منظور از راندن شیاطین با شهاب آسمانی در بیان قرآنی؟!

قرآن در آیه 16- 18 سوره حجر سخن از «برجهای محفوظ» در آسمان می کند که خداوند آنها را با «شهاب مبین» در برابر نفوذ «شیاطین» حفظ می کند، آیا این سخن با علم جدید و درک ما از شهاب سنگ سازگار است؟!

این آیه شبيه آياتى است كه با تمثیل و کنایه در صدد تشبيه «معقول» به «محسوس» است. منظور از آسمان در آن عوالم ملكوت است و منظور از نزديک شدن شياطين به آسمان و «استراق سمع» و «طرد شدن آنها» به وسيله «شهاب ها» اين است كه اين شياطين هر گاه بخواهند به عالم فرشتگان نزديک شوند، به وسيله نور ملكوت طرد مى شوند. البته از آنجا که می توان با شواهد قرآنی و حدیثی، آسمان را به معنای آسمان معنوی و ستارگان را می توان به معنای شخصیت های روشنی بخش جامعه انسانی دانست، با توجه به این معانی، معنای آیه این است که همواره شياطين در تلاشند تا به آسمان حقیقت راه يابند و با انواع‏ وسوسه ها در دل مؤمنان راستين و حاميان حق نفوذ كنند. اما مردان الهى و رهبران راه حق از پيامبران و امامان گرفته تا دانشمندان متعهد، با امواج نيرومند علم و تقوای خود آنان را از نزديک شدن به اين آسمان باز می دارند.

نسبت عصیان و ظلم به حضرت آدم(ع)!

خداوند در آيات ۳۵ و ۳۶ سوره بقره، از حضرت آدم(ع) و همسرش خواسته بود که «به شجره ممنوعه نزدیک نشوند» که در غیر این صورت از «ظالمین» می گردند. با این حال، آنها نافرمانی کردند. همچنین در آیه 121 سوره طه نیز آمده است که آدم بر پروردگار خویش عصیان کرد. آيا با اين وجود می توان حضرت آدم را معصوم دانست؟!

آیات 35 و 36 سوره بقره، عصمت آدم(ع) را نقض نمی کنند. در این باره تفاسیر و توضیحات متعددی وارد شده است. از میان این تفاسیر به نظر می رسد صحیح ترین شان همان است که گفته شود نافرمانی آدم(ع) نوعی ترک اولی بوده که ناقض عصمت ایشان نیست. درباره آیه 121 سوره طه نیز که در آن به «عصیان» آدم اشاره شده، می توان همین معنای «ترک اولی» را درباره آن محتمل دانست علاوه بر اینکه حتی از لحاظ لغت نیز، مخالف با امر مستحب نیز «عصیان» به شمار می آید و لزومی ندارد که هر گونه «عصیان» به معنای گناه باشد.

برتری «ترک گناه» بر «توبه»

امام علی(علیه السلام) درباره برتری «ترک گناه» بر «توبه» چه می فرماید؟

ایشان می فرماید: «ترك گناه آسان تر از تقاضاى توبه است»، زيرا ممكن است انسان پس از ارتكاب گناه، توفيق توبه نيابد و از دنيا برود و یا مانند بسیاری از غافلان توبه را به تأخير بيندازد. از سویی توبه شرايطى دارد، همانند پشيمانى قطعى از گناه، تصميم بر ترك در آينده، پرداخت حق الناس، و ... لذا موسی بن جعفر(ع) در حدیثی می فرماید: «كسى كه گناهى نكرده راحت تر و كم اندوه تر است از كسى كه مرتكب گناهى شده، هرچند توبه خالصانه اى بعد از آن كند و به خدا باز گردد».

آفرینش شیطان اغواگر و مسأله عدل الهی؟!

آیا آفرینش شیطان اغواگر با عدل الهی منافات ندارد؟!

اولا: خدا ابلیس را از ابتدا شيطان نيافريد، ابلیس سالها همنشین ملائک مقرب و بر فطرت پاك بود، امّا با اختیار داده شده، بنای طغیان و سركشى را گذاشت و لقب شیطان گرفت. بنابراین خلقت اولیّه او پلید نبوده تا منافی عدالت باشد.
ثانیا: از منظر سازمان آفرينش، وجود شيطان براى افراد با ايمان و آنها كه مى خواهند راه حق را بپويند زيانبخش نيست، بلكه وسيله پيشرفت و تكامل آنها است؛ چرا که پيشرفت و تكامل، همواره در ميان تضادها صورت مى گيرد. بنابرین وجود شیطان برای حق پویان، رمز تكامل است و سدّ هدایت نیست، زیرا شيطان جز وسوسه کاری نمی کند.
ثالثا: خداوند در برابر وسوسه های اغواگرانه شیطان، ابزار هدایت، اراده و قدرت انتخاب را نیز در اختیار انسان قرار داده است. انسان گناهکار با اختیار از وسوسه شیطان پیروی می کند، لذا مستحقّ مجازات می گردد.

مسأله عدل الهی در زمینی شدن انسانها، به خاطر گناه حضرت آدم(ع)!

اینکه حضرت آدم در بهشت آفریده شد اما فرزندانش به خاطر خطای او به زمین آورده شده اند بی عدالتی نیست؟! چرا نوع بشر باید تاوان گناه پدر را بدهند؟!

