پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) در بیان اهداف خود از پذیرش حکومت می فرماید: «خدايا! تو مى دانى آنچه را در امر حكومت انجام داديم، نه به خاطر سلطنت و مقام بود، و نه براى نيل به متاع دنيا». از این رو وقتی شوراى شش نفره عمر، پذیرش حكومت امام را مشروط به انحراف از مسير پیامبر(ص) قرار دادند، ایشان نپذيرفت. سپس می فرماید: «خدایا! اگر حكومت را پذيرفتم به خاطر اين بود كه نشانه هاى محو شده دين را بازگردانم، و حدود و قوانين تعطيل شده را اجرا نمایم».
پاسخ تفصیلی:
امام علی(عليه السلام) در فرازی از خطبه 131 نهج البلاغه در حقيقت، اهداف حكومت های الهى ـ از جمله حكومت خود ـ را بيان مى فرمايد، و با تعبيرات بسيار جالب و حساب شده، درسهاى فراموش نشدنى به همه حاكمان مؤمن و مخلص مى دهد.
نخست مى فرمايد: (خدايا! تو مى دانى كه آنچه را ما در امر حكومت انجام داديم، نه به خاطر بدست آوردن سلطنت و مقام بود، و نه براى نيل به متاع پست دنيا)؛ «اللَّهُمَّ إنَّكَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ يَكُنِ الَّذِي كَانَ مِنَّا مُنَافَسَةً(1)فِي سُلْطَان، وَ لاَ الْتِمَاسَ شَيْء مِنْ فُضُولِ الْحُطَامِ».
امام(عليه السلام) اگر اين سخن را مى گويد، در عمل نيز آن را به خوبى ثابت كرده است؛ در شوراى شش نفرى «عمر»، هنگامى كه آنها رسيدن به حكومت را مشروط به انحراف امام از مسير رسول الله(صلی الله علیه واله) كردند، امام(عليه السلام) آن را نپذيرفت و هنگامى كه «طلحه» و «زبير» پيشنهادهاى خلاف براى وفادارى خود به حكومت امام(عليه السلام)، مطرح كردند با كمال صراحت آن را پس زد.
چگونه ممكن است امام(عليه السلام) تن به چنين پيشنهادهايى بدهد در حالى كه به گفته خودش، دنيا در نظر او از آب بينى يك بز، يا از برگ نيم جويده درختى در دهان ملخ، كمتر و بى ارزش تر بود.
و در ادامه اين سخن، اهداف چهارگانه خودش را براى پذيرش حكومت بيان مى دارد كه سرمشق و درس بزرگى است براى همه حاكمان آزاده و با ايمان و حق پرست؛ ایشان عرضه مى دارد: (پروردگارا! تو مى دانى اگر حكومت را پذيرفتيم به خاطر اين بود كه نشانه هاى محو شده دينت را بازگردانيم و بر پا سازيم، و اصلاحات را در شهرهاى تو آشكار كنيم، تا بندگان ستم ديده ات از ظلم ظالمان ايمن گردند و حدود و قوانين تعطيل شده ات اقامه و اجرا شود)؛ «وَ لكِنْ لِنَرِدَ(2)الْمَعَالِمَ مِنْ دِينِكَ، وَ نُظْهِرَ الاْصْلاَحَ فِي بَلاَدِكَ، فَيَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِكَ، وَ تُقَامَ الْمُعَطَّلَةُ مِنْ حُدُودِكَ».
در واقع امام(عليه السلام) دراين چهار جمله، كه به پيشگاه خداوند به عنوان انگيزه هاى اصلى پذيرش بيعت، عرضه مى دارد، هم اشاره به برنامه هاى معنوى و ارزشى حكومت مى نمايد و هم برنامه هاى مادى و ظاهرى.
در درجه اوّل بايد نشانه هاى دين كه مسير راه مردم را به سوى خدا مشخص مى كند و بر اثر حكومتهاى خودكامه محو شده است به جاى خود بازگردد آن گاه اصلاحات در تمام شؤون اجتماعى اعم از سياسى و اقتصادى و اخلاقى آشكار شود و چنگال ظالمان از گريبان مظلومان جدا شود و حدود الهى اجرا گردد به گونه اى كه ستم ديدگان احساس امنيّت و آرامش كنند.
در پايان امام(عليه السلام) گواه روشنى بر صدق گفتار خود در زمينه انگيزه هاى او نسبت به پذيرش بيعت، ذكر مى كند، عرضه مى دارد: (خداوندا! من نخستين كسى بودم كه به سوى تو بازگشتم و دعوت تو را شنيدم و اجابت كردم، هيچ كس جز رسول خدا(صلى الله عليه و آله) پيش از من نماز نخواند)؛ «اللَّهُمَّ إني أَوَّلُ مَنْ أنَابَ، وَسَمِعَ و أَجَابَ، لَمْ يَسْبِقْنِي إلاَّ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه و آله بِالصَّلاَةِ».
اشاره به اين كه در آن روزى كه اسلام غريب بود و پيامبر اسلام(صلى الله عليه و آله) يكّه و تنها، و فقط «خديجه» همسر با وفايش به او ايمان آورده بود، و اظهار اسلام در برابر مشركانِ متعصّب بسيار خطرناك بود، من دست بيعت به پيامبر(صلى الله عليه و آله) دادم و سر تسليم در برابر او خم كردم و نخستين مردى بودم كه به او پيوستم، چيزى را جز خدا و اطاعت فرمان او و احياى حق و توحيد و عدالت در نظر نداشتم و هم اكنون نيز انگيزه من در پذيرش بيعت همان است كه در آغاز بعثت پيامبر(صلى الله عليه و آله) بود.
در ميان دانشمندان اسلام، اعم از شيعه و اهل سنت در اين مسأله اختلافى نيست كه «خديجه» نخستين زنى بود كه به پيامبر(صلى الله عليه و آله) ايمان آورد و على(عليه السلام) نخستين مرد، هر چند گروهى از علماى اهل سنت به خاطر كمى سنّ و سال على(عليه السلام) در لحظه ايمان آوردن، بهانه جويى هايى در پذيرش ايمان او دارند تا بدين وسيله اين فضيلت را از آن حضرت بگيرند و به ديگران بسپارند ولى با توجه به اين كه پيامبر(صلى الله عليه و آله)، اسلام حضرت را پذيرفت و حتى در جريان «يوم الدار» او را به عنوان وصىّ خود معرفى فرمود، روشن مى شود كه اين بهانه جويى ها بى اساس است.(3)،(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.