پاسخ اجمالی:
عبد الله بن بُدَيل پيش از فتح مكّه مسلمان شد و در جنگ حُنَين، طائف و تَبوك شركت كرد. او در قيام عليه عثمان شركت داشت و از ياران امام على(ع) بود که در جنگ جمل و صِفّين، حضوریافت و رياست قاريان كوفه را نيز بر عهده داشت. وی معاویه را شایسته خلافت نمی دانست و سر انجام در جنگ صفين به شهادت رسيد.
پاسخ تفصیلی:
عبد الله بن بُدَيل بن وَرقاء خُزاعى ، پيش از فتح مكّه اسلام آورد و یکی از صحابیان پیامبر صلی الله علیه و آله است که در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم، در نبردهاى حُنَين، طائف و تَبوك، شركت كرد.
وی نيز از ياران بزرگ امام على(عليه السلام) بود.
او در قيام عليه عثمان، شركت كرد و پس از آن، در كنار امام على(عليه السلام) ياورى استوار گام و همراهى فداكار بود و در جنگ هاى جمل و صِفّين، شركت كرد و درجنگ صِفّين، فرمانده پياده نظام لشكر مولا اميرمومنان(عليه السلام)، بود و رياست قاريان كوفه را نيز بر عهده داشت.
خطابه ها و گفته هاى وى در صفین نشان مى دهد كه از آگاهى فراوانى در شناخت اوضاع زمان، و مردمان روزگار خويش برخوردار بوده است.
او معاویه را شایسته خلافت نمی دانست و می گفت: معاويه چيزى را ادّعا كرده كه از آنِ او نيست و در كار خلافت با كسى به ستيزه برخاسته كه سزاوار خلافت، و بى مانند است.
وي می گفت: معاويه به باطل مى ستيزد تا حق را فرود آورد و با اعراب بيابانى و بازمانده از احزاب مشرك، يورش آورده، او گم راهى را در ديده اينان (شامیان) آراسته، و بذر فتنه را در دل هايشان كاشته است.
عبد الله، معاویه را جز ائمه کفر می دانست و می گفت: با معاويه و اين فرومايگان جفاكار بجنگيد و از آنان نترسيد؛ و این آیه را خواند: «فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لا أَيْمانَ لَهُمْ ...* أَلا تُقاتِلُونَ قَوْماً نَكَثُوا أَيْمانَهُمْ ... أَتَخْشَوْنَهُمْ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ... قاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْديكُمْ وَ يُخْزِهِمْ وَ يَنْصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَ يَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنين» ؛ (با پيشوايان كفر پيكار كنيد چرا كه آنها پيمانى ندارند...! آيا با گروهى كه پيمانهاى خود را شكستند، پيكار نمىكنيد؟! ... آيا از آنها مىترسيد؟! با اينكه خداوند سزاوارتر است كه از او بترسيد، اگر مؤمن هستيد!... با آنان بجنگيد تا خدا آنها را به دست شما مجازات كند و خوارشان سازد و شما را عليه آنان يارى دهد و دل هاى مؤمنان را شاد كند).(1)
آن گاه گفت: من در ركاب پيامبر(صلى الله عليه وآله) با آنان جنگيده ام و به خدا سوگند، آنان اكنون در اين جنگ، پاك تر و با تقواتر و نيكوتر [از زمان كفرشان] نيستند. پس به جنگ با دشمن خدا برخيزيد.(2)
عبد الله تا آخرين لحظات زندگى با تمام توان - در جنگ صفین - از مولايش علی(علیه السلام) دفاع كرد. و در آخرين لحظات حياتش، وقتى همگام و همراهش اسود بن طهمان خزاعى از او سفارش خواست، گفت: تو را به تقواى الهى سفارش مى كنم و نيز به اين كه خيرخواه امير مؤمنان علي(عليه السلام) باشى و همراه او با اين ياغيان متجاوز بجنگى تا يا حق چيره گردد و يا به خدا بپيوندى، و سلام مرا به مولایم علی برسان!
و چون كلام عبد الله به مولا على(عليه السلام) رسید، فرمود: «خدايش بيامرزد! در زندگى اش همراه ما با دشمنمان جنگيد، و هنگام وفات نيز از خيرخواهى براى ما دست نكشيد».
سر انجام او در جنگ صفين با شجاعتى ستودنى و يورشى بى امان، آن گاه که به معاويه نزديك گشت؛ و معاويه چون روزگار را برخود تنگ يافت، دستور داد او را زير بارانِ سنگ گيرند و از پاى درآورند. تا اینکه عبد الله [بِدين گونه] به شهادت رسيد.(3). (4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.