پاسخ اجمالی:
گرچه بشارت به انواع پاداش هاى مادّى و معنوى و بيم دادن و انذار از كيفرهاى سخت الهی، وسيله اى براى اجراى تعليم و تربيت و عاملى براى خارج كردن از ظلمت ها به نور است؛ ولى چون قرآن به خصوص بر روی آن تاكيد و تكيه كرده، مى توان آن را به عنوان يكى از اهداف برانگيختن پيامبران برشمرد. خداوند در سوره «انعام» مى فرمايد: «ما پيامبران را جز برای اینکه بشارت دهنده و بيم دهنده باشند نمى فرستيم». اين آيه و آيات مشابه آن در قرآن مجيد، «بشارت» و «انذار» را برنامه اصلى انبياء می داند.
پاسخ تفصیلی:
گرچه بشارت به انواع پاداش هاى مادّى و معنوى الهى و بيم دادن و انذار از كيفرهاى سخت روحانى و جسمانى، وسيله اى براى اجراى تعليم و تربيت و عاملى براى خارج كردن از ظلمت ها به نور است؛ ولى چون قرآن به خصوص و براى تاكيد روى آن تكيه كرده، مى توان آن را به عنوان يكى از اهداف برانگيختن پيامبران برشمرد. خداوند در سوره انعام، آيه 48 به اين معني اشاره كرده و مى فرمايد: (ما پیامبران را، جز [بعنوان] بشارت دهنده و بیم دهنده، نمى فرستیم)؛ «وَ مَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ اِلاَّ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ».
اين آيه و آيات مشابه آن در قرآن مجيد، «بشارت» و «انذار» را به عنوان برنامه اصلى انبياء برمى شمرد که هم پاسخى است به كسانى كه انبياء را خدايان مى شمردند و انتظار قدرت نمايى الهى از آنها داشتند و هم كسانى كه به دعوت آنها پشت كرده و راه خلاف را مى پيمودند مى فرمايد: «وظيفه آنها فقط بشارت و انذار است» و بقيه امور مربوط به خدا است و قبول هدايت مربوط به خود مردم مى باشد و لذا در پايان همين آيه مى خوانيم: (کسانى که ایمان بیاورند و عمل صالح انجام دهند، نه ترسى بر آنهاست و نه اندوهگین مى شوند)؛ «فَمَنْ آمَنَ وَ اَصْلَحَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لاَ هُمْ يَحْزَنُونَ». و آيه بعد از آن مي فرمايد: (و کسانى که آیات ما را تکذیب کردند، عذاب [پروردگار] بخاطر نافرمانیهایشان به آنان مى رسد)؛ «وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا يَمَسُّهُمُ الْعَذابُ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ».
چراكه اصولا تمام انگيزه هاى انسانى را مى توان در اين دو جمله معروف خلاصه كرد: «جلب منافع» و «دفع مضار» (اعم از مادى و معنوى) و «بشارت» و «انذار» به اين دو انگيزه دامن مى زند و پايه اصلى هرگونه تربيت الهى و مردمى و مادى و معنوى نيز بر همين دو اصل استوار است. نه بشارت به تنهايى كافى است و نه انذار و مجازات، در تمام مراحل تربيت از لحظه طفوليّت گرفته تا دم مرگ بايد اين دو اصل اساسى بر زندگى انسان ها حاكم باشد و كسانى كه يكى از اين دو را ناديده بگيرند برنامه هايى ناموفق خواهند داشت، همان گونه كه تشويق، عامل حركت است تهديد هم براى مجرمانِ سرسخت، عاملى باز دارنده محسوب مى شود.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.