پاسخ اجمالی:
اولا: در معنی صحیح شفاعت جبر و تاثیری وجود ندارد؛ چرا که شفاعت شفیع از جنس «التماس و سؤال» است نه «امر»؛ یعنی درخواستی از «موضع پایین» است که تحقّق آن بستگی به اراده خداوند دارد.
ثانیا: توهم شبهه گر در دعا و توبه نیز می تواند مطرح باشد؛ چرا که در آنها نیز خداوند خواسته بنده را قبول و به نوعی تحت تاثیر قرار می گیرد!
ثالثا: اجازه شفاعت، انتخاب شفیع، شرایط شفاعت و تحقق آن به اختیار خدا می باشد؛ لذا معنا ندارد او تحت تاثیر اموری قرار گیرد که خودش وضع کرده!
پاسخ تفصیلی:
یکی از مهمترین شبهاتی که حول مسأله شفاعت مطرح می شود بحث منفعل شدن و تحت تأثیر قرار گرفتن خداوند در مقابل «شفیع» است! در حالی که ما معتقدیم هیچ چیزی در خدا اثر نمی گذارد و فقط خداست که در همه چیز اثر دارد! آیا در این صورت اعتقاد به شفاعت با مبانی خداشناسی در تضاد نخواهد بود؟!
چنین تحلیل و برداشتی از شفاعت به درک غلط شبهه گر از مفهوم شفاعت و عدم توجه او به لوازم سخن خویش و همچنین از بی توجّهی به مبانی قرآنی شفاعت ناشی می شود. پاسخ این مغالطه بسیار ساده است که ذیل عناوین زیر به آن می پردازیم:
اولا: در شفاعت به معنی صحیح آن جبر و تاثیری وجود ندارد:
اگر ما از شفاعت تصورّی داشته باشیم كه در آن «مبدئى غير از خدا در جهان وجود داشته باشد، كه بتوان روى آن تكيه كرد و خدا را تحت تاثیر قرار داده و خشم او را به وسيله آن فرو نشاند و يا محبّت او را به سوى خود جلب كرد» و يا معتقد باشيم كه خداوند ممكن است نياز به موقعيّت بعضى از بندگان خود داشته باشد و به خاطر اين نياز، شفاعت او را درباره گناه کارى بپذيرد و يا معتقد باشيم كه ممكن است از نفوذ وسايطى بهراسد و شفاعت آنها را بپذيرد، همه اينها ما را از اصل توحيد در صفات خدا، دور مى سازد، و در درّه شرك و بت پرستى، پرتاب مى نمايد و یقینا خداوند به چنین شفاعتی نیاز ندارد.
اما همه اينها خاصيّت شفاعت در عرف عام و معناى نادرست آن است و شفاعت در شكل صحيح، هيچ يك از اين عيوب را به خود راه نمى دهد؛ زیرا شفاعت در شکل صحیح که مد نظر قرآن و روایات می باشد، بر محور دگرگونى و تغيير موضع «شفاعت شونده» دور مى زند نه خداوند، يعنى شخص شفاعت شونده موجباتى فراهم مى سازد كه از يك وضع نامطلوب و درخور كيفر بيرون آمده و به وسيله ارتباط با شفيع، خود را در وضع مطلوبى قرار دهد كه شايسته و مستحق بخشودگى گردد و در مسیر کمال قرار گیرد، و ايمان به اين نوع شفاعت در واقع يك مكتب عالى تربيت و وسيله اصلاح افراد گناهكار و آلوده، و بيدارى و آگاهى است.(1)
اگر ما به این نکته توجّه داشته باشیم که شفاعت شفیع از جنس «سؤال» است نه «امر»، دچار توهم تاثیر پذیری نمی شویم. توضیح اینکه شفاعت درخواستی از «موضع پایین» و توام با رجاء است و قبول و تحقّق آن بستگی به اراده خداوند دارد. در حقیقت همه موجودات مخلوق و معلول خدا و دارای محدودیّت قدرت و تاثیر هستند؛ هیچ یک از آنها اثری تکوینی یا جبری بر خدا نداشته و قدرتی در عرض قدرت او ندارند. وقتی همه موجودات در مرحله دانی هستند و خواسته آنها «التماس و سؤال» از موجود عالی است، جبر از کجا لازم می آید و یا عارض می شود؟!
ثانیا: در صورت پذیرش چنین ادعایی، بحث تاثیر پذیری خدا در سایر اسباب مغفرت نیز مطرح می شود:
اگر با اعتقاد به شفاعت لازم می آید که خداوند تحت تاثیر شفیع قرار گیرد تا گناه کار را ببخشد، این ایراد در مورد سایر اسباب مغفرت مانند توبه و دعا کردن نیز قابل طرح می باشد؛ چرا که در توبه و دعا و همه اسباب مغفرت دیگر نیز خداوند خواهش و التماس بندگان خود را می پذیرد و به نوعی تحت تاثیر خواسته آنها قرار می گیرد!
ثالثا: اجازه شفاعت، انتخاب شفیع و تحقق شفاعت به اختیار خدا می باشد؛ لذا معنا ندارد او تحت تاثیر اموری قرار گیرد که خودش وضع کرده!
در آیات قرآن شفاعت منحصر به اراده خداوند و یا مشروط به اذن و فرمان او شده است؛ مانند آیه 255 سوره بقره که می فرماید: «مَنْ ذَا الَّذی یَشْفَعُ عِنْدَهُ اِلاّ بِاِذْنِه»؛ (چه کسى مى تواند جز به اذن خدا شفاعت نماید؟) و همچنین آیه 23 سوره سبأ که می فرماید: «وَ لاتَنْفَعُ الشَّفاعَهُ عِنْدَهُ اِلاّ لِمَنْ اَذِنَ لَه»؛ (شفاعت جز براى کسانى که خدا اجازه دهد سودى ندارد). این آیات نشان می دهد که شفاعت شفیع به معنی اثرگذاری او در خداوند نیست، چرا که او خود اجازه شفاعت کردن را به شفیع می دهد.
علاوه بر این آیاتی وجود دارد که برای شفاعت قرار گرفتن شرایطی قرار داده است؛ مثل آیه 28 سوره انبیاء که می فرماید: «لایَشْفَعُونَ اِلاّ لِمَنِ ارْتَضى»؛ (آنها جز براي كسي كه خدا از او خشنود است، شفاعت نمي كنند). طبق این آیه شفاعت منحصراً شامل حال کسانى می باشد که به مقام «ارتضاء» يعنى رضايت و پذيرفته شدن در پيشگاه خداوند رسيده اند.(2)
پس اصلا بنا نیست با شفاعت تغییری در خداوند ایجاد شود، بلکه بنده خود را به مرحله ای رسانده که شایستگی لازم برای عفو الهی را پیدا کرده و پروردگار اجازه می دهد لغزش های بنده اش به وسیله شفاعت بخشیده شود و مرتبه اش بالا رود. وقتی همه ارکان شفاعت، اعم از شفیع و شفاعت شونده و شرایط شفاعت و...، را خدا مشخص می کند و اختیار دار شفاعت خداست؛ در این صورت چه اثری بر خدا گذاشته می شود؟!
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.