اولا: بنابر تفسیر صحیح و مستند به دلایل نقلی و عقلی، آدم نه در بهشت برین که در یکی از باغ های سرسبز «زمین» آفریده است؛ بنابراین هم او و هم ما فرزندانش از این لحاظ که در کره «زمین» آفریده شده ایم، تفاوتی با هم نداریم.
ثانیا: خطای او نیز جرم و گناه مصطلح نبوده است تا تبعات آن به فرزندانش سرایت کند؛ عمل او نوعی ترک اولی بود که با توجه به شأن و جایگاهش بهتر بود از او سر نمی زد.
ثالثا: حضور در زمین و مواجهه با آزمون های خداوند و پیروزی در آن آزمون ها، زمینه رسیدن به مقامی والاتر از مقام آدم و بهشتی بهتر از آنجا که آدم در آن بود را فراهم می کند.
رابعا: همه انسان ها در بهره بردن از نعمت های خدا، دچار شدن به امتحانات الهی و وسوسه های شیطان و اختیار یکسانند؛ بنابراین هیچ تبعیضی بین آدم و فرزندانش صورت نگرفته و به هیچ وجه عدل الهی نقض نمی گردد.

مصونیت پیامبران از القائات شیطانی، در دریافت وحی؟

آیا پیامبران هنگام نزول و گرفتن وحی از نفوذ تلقینات شیطانی در امان بودند؟

نفوذ وسوسه های شیطانی در وحی انبیاء علاوه بر اینکه ادعای بی اساس و بی دلیلی است با اصل موضوع بعثت انبیاء منافات دارد و برای همین بر اساس حکمت الهی منتفی است. اگر قرار باشد شیطان بتواند دخل و تصرفی در وحی کند، خداوند از آن مطلع بوده و قادر است آن را رفع کند و چون خداوند متعال می خواهد پیامش به صورت صحیح به بندگانش ابلاغ شود، مانع چنین تلقین های شیطانی خواهد شد.

مقایسه دعا و عبادت

آیا هر دعائى عبادت است؟

نسبت بین دعا و عبادت به اصطلاح منطقى عموم و خصوص من وجه است. یعنى بعضى دعاها عبادت هستند و بعضی نه؛ ما یکدیگر را دعوت می کنیم، صدا می زنیم، طلب مى کنیم، مى خوانیم، یا از هم سوال مى کنیم حتى خواندن پیغمبر(ص)، امام و اولیاء(ع)، همه اینها دعاست امّا عبادت نیست. عبادت هایى هم داریم که در آن دعا نیست؛ مانند پرداخت زکاة و خمس. گاهى نیز عملى هم عبادت است و هم دعا مانند نمازکه هم دعاست و هم عبادت یا مانند دعائى که انسان در برابر خداوند مى خواند.

معناى عبادت

عبادت خدا به چه معناست؟

عبادت به دو چیز تحقق پیدا مى کند: 1- خضوع با بیان و عمل، 2- اعتقاد به خدایى و پروردگارى آنکه در برابرش کرنش انجام مى گیرد و عقیده به اینکه سرنوشت کلّى یا جزئى کرنش کننده، اکنون یا در آینده، به دست اوست. لذا سجده ملائکه به آدم چون شرط دوم را دارا نیست عبادت او محسوب نمی شود.

ناسازگاری «عدالت» خداوند با نابودي عبادات «شيطان»؟!

آیا عادلانه است که عبادات شش هزار ساله ابلیس به خاطر یک تکبرّ از بین برود؟

اين سؤال مثل اين است كه كسى بگويد: آيا مى شود سد كرج را كه شايد مثلاً 20 سال طول كشيده تا ساخته شده يا بناء معظمى را كه 50 سال طول كشيده تا ساخته شده در یک آن با مختصر مواد منفجره نابود كنند؟ امام علی(ع) می فرمایند: «از آنچه خداوند با ابليس رفتار كرد پند و عبرت گيريد، در آن هنگام كه اعمال و عبادات طولانى و تلاش و كوشش هاى شش هزار ساله او به خاطر ساعتى تكبر ورزيدن بر باد داد، با اين حال چه كسى بعد از ابليس مى تواند از كيفر خدا در برابر انجام همان معصيت مصون بماند؟»

«تکبر» شیطان در بیان قرآن

قرآن «تکبر» شیطان را چگونه به تصویر کشیده است؟

قرآن درباره «تكبر» شيطان مي فرمايد: «در آن هنگام که خداوند به همه فرشتگان دستور داد که به خاطر عظمت آفرینش آدم(ع) سجده کنند همگی سجده کردند جز ابلیس که سرپیچی کرد و استکبار ورزید». ابليس درباره تمردش گفت: «من هرگز براى بشرى كه او را از گل خشكيده‏ اى آفريده اي كه از گِل بدبويى گرفته شده، سجده نخواهم كرد». در حقیقت ابلیس به خاطر تکبر، تمام عباداتش بر باد رفت و سقوط کرد. تكبّر و استكبار، حتّی اجازه توبه را نيز نمى‏ دهد، لذا شيطان وقتي كه متوجّه خطاى خود شد توبه نكرد؛ زيرا كبر و غرور به او اجازه تسليم شدن در برابر آفرينش انسان را نداد و بر لجاجت‏ خود افزود.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمام علىٌّ(عليه السلام)

اصْرِفْ إلى الآخِرةِ وَجهَکَ، واجْعَلْ للهِ جِدَّکَ

به آخرت روى آور و توان و کوشش خود را براى خدا مصروف کن

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 58