علم خداوند به جزئیات متغیّر!

آیا خداوند به جزئیات هم علم دارد؟ اگر کسی بگوید: «خداوند به جزئیات علم دارد» لازمه اش اینست که از سویی، تغییر در جزئیات موجب تغییر در علم الهی شود!، و از سوی دیگر چون علم الهی عین ذات اوست، موجب تغییر در ذات او نیز گردد؟!

علم خداوند به امور جزئی، موجب هیچ تغییری در ذات خداوند نمی گردد؛ چرا که خداوند متعال از ازل از هر تغییر و متغیری و از زمان و مکان و کیفیت آن تغییر به صورت «علم حضوری» آگاه است. معلوم بودن یک پدیده به صورت علم حضوری برای شخص موجب سرایت خصوصیات و ویژگی های آن پدیده ـ به عالم به آن پدیده ـ نمی گردد.
علاوه بر این، فعلیّت یافتن امور و پدیده ها، چیزی جز «فعل الهی» نیست؛ و علم خداوند به آنها «علم فعلی الهی» است. بنابراین، این تغییرات در حوزه «فعل الهی» است و به «ذات الهی» سرایت نمی کند. این نیز بدین دلیل است که «صفات فعل» خداوند مانند «صفات ذات» از ذات او منتزع نمی گردند.

چگونگی علم خداوند به حوادث آینده؟

علم خداوند به حوادث آینده چگونه است؟ حوادثی که هنوز وجود خارجى پيدا نكرده ‏اند، چگونه تحت احاطه علم الهی قرار می گیرند؟!

زمان از ویژگی های عالم ماده است؛ چون زمان مقدار حركت است که تنها در موجودات مادي وجود دارد. بنابراين تنها برای موجود مادی گذشته و حال و آينده معني پيدا می كند؛ امّا براي موجودي كه بالاتر از عالم ماده واقع شده، نه حركت معنایی دارد و نه زمان. براى ذاتى كه همه جا حضور دارد، و ازل و ابد را فراگرفته، ماضى و مضارع و حال بى‏ معنى است، همه حوادث در تمام طول زمان نزد او حاضرند (هر كدام در ظرف مخصوص خود) و او به همه حوادث و موجودات عالم، چه در گذشته و چه در حال و آينده يكسان احاطه دارد.
خداوند هميشه به ذات پاك خود كه علّت همه اشياء است احاطه دارد؛ به تعبير ديگر اگر ما آگاهى به علّت اشياء داشته باشيم مى‏ توانيم آگاهى به نتيجه و معلول آنان نيز پيدا كنيم، چرا كه هر علّتى تمام كمالات معلول و بالاتر از آن را دارد. به عبار دیگر خداوند عالم به ذات خویش است و چون ذات او علّت تمام اشیاء می باشد، تمام اشیاء با خصوصیات آنها و همه اتّفاقات عالم هستی از اول تا آخر در نزد او حاضر اند. پس هنگامى كه او به ذات خويش عالم باشد در حقيقت به همه آنها آگاه است.

عجز انسان از درک حقیقت ذات و صفات الهی

چرا انسانها از درک و شناخت خداوند ناتوان هستند؟

امام علی(ع)، در خطبه اول نهج البلاغه در توصیف خداوند به این نکته اشاره می نماید که فکر ما بلکه تمام هستى ما محدود است و جز اشیاى محدود را درک نمى کند. حال آن که ذات خدا از هر نظر نامحدود و صفات بى پایانش از ازل تا ابد را گرفته، نه حدّى دارد نه توصیف قابل درکى و نه آغاز و نه پایانی، نه تنها ذات او که صفات او نیز نامحدود است؛ با این حال نمی توان حقیقت ذات و صفات الهی را دریافت.

دلیل مکان نداشتن خداوند

آیا لازمه «سؤال از مکان در مورد ذات الهی» محدود دانستن خداوند است؟

علی(ع) در خطبه اول نهج البلاغه، در مورد نامحدود بودن ذات الهی از نظر مکان، مى فرماید: «کسانى که سؤال کنند و بگویند خدا در چیست او را در ضمن موجودات پنداشته اند». در حالی که تمام دلایل توحید نشان مى دهد که ذات او نامحدود از هر جهت است و محدود به ظرف نیست. همچنین«اگر کسى سؤال کند که خدا بر چه چیز قرار دارد؟ او نیز خدا را محدود شمرده، چرا که مناطق دیگر را از او خالى پنداشته است».

لازمه شفاعت، «تاثیر پذیری و انفعال» در ذات الهی است!

آیا لازمه عقیده به شفاعت این نیست که خداوند از «شفیع» تاثیر بپذیرد، در حالی که ما معتقدیم هیچ چیزی در خدا اثر نمی گذارد و فقط خداست که در همه چیز اثر دارد؟!

اولا: در معنی صحیح شفاعت جبر و تاثیری وجود ندارد؛ چرا که شفاعت شفیع از جنس «التماس و سؤال» است نه «امر»؛ یعنی درخواستی از «موضع پایین» است که تحقّق آن بستگی به اراده خداوند دارد.
ثانیا: توهم شبهه گر در دعا و توبه نیز می تواند مطرح باشد؛ چرا که در آنها نیز خداوند خواسته بنده را قبول و به نوعی تحت تاثیر قرار می گیرد!
ثالثا: اجازه شفاعت، انتخاب شفیع، شرایط شفاعت و تحقق آن به اختیار خدا می باشد؛ لذا معنا ندارد او تحت تاثیر اموری قرار گیرد که خودش وضع کرده!

علّت عدم درک «ذات پروردگار»

چرا «ذات پروردگار» را نمی توان درک کرد؟

ذات باری تعالی منزّه از حدود و ابعاد و جسمانیت است؛ ذات خدا از هر نظر بى نهايت است و ما از هر نظر محدود و متناهى هستيم و به همين دليل احاطه ما به او غير ممكن است؛ وقتی احاطه بر چنین موجودی ممکن نیست درکی به دست نخواهد آمد. ما به حقيقت ذات خدا هرگز پى نخواهيم برد، و انتظار آن را هم نبايد داشته باشيم؛ زيرا چنين انتظارى به اين مى ماند كه اقيانوس بيكرانى را در ظرف كوچكى جاى دهيم، يا جنین در رحم را، آگاه از تمام جهان بيرون بدانیم! آيا چنين چيزى ممكن است؟! بنابراین ادراک کنه ذات خدا نه ممکن است و نه تکلیف.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الحسينُ عليه السّلام :

مَنْ دَمِعَتْ عَيناهُ فينا قَطْرَةً بَوَّاءهُ اللّهُ عَزَّوَجَلّ الجَنَّةَ.

چشمان هر کس که در مصيبتهاى ما قطره اى اشک بريزد، خداوند او را در بهشت جاى مى دهد.

احقاق الحق ، ج 5، ص 523