راه درآمد دولت در حکومت اسلامی/ 1- مالیات بر تولید: ویژگیهای زکات اسلامی
حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی؛ مجله مکتب اسلام، دی 1361، سال بیست و دوم، شماره 10.
راه درآمد دولت در حکومت اسلامی/ 1- مالیات بر تولید: ویژگیهای زکات اسلامی
- این فرهنگ غلط که بر افکار گروهی حاکم شده که مستحبات را چیزی همردیف مباحات و در مرحله "صفر" میپندارند سبب فراموشی زکاتهای مستحب و محدودیت این حکم اسلامی گردیده؛ در حالی که در عصر اول کاملا مورد عمل بوده و از برکاتش بهره میگرفتند.
- چرا باید در حکومت جمهوری اسلامی هم مالیات سنگین دولت را بپردازیم و هم خمس و زکات واجب و مستحب را؟
سخن از مالیتهای اسلامی در میان بود؛ و از مالیات «زکات» شروع کردیم. زکات ویژگیهائی دارد که شاید بسیاری از آن غافلند؛ و همین عدم توجه به این ویژگیها، سرچشمه ایرادها و گفتگوهائی در این زمینه شده است که با روشن شدن آنها این گونه ایرادها خود به خود از میان خواهد رفت. این ویژگیها عبارتند از:
1. بخش مهمی از زکات، «مالیات بر تولید» است؛
تولید کنندگان کشاورزی و دامی به هر حال از امکانات حکومت اسلامی و خدمات آن، برای وصول به منافع خود بهره فراوان میگیرند. از جادهها، امنیت، فرهنگ، دستگاه قضائی و خدمات دیگر(غیر از کمکها و خدمات مستقیمی که در زمان ما معمول شده که از طریق وزارت کشاورزی انجام میگیرد). از این گذشته باید سهمی از بار سنگین محرومان و ازکار افتادگان جامعه را بر دوش گیرند. روی این دو جهت باید از کل درآمد خود سهم عادلانهای به نام زکات بپردازند.
جالب اینکه هر قدر زحمت و هزینه بیشتری برای کار خود متحمل شوند مالیات کمتری باید بپردازند، و هر قدر این زحمت و هزینه کمتر باشد مالیات بیشتر میشود. مثلا: در مواردی که زراعت با آب باران یا نهرها سیرآب میشود زکات ده درصد محصول است، و در آنجا که با آب چاه معمولی یا عمیق و نیمه عمیق و وسائل مشابه آن سیرآب میگردد به پنج درصد تنزل مییابد، و اگر به طور مشترک از هر دو استفاده کنند میزان زکات هفت و نیم درصد خواهد بود. توجه به این نکته نیز لازم است که مخارج و نیاز سالانه شخص تولید کننده در مساله زکات مطرح نیست، بلکه در هر حال باید این مالیات اسلامی را که به محصول تعلق میگیرد بپردازد و اگر کمبودی از نظر زندگی داشت میتواند از بیت المال بگیرد!
2. تکرار زکات در هر سال؛
آنجا که زکات به تولیدهای کشاورزی تعلق میگیرد تکلیفش روشن است، هر وقت محصول به حد نصاب برسد (نصاب آن تقریبا 864 کیلو گرم است) باید پرداخته شود، اما در دامداری و همچنین طلا و نقره راکد، هنگامی که شرایط در آن جمع باشد همه سال باید زکات آنها را پرداخت تا زمانی که از حد نصاب بیفتد، ولی البته سطح مالیات زکات در اینگونه موارد پایین است، و تقریبا از دو و نیم درصد تجاوز نمیکند.
3. دامنه گسترده زکات
هنگامی که سخن از مساله زکات به میان میآید بعضی فورا انگشت روی این مساله میگذارند که زکات در نه چیز بیشتر نیست؛ و از این نه چیز فقط چهار قسمت مربوط به تولیدات کشاورزی است (گندم و جو و خرما و انگور یا کشمش). بنابر این بقیه تولیدهای کشاورزی از حکم زکات معاف است، واین سبب میشود که زکات تنها بخش محدودی از تولیدات کشاورزی را آن هم در مناطق محدودی دربر گیرد که با جهانی بودن آئین اسلام از یک سو، و عمومی بودن مساله زکات از سوی دیگر سازگار نیست. ولی گذشته از اینکه فرآوردههای چهارگانه فوق عظیم ترین بخش تولیدات کشاورزی جهان میباشد، و کمتر نقطهای را میتوان پیدا کرد که یکی از این چند محصول تولید نشود، این ایراد در صورتی است که ما تنها بخش زکات واحب را در نظر بگیریم، در حالی که زکاتهای مستحبی در اسلام وجود دارد که بسیار فراگیر و عمومی است. این اشتباه بزرگی است که هنگامی که کلمه «مستحب» گفته میشود فورا به ذهن بعضی چنین میآید که باید این حکم را به کلی نادیده گرفت. در یک محیطی که با فرهنگ اسلامی خو گرفته و تربیت یافته، مستحبات دوش به دوش واجبات پیش میروند. مخصوصا آنجا که با کیان و موجودیت جامعه اسلامی سرو کار داشته باشد از اهمیت ویژهای برخوردار است.
