پاسخ اجمالی:
از آنجا که مبنای احکام «جزایی» اسلام، گسترش رحمت در بین مردم و تأمین مصالح و دفع مفاسد از آنان است، لذا ایجاب می کند اصولی بر این احکام جزایی با این مبنا حاکم باشد، اصولی که رعایت آنها در راستای تحقق اهداف عقوبت های اسلامی لازم است. 1- تناسب بین جرم و عقوبت، و این اصل در حقیقت از نتایج عدالت خداوندی است. 2- جزا و عقوبت در جهت تأمین مصالح جامعه است، لذا واجب است که عقوبت به جهت تأدیب مجرم و عبرت دیگران باشد. 3- در اسلام تأدیب مجرمان در راستای انتقام از مجرم نیست بلکه در جهت اصلاح فرد و جامعه است.
پاسخ تفصیلی:
از آنجا که مبنای احکام «جزایی» اسلام گسترش رحمت در بین مردم و تأمین مصالح و دفع مفاسد از آنان است، لذا ایجاب می کند که اصولی بر این احکام «جزایی» با این مبنا حاکم باشد، اصولی که رعایت آن ها در مجازات های اسلامی، به جهت تحقیق هدف اساسی از آن ها لازم است. اهمّ این اصول عبارت است از:
1- تناسب بین جرم و عقوبت، و این اصل در حقیقت از نتایج عدالت خداوندی است. علاوه بر این، عقوبت بر اساس ضرورت تشریع شده و بر خلاف اصل است و لذا عمل به عقوبات واجب است که در حدّی باشد که ضرورت اقتضا می کند.
2- از آنجا که جزا و عقوبت به جهت تأمین مصالح مجتمع است، لذا واجب است که عقوبت به جهت تأدیب مجرم و عبرت دیگران از ارتکاب جرم باشد.
3- از آنجا که هدف جزا تأمین مصالح مجتمع است، لذا جزا و عقوبت به تبع مصالح اجتماعی شدّت و ضعف پیدا می کنند.
4- تأدیب مجرمان گرچه از اهداف جزایی اسلام است ولی این تأدیب به جهت انتقام از او نیست بلکه به جهت اصلاح او و جامعه است.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.