پاسخ اجمالی:
روایات اهل تسنّن درباره مهدى غالباً کلّى است؛ تنها از کسى از دودمان پیامبر با لقب «مهدى» و با نام «محمّد» سخن مى گوید؛ غیر از چند روایت که تمام مشخّصات پدر یا اجداد او را نقل مى کند و با عقیده شیعه انطباق دارد، مانند: روایتی در کتاب ینابیع الموده که در آن رسول اکرم(ص) منجی موعود را نهمین امام از نسل امام حسین(ع) معرفی می کند. در روایت دیگری پیامبر(ص) فرمود: «اى على ... تو امام و پدر امامان یازده گانه اى که همگى پاک و معصومند؛ و از آنها «مهدى» است که زمین را پر از عدل و داد مى کند».
پاسخ تفصیلی:
روایات اهل تسنّن درباره مهدى غالباً کلّى است؛ تنها از کسى از دودمان پیامبر با لقب «مهدى» و با نام «محمّد» (همانند نام پیامبر اسلام) سخن مى گوید؛ به استثناى چند روایت که تمام مشخّصات پدر یا اجداد او را نقل مى کند و با عقیده شیعه انطباق دارد، مانند دو روایت زیر:
1. «شیخ سلیمان قندوزى» که از علماى اهل سنّت است در کتاب معروف «ینابیع المودّة» از کتاب «فرائد السّمطین» از ابن عباس نقل مى کند که مردى یهودى به خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) آمد و سؤالات فراوانى کرد و پس از دریافت پاسخ خود نور ایمان در قلبش درخشید و مسلمان شد؛ از جمله پرسید:
«وصىّ تو کیست؟ زیرا هر پیامبرى باید وصى داشته باشد، همانگونه که پیامبر ما موسى(علیه السلام) «یوشع بن نون» را وصى (و جانشین) خود قرار داد.»
پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) در پاسخ این سؤال فرمود:
«انّ وصیّى علىّ بن ابى طالب و بعده سبطاى الحسن و الحسین تتلوه تسعة ائمّة من صلب الحسین»؛ (وصى من علىّ بن ابى طالب و پس از او دو فرزندزاده من حسن و حسین هستند و پس از حسین نه امام از نسل حسین خواهند بود).
مرد یهودى از پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) خواهش کرد نامهاى آنها را بیان کند، پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود:
«اذا مضى الحسین فابنه على؛ فاذا مضى على فابنه محمّد؛ فاذا مضى محمد فابنه جعفر؛ فاذا مضى جعفر فابنه موسى؛ فاذا مضى موسى فابنه على؛ فاذا مضى على فابنه محمّد؛ فاذا مضى محمّد فابنه على؛ فاذا مضى على فابنه الحسن؛ فاذا مضى الحسن فابنه الحجّة محمّد المهدى فهولاء اثنا عشر...»؛ (هنگامى که حسین در گذرد فرزندش على؛ و هنگامى که على در گذرد فرزندش محمّد؛ و هنگامى که محمّد در گذرد، فرزندش جعفر؛ و هنگامى که جعفر وفات کند، فرزندش موسى؛ و هنگامى که موسى از دنیا برود، فرزندش على؛ و هنگامى که على دیده از جهان فرو بندد، فرزندش محمّد؛ و هنگامى که محمّد رحلت کند، فرزندش على؛ و هنگامى که على به جهان دیگر بشتابد، فرزندش حسن؛ و هنگامى که حسن با دنیا وداع گوید، فرزندش الحجّة محمّد المهدى جاى او را خواهد گرفت؛ اینها دوازده نفرند (اوصیا و جانشینان من)...).
سپس از چگونگى مرگ و شهادت آنها مى پرسد و پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) پس از توضیحاتى مى فرماید:
«و انّ الثّانى عشر من ولدى یغیب حتّى لایرى، و یأتى على امّتى بزمن لایبقى من الاسلام الاّ اسمه؛ ولایبقى من القرآن الاّ رسمه فحینئذ یأذن اللّه تبارک و تعالى له بالخروج فیظهر اللّه الاسلام به و یجدّده...»؛ (دوازدهمین فرزند من پنهان مى گردد و دیده نمى شود و زمانى براى پیروان من فرا مى رسد که از اسلام جز نام و از قرآن جز خطوط باقى نمى ماند؛ در این هنگام، خداوند تبارک و تعالى به او اجازه قیام و خروج مى دهد و اسلام را به وسیله او آشکار و تجدید مى کند...).
مرد یهودى پس از قبول اسلام اشعارى مى سراید که ضمن آن اشاره به جانشینان و اوصیاى پیامبر کرده از جمله درباره آخرین آنها مى گوید:
«آخرهم یسقى الظماء و هوالامام المنتظر»(1)؛ (آخرین آنها تشنگان (حقّ و عدالت) را سیراب مى کند و اوست امام منتظر!).
2. باز در همان کتاب از «عامر بن واثله» که آخرین نفر از یاران پیامبر است که بدرود حیات گفت، از على(علیه السلام) نقل شده که پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود:
«یا على انت وصىّ، حربک حربى، و سلمک سلمى، و انت الامام و ابوالائمة احدى عشر الّذین هم المطهّرون المعصومون و منهم المهدى الّذى یملأ الارض قسطاً و عدلا»(2)؛ (اى على تو وصىّ منى؛ پیکار تو پیکار من، و صلح تو صلح من است؛ و تو امام و پدر امامان یازده گانه اى که همگى پاک و معصومند؛ و از آنها «مهدى» است که زمین را پر از عدل و داد مى کند).(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.