پاسخ اجمالی:
امویان با خدمات خود به ابوهریره، او را بنده و فرمانبردار خود کرده و حتی چشم و گوش و دل او را تصاحب کردند. او نیز زبان آمال و خواسته های آنان بود و به اقتضای آن قدم بر می داشت. زمانی در فضایل امویان حدیث می ساخت، زمانی احادیثی در برتری عمر و ابوبکر می تراشید، گاهی دست به ساختن احادیثی بر ضد حضرت علی(ع) می زد و گاهی هم برای تقدس زدایی از پیامبر(ص) حدیث جعل می کرد.
پاسخ تفصیلی:
امویان در واقع با خدمات خود به ابوهریره، او را بنده و فرمانبردار خود کرده و حتی چشم و گوش و دل او را تصاحب کردند.
آنگاه او زبان آمال و خواسته های آنان بود که به اقتضای آن قدم بر می داشت. زمانی در فضایل آنان حدیث می سازد و سخن می بافد. زمانی دیگر در مقابل خدمات و خواسته های معاویه و گروه ستمگرش احادیثی در برتری عمر و ابوبکر می سازد و می بافد؛ چرا که آنها خواسته هایی داشتند که برای ادامه حکومت به آن نیاز داشتند و می پنداشتند به آن خواسته ها جز با مخالفت وصی و خاندان پیامبر و برتر جلوه دادن عمر و ابوبکر نمی رسند. از این رو ابوهریره احادیثی ساخت.
برای روشن شدن مطلب کافی است به دو حدیث زیر اشاره کنیم: یکی حدیث امارت ابوبکر در حج سال برائت «نهم هجری» و دیگری حدیثی است که در آن فرشتگان با عمر سخن گفته اند. سیاست امویان برای آزار و اذیت و منزوی کردن هاشمیان اقتضا می کرد که دو حدیثی که مضامین فوق در آن نهفته است به هر حیله و وسیلة ممکن و با تمام توان معاویه و یارانش تثبیت و منتشر شوند تا آنجا که صحاح هم آنها را آورده اند.
گاهی هم برای همسازی با سیاست امویان و در واقع با خواست سیاست آنها دست به ساختن احادیثی در ضد حضرت امیر المؤمنین(علیه السلام) می زد؛ مانند:
1 ـ از رسول خدا ـ(صلی الله علیه و آله) شنیدم که فرمود: «خورشید جز برای یوشع فرزند نون که به سوی بیت المقدس روانه بود برای کسی نه بازگشت و نه متوقف شد.(1)»
2 ـ «هنگامی که آیه «و أنذر عشیرتک الأقربین» فرود آمد آن حضرت فرمود: ای قریشیان...». که ابوهریره به اقتضای سیاست امویان از نصّ واقعی دست برداشت و آن را به گونه ای دیگر تحریف کرد.
3 ـ رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: ما تَرَک من نباید در میان بازماندگانم پخش شود.
4 ـ رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به عمویش ابوطالب فرمود: بگو « لا اله الاّ الله » و... که در آخر آن آورده است اینجا بود که خداوند این آیه را فرو فرستاد : «انّک لا تهدی من احببت ولکنّ الله یهدی من یشاء».
و دیگر احادیث مجعولی که فلسفه ای جز آزار و اذیت و کوبیدن جانشین رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و خاندان او ندارد.
ابو جعفر اسکافی می گوید:(2) «معاویه برخی از دوستان خود را از میان اصحاب و تابعان وادار کرد که اخبار زشت و ناصوابی را که حاوی طعن بر علی(علیه السلام) و برائت از اوست بسازند و با اجرت و اموالی که او به آنها می داد آنان نیز خواسته اش را عملی می ساختند. افراد زیر از جمله آن گروه هستند. ابوهریره، عمرو بن العاص، مغیرة بن شعبه که از جمله اصحاب بودند و عروة بن زبیر و دیگران که از تابعین به شمار می رفتند...»
همین شخص می گوید:(3) «هنگامی که ابوهریره به همراه معاویه آهنگ عراق کرد به مسجد کوفه در آمد. وقتی کثرت استقبال کنندگان را مشاهده کرد بر زانوانش نشست و چند بار بر پیش سرش کوفت و گفت: «ای عراقیان! می پندارید بر خداوند و رسولش دروغ می بندم و خویش را در آتش می افکنم؟ به خدا سوگند رسول الله(صلی الله علیه و آله) گفت: هر پیغمبری حرمی دارد، حرم من نیز شهر مدینه است؛ کسی که آشوبی در آن به پا کند، لعنت خدا و فرشتگان و تمام مردم بر او باد. سپس ادامه داد: و من خدا را گواه می گیرم که علی چنین کرده است!(4)» وقتی کار ابوهریره و ساختن آن حدیث به معاویه رسید به او جایزه داد. او را گرامی داشت و بر مدینه گماشت!
گاهی هم در پشتیبانی و جانبداری از منافقان بنی امیه احادیثی جعل می کرد. منافقانی که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) برای در امان نگاه داشتن امت خود از تباهی و ستم، آنان را لعن و نفرین می کرد. «و ما ینطق عن الهوی ان هو الاّ وحی یوحی»
. ولی ابوهریره برای این که در نزد معاویه و یارانش و تودة مردم، عزیز و نزدیک شود می گفت: از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) شنیدم که فرمود: «خداوندا! محمد هم مانند دیگر انسانها بشر است و در خشم می افتد. پس هر که را که آزرده ام، فحش داده ام یا تازیانه زده ام همه را کفارة گناهان او قرار ده و بدان وسیله در روز قیامت او را به خود نزدیک نما». (5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.