پاسخ اجمالی:
در اینکه چرا امام در ماجرای صفین بر ادامه جنگ با شامیان فرمان نداد و به ماجرای حکمیت تن داد دلائلی مطرح شده است. مانند: 1- اختلاف و تفرقه ياران امام. 2- کمی یاران و لزوم حفظ جان آنها. 3- ترس امام از انقطاع نسل امامت.
پاسخ تفصیلی:
در اینکه چرا امام علی (علیه السلام)، در ماجرای صفین بر ادامه جنگ با شامیان فرمان نداد و به ماجرای حکمیت تن داد دلائلی مطرح شده است که در اینجا به چند مورد آن اشاره می کنیم:
اولا: اختلاف و تفرقه ياران امام؛ در ماجرای صفین یاران على (عليه السلام)، آن گاه که قرآن ها با دسیسه عمرو عاص و معاویه برافراشته شد، دچار اختلاف و تفرقه شدند؛ از این رو گروهی گفتند: كتاب خدا را اجابت مى كنيم و به آن باز مى گرديم و از ادامه جنگ دست کشیدند.(1)
ثانیا: کمی یاران و حفظ جان آن گاه که فریب خوردگان، جز به [داورى] رضايت ندادند از فرمان امام سرپیچی نمودند و از ادامه جنگ دست کشیدند و امام تنها با یک عده قلیل نمی توانستند در مقابل شامیان به ادامه جنگ بپردازند.
در این هنگام بود که امام فرمودند: «كجايند مردمى كه به اسلام، فرا خوانده شدند و آن را پذيرفتند و شمشيرها را از غلاف ها بر مى كشيدند و فوج فوج و صف به صف به اطراف زمين مى تاختند؛ آنان نه از زنده ماندنِ زندگان شاد بودند و نه در مرگ مردگان، نيازمند تسليت. ديدگانشان از گريه به سپيدى نشسته بود، شكم هاشان از روزه دارى لاغر گشته، لبشان از [فراوانىِ] دعا خشكيده، رنگشان از شب زنده دارى زرد شده، و بر چهره هاشان گَردِ خشوع نشسته بود؛ آنان، برادران من بودند كه رفتند. پس سزاوار است كه تشنه [ديدار] ايشان باشيم و از دورى شان دستِ [حسرت] به دندان بگذاریم.
همانا شيطان راههايش را برايتان هموار مى كند و مى خواهد پياپى گره از رشته دينتان بگلسد و به جاى همدلى، كارتان را به پراكندگى كشانَد و از پراكندگى تان آشوب و فتنه برانگيزد».(2)
ثالثا: انقطاع نسل امامت؛ امام علی (عليه السلام) پس از باز گشت از صِفّين به سمت كوفه در جواب عبد الله بن وديعه انصارى که به امام عرض کرد، عده ای می گویند: على داراى جماعتى عظيم بود... اى كاش آن گاه كه گروهى از فرمانش سرپيچيدند، او با فرمانبرانش به نبرد ادامه مى داد تا يا پيروز مى شد يا از ميان مى رفت.
امام على(عليه السلام)، در پاسخ وی، با بیان سرپیچی یارانش اضافه کرد و فرمود: «اين بر خود من پوشيده نبود. و هر چند من در گسستنِ نَفْسم از دنيا گشاده دست و در پذيرش مرگْ شادمان، و براى پيكار با شاميان مصمّم بودم؛ اما به اين دو تن، حسن و حسين، نظر كردم كه اگر آن دو تن از ميان بروند، نسل محمّد(صلى الله عليه وآله) از اين امّت برچيده مى شود و من اين را نمى خواستم.(3).(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.