فی المثل: «نماز جماعت» در اسلام مسلما از مستحبات است، و «نماز جمعه» که با این شکوه و عظمت انجام میگیرد واجب عینی نیست؛ هیچ کس مراسم سوگواری و یادبود خاطره جانبازان کربلا را واحب نشمرده است؛ سلام کردن در اسلام واجب نیست؛ ولی کدام مسلمان است که به خود اجازه دهد این مستحبات یا واجبات تخییری را به کلی ترک گوید و کنار بگذارد؟ اگر همان معاملهای را که با زکات مستحب غالبا کردهاند با نماز جماعت و مستحبات مشابه آن میشد، وضع مسلمانان چگونه بود؟ به هر حال یکی از زکاتهای مستحب موکد زکات «مال التجاره» است که از بعضی از روایات به خوبی استقاده میشود مسلمانان صدر اول و یاران ائمه(علیهم السلام) مقید بپرداختن زکات مال التجاره بودند و عملا آن را ترک نمیکردند.
در روایتی میخوانیم که امام صادق(علیه السلام) در پاسخ این سئوال که زکات به چه چیز تعلق می گیرد؟ فرمود: «مال التجارهای که در دست تو است و برای آن نگه داشتهای که سود ببری باید زکات آن را بپردازی، و اما اگر فروش آن باعث زیان است زکات به آن تعلق نمیگیرد».(1) از روایات دیگر استفاده میشود که در عصر حکومت امام علی(علیه السلام) از «اسب» نیز زکات گرفته میشد.(2) از روایات دیگری که فقهای بزرگ ما نیز به آن فتوا داده اند استفاده میشود که همه حبوبات زکات دارد (مانند برنج و نخود و ماش و عدس و امثال آن) بلکه از این بالاتر به تمام محصولات کشاورزی جز موارد خاصی زکات تعلق میگیرد. در حدیثی از امام صادق(علیه السلام) چنین میخوانیم: «جَعَلَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ اَلصَّدَقَةَ فِي كُلِّ شَيْءٍ أَنْبَتَتِ اَلْأَرْضُ إِلاَّ مَا كَانَ فِي اَلْخُضَرِ وَ اَلْبُقُولِ وَ كُلَّ شَيْءٍ يَفْسُدُ مِنْ يَوْمِهِ»؛ (پیامبر(ص) در تمام چیزهائی که در زمین میروید زکات قرار داد مگر در سبزىجات و ترهبار و هرچيزى كه در همان روز و به سرعت فاسد مىشود).(3) حتی به عقیده بسیاری از فقها تمام میوهها نیز در حکم زکات مستحب داخل است؛ زیرا عموم حدیث فوق شامل آنها میگردد.
از اموری که زکات مستحب به آن تعلق میگیرد و دامنه وسیع و گستردهای دارد «املاک» و زمینها و باغهائی را میتوان نام برد که انسان از آنها به عنوان یک مال التجاره استفاده میکند، و میخواهد با فروش آنها درآمدی پیدا کند که بسیاری از فقها به آن فتوا دادهاند، و عموم مال التجاره را شامل آن میدانند. اگر به راستی فرهنگ اسلامی بر جامعه ما حاکم گردد، و همانگونه که بسیاری از مستحبات را همچون واجبات، و حتی گاهی مهمتر از آن میشماریم و به آن عمل میکنیم برنامه اسلام را در زمینه زکات واجب و مستحب به کار بندیم خواهیم دید که این مالیات اسلامی که برای کم کردن فاصله طبقاتی و حفظ پشتوانه بیت المال تشریع شده تا چه حد گسترده و کار ساز است.
***
چرا در حکومت اسلامی دو مالیات باید بپردازیم؟
باز این سوال معروف مطرح میشود که ما در شرایط کنونی، هم بار مالیاتهای عصر «طاغوت» را بر دوش میکشیم، و هم واجبات و مستحبات دوران «یاقوت» را! هم باید خمس و زکات مالمان را بپردازیم، و به قول شما حتی زکات مستحب که دامنه گستردهای دارد را ادا کنیم، و هم اداره دارائی و مامورین وصول مالیات را که معمولا بر مبنای معیارهای رژیم گذشته اخذ مالیات میکنند از خود راضی کنیم که اگر نکنیم کار ما زار است و کلاهمان پشت معرکه. جواب این ایراد یک جمله است، و آن اینکه ما با این سخن موافقیم، و یقین داریم که مردم نباید دو مالیات بدهند ولی این نه تقصیر اسلام است، و نه به گردن جمهوری اسلامی، این خاصیت یک دوران انتقالی است که نظام قانونی گذشته هنوز به کلی فرو نریخته، و نظام اسلامی نیز به قدر کافی رشد و نمو نکرده است. بدون شک باید کوشید تمام قوانین اسلامی را جایگزین قوانین طاغوتی کرد و قوانین این جامعه نو پا را یکدست ساخت و تکلیف مردم را یکسره کرد، ولی میدانیم برای رسیدن به چنان مرحلهای وقت لازم است و کار، یک شبه تمام نمی شود.
پیشنهاد برای مطالعه: تحلیلی بر مصارف هشتگانه «زکات»
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.