پاسخ اجمالی:
مطابق جهان بینی الهی، آفرینش بر اساس حکمت و غایت است. اما اشاعره معتقدند: غایتمندی افعال الهی، احتیاج خداوند به آن هدف را به دنبال دارد. اما در پاسخ به آنان گفته شده: وجود هدف در فعل خداوند، در جهت تکامل مخلوق است. از این رو تفتازانی می گوید: «تعلیل برخی از افعال به ویژه احکام شرعی به مصالح مطلبی است آشکار،...، چنان که خداوند می فرماید: «جن و انس را نیافریدم، مگر آن که عبادتم کنند(به من نزدیک شوند)». در واقع غایتمندی افعال الهی از مسائل تعبدی نیست تا به نصوص دینی بسنده شود، بلکه مسأله عقلی است.
پاسخ تفصیلی:
مطابق جهان بینی الهی، عالم را خالقی از ماورای طبیعت به نام «اللَّه» است، که جهان را بر اساس حکمت و غایتمندی خاص خلق کرده و آن را برای رسیدن به این هدف سوق می دهد. ولی در بین کسانی که قائل به مبدأ ماورای طبیعی بر این عالم قائلند، مذهبی است به نام مذهب اشاعره که افعال خداوند را غرض دار و هدفمند نمی داند؛ زیرا معتقد است که در این صورت لازم می آید که آن مبدأ متعالی به آن هدف محتاج باشد، در حالی که الهیون دیگر در جواب آنان می گویند: لازم نیست که تمام هدف ها و غرض ها به جهت استکمال فاعل باشد تا منجرّ به نیاز در خداوند شود، بلکه برخی از هدف ها و غرض ها در استکمال فعل یعنی مخلوقات است، و در مورد خداوند از این قبیل است. در اینجا دو اشکال متصوّر است:
1- بازگشت نفع و غایت فعل به غیر خداوند از دو صورت بیرون نیست:
الف) نفع رساندن به غیر و نفع نرساندن به غیر برای خداوند یکسان است که این ترجیح بلامرجّح بوده و باطل است. ب) این دو با یکدیگر تفاوت دارند و نفع رساندن به غیر، اولی و انسب به حال خداوند است که این همان استکمال است، و استکمال در خداوند به هر صورتی که باشد محال است.(1)
پاسخ: اولویت مستلزم استکمال نیست؛ زیرا معنای اولویت داشتن فعل برای فاعل این است که فعل با صفات و ویژگی های فاعل هماهنگ است.
الف) فاعل غنی بالذات است و حکیم، که اولویت نسبت به او این است که فعلش غایتمند بوده و آن غایت به غیر او بازگردد. ب) فاعل فقیر بالذات است، که اولویت غایتمندی فعل به حال او این است که او به واسطه آن فعل از نقص به کمال برسد.
2- غایتمندی فعل مستلزم آن است که غیر از فاعل و فعل او واقعیت دیگری باشد که به عنوان غایت فعل بر آن مترتّب گردد؛ یعنی فعل واسطه تحقق غایت است. این فرض در مورد خداوند و افعال او متصوّر نیست؛ زیرا همه موجودات، افعال الهی اند و از این جهت تفاوتی میان آن ها نیست که برخی واسطه و برخی غایت به شمار آیند... .(2)
پاسخ: 1- این که همه موجودات بدون واسطه از سوی خداوند آفریده می شود از نظر عقلی و تجربی پذیرفته نبوده و با نصوص و ظواهر دینی نیز سازگاری ندارد. اصل علیت و معلولیت که از اصول مسلّم عقلی است، مورد تأیید وحی و تجربه است. بنابراین، برخی از موجودات واسطه پیدایش برخی دیگر می باشند، گرچه خالق بالذات جز خداوند نیست و سلسله علت ها و اسباب به خداوند منتهی می گردد. 2- در نگاه کلّی به جهان از آن جهت که جهان آفریده خدا است جز فاعل و غایت جهان نخواهد بود، ولی در نگاهی جزئی و تفصیلی، پاره ای از موجودات در خدمت پاره ای دیگر می باشند و برخی غایت برخی دیگر.
تفتازانی می گوید: «حق این است که تعلیل برخی از افعال به ویژه احکام شرعی به مصالح و حکمت ها مطلبی است آشکار، مانند حدود و وجوب کفارات و حرمت مسکرات و مانند این ها، چنان که نصوص دینی نیز بر این مطلب گواهی می دهد: خداوند متعال می فرماید: «وَما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلاَّ لِیعْبُدُونِ»(3)؛ (من جنّ و انس را نیافریدم، مگر آن که عبادتم کنند[و از این راه تکامل یابند و به من نزدیک شوند]). و نیز می فرماید: «مِنْ أَجْلِ ذلِکَ کَتَبْنا عَلی بَنِی إِسْرائِیلَ...»(4)؛ (به همین جهت بر بنی اسرائیل مقرّر داشتیم که...). و نیز می فرماید: «فَلَمّا قَضی زَیدٌ مِنْها وَطَراً زَوَّجْناکَها لِکَی لا یکُونَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ حَرَجٌ»(5)؛ (هنگامی که زید نیازش را از آن زن به سر آورد[و از او جدا شد] ما او را به همسری تو درآوردیم تا مشکلی برای مؤمنان نباشد). ولی تعمیم این مطلب و این که هیچ یک از افعال خداوند خالی از غایت و غرض نیست محلّ بحث و تأمّل است.(6)
پاسخ: مسأله غایتمندی افعال الهی از مسائل تعبّدی نیست تا به مواردی که در نصوص دینی آمده است بسنده شود، بلکه مسأله ای است عقلی، و احکام عقلی غیر قابل تخصیص است. شارح مواقف دیدگاه حکما را با خود هماهنگ دانسته و می گوید: «وَ وَافَقَهُمْ عَلِیِّ ذلک جهابذه الحکماء وَ طَوَائِفُ الالهیین»(7)؛ (و موافقت کرده آنان را در این مطلب بزرگان حکما و طوایف الهیون).
اشکال: این برداشت نادرست است؛ زیرا ملاصدرا می گوید: «حکما به طور کلّی غایت و غرض را از افعال الهی نفی نکرده اند، آنچه آنان نفی کرده اند وجود غایت و غرضی غیر از ذات الهی برای مطلق هستی و برای نخستین فعل الهی است. امّا برای افعال خاص و مقید، غایت های ویژه ای اثبات کرده اند، چنان که کتاب های آنان سرشار از بحث در فایده و غایت موجودات است».(8)،(9)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.