی، برتری جویی و فخرفروشي كه گرچه تفاوت های ظریفی با هم دارند؛ ولی ریشه همه آنها به تکبّر باز می گردد و از شاخه های آن محسوب می شوند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الحسينُ عليه السّلام :

اَنا قَتيلُ الْعَبْرَةِ لا يَذْکُرُنى مؤ مِنٌ اِلاّ بَکى .

من کُشته اشکم . هيچ مؤ منى مرا ياد نمى کند مگر آنکه (بخاطر مصيبتهايم ) گريه مى کند.

بحارالانوار، ج 44، ص 279