منظور از آیه «لایُسْئَلُ عَمّا یَفْعَلُ؛ از کار خدا سؤال نمی شود» چیست؟

چرا ما نمی توانیم از هیچ کار خدا سؤال کنیم؟ آیا این ممنوعیّت خفقان و بی عدالتی نیست؟!

تمام افعال خدا حکیمانه بوده و سؤالات اعتراضی از او موضوعیت ندارد، زیرا فعل حكيمانه نزد عقلا مؤاخذه ندارد، اما اگر سؤالی از روى ايمان كامل به خدا صادر گردد و انگيزه سؤال آگاهى يافتن باشد، سؤال مشروعى است و اشكالى ندارد. چنين سؤالى از سوى نيكان نيز صادر شده و در قرآن نمونه هاى فراوانى از اين قسم ديده مى شود، مانند سؤال حضرت ابراهیم درباره چگونگی زنده شدن مردگان. این گونه سؤال ها در افعال خدا نه تنها جائز است، بلکه جهت دانش افزایی به آن سفارش شده است. پس در دین الهی جای هیچ خفقانی نیست.

دلالت برهان «علت غائی» بر وجود امام زمان(عج)

برهان «علت غائی» چگونه بر وجود امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) دلالت دارد؟

در فلسفه به اثبات رسيده كه نتيجه، علت فاعليت فاعل است و از آنجا که افعال الهی داراى هدف است، اگر در عالم خلقت، انسانى نباشد خلقت حيوان و … لغو خواهد بود. انسانها نیز اگر چه در ظاهر مشترکند؛ ولى در واقع با يكديگر اختلاف دارند. لذا می توان گفت: نوع انسان به مانند درختى است كه ميوه آن، وجود انسان كامل است و او كسى غير از حجت معصوم خدا بر روى زمين نيست. در نتیجه انسان كامل از آن جهت كه علت غايى وجود انسان و ... است، وجودش هميشه ضرورى است و اگر نباشد وجود سایر مخلوقات بیهوده خواهد بود.

هدفمند بودن کارهای الهی از منظر قرآن

آیا قرآن هدفمند بودن کارهای الهی را تأئید میکند؟

قرآن برای افعال الهی اهدافی را ذکر می کند؛ در اینجا به چند نمونه از آن اشاره می کنیم: در آیه 5 سوره یونس آمده است: «کسى است که خورشید را روشنایى بخش، و ماه را نورافشان قرار داد و براى آن منزلگاه هایى مقرّر کرد، تا عدد سالها و حساب (زمان) را بدانید...». در آیات دیگر آمده است: هدف از تشریع نماز، دورى از فحشا و منکرات است؛ هدف از تشریع روزه، رسیدن به تقواى الهى است؛ هدف از تشریع قصاص، حیات و زندگى است.

ادله «عدلیّه» مبنی بر هدف دار بودن افعال خداوند

ادله «عدلیّه» مبنی بر هدف دار دانستن افعال خداوند چیست؟

عدلیه در هدفدار دانستن افعال الهى به دو دلیل تمسک کرده اند؛ دلیل نقلی: «اَفَحَسِبْتُمْ أَنّما خَلَقْناكُم عَبَثاً»، «ما خَلَقْتُ الجِنَّ وَ الاِنسَ اِلاّ لِيَعْبُدوُنِ»، «ماخَلَقْنا السَّماءَ وَ الاَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما باطِلاً». دلیل عقلی: اگر افعال خداوند بدون غرض باشد، عبث و كارى لغو است و اين قبيح است و كار قبيح از خداوند حکیم صادر نمى شود. با توجه به اینکه عارفان از خدا سود می برند حدیث «كُنْتُ كَنْزاً مَخْفِيّا» هم می تواند شاهد دیگر بر مدعای عدلیه باشد.

دیدگاه جهان بینی الهی درباره هدفمندی خلقت

دیدگاه جهان بینی الهی درباره هدفمندی خلقت چیست؟

مطابق جهان بینی الهی، آفرینش بر اساس حکمت و غایت است. اما اشاعره معتقدند: غایتمندی افعال الهی، احتیاج خداوند به آن هدف را به دنبال دارد. اما در پاسخ به آنان گفته شده: وجود هدف در فعل خداوند، در جهت تکامل مخلوق است. از این رو تفتازانی می گوید: «تعلیل برخی از افعال به ویژه احکام شرعی به مصالح مطلبی است آشکار،...، چنان که خداوند می فرماید: «جن و انس را نیافریدم، مگر آن که عبادتم کنند(به من نزدیک شوند)». در واقع غایتمندی افعال الهی از مسائل تعبدی نیست تا به نصوص دینی بسنده شود، بلکه مسأله عقلی است.

فلسفه آفرینش کافر از منظر فلاسفه و متکلمین اسلامی؟

از منظر فلاسفه و متکلیمن اسلامی فلسفه آفرینش کافر چیست؟

فلسفه آفرینش عالم امکان، از معمّاهای تاریک و ناگشودگی تاریخ دانش بشری است که ذهن های غوّاص و ناآرام ارباب خرد و معرفت را به سوی خود معطوف کرده است. بشر امروز هر چه بیشتر در حلّ و گشودن گره آن کوشش می کند به همان اندازه به حلقات گم شده ای برخورد می کند. یکی از مصادیق این معماها «آفرینش کافر» است و اینکه چرا خداوند حکیم و رئوف با وجود این که عالم مطلق به سرنوشت قطعی کافر یعنی عذاب ابدی اوست، چنین انسان نگون بختی را آفریده است؟ آیا این نوع خلقت با صفت «حکمت و رأفت الهی» سازگاری دارد؟ به این سوال جواب های متعددی داده شده که عبارتند از ...

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ رسولُ اللّه صلّى اللّه عليه و آله :

يا فاطِمَةُ! کُلُّ عَيْنٍ باکِيَهٌ يَوْمَ الْقيامَةِ اِلاّ عَيْنٌ بَکَتْ عَلى مُصابِ الْحُسَينِ فَاِنِّها ضاحِکَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ بِنَعيمِ الْجَنّةِ.

فاطمه جان !روز قيامت هر چشمى گريان است ؛ مگر چشمى که در مصيبت و عزاى حسين گريسته باشد، که آن چشم در قيامت خندان است و به نعمتهاى بهشتى مژده داده مى شود.

بحارالانوار، ج 44، ص 293