منظور از «اقرب»، «اقوی» و «جواز»؟

منظور از «اقرب»، «اقوی» و «جواز» در متون فقهی چیست؟

اقوی: در اصطلاح فقهی این واژه به معنای نظر و عقیده قوی تر به لحاظ دلیل است. هنگامی که مجتهد در نوشته یا بیان خود درباره مساله ایی نظرات مختلف فقهی را بررسی و از میان آنها، نظری را «اقوی» معرفی می کند، در واقع فتوای خود را درباره آن موضوع بیان کرده است.
اقرب: این واژه در اصطلاح فقهی بیانگر فتوای فقیه و نشان دهنده این است که به نظر او حکم مورد فتوا به جهت قوّت دلیل از جهت سند یا متن و قراین و شواهد، از حکم مخالف آن به واقع نزدیک ‏تر است.
جواز: ‌رایج ترین‌ معنای اصطلاحی جواز در منابع ‌فقهی ‌و اصولی، روابودنِ یک ‌کار از نظر شرعی ‌و به ‌بیان ‌دیگر ممنوع‌ نبودن ‌آن است‌. جواز شرعی بدین معنا احکام تکلیفی، یعنی وجوب‌، استحباب‌، کراهت‌ و اباحه را در برمی گیرد.

تکرار «قتل» با «حکم قصاص» و مسئله حکمت الهی و عطوفت اسلامی؟!

آیا تکرار «قتل» با اجرای حکم «قصاص»، با حکمت الهی و رأفت اسلامی سازگار است؟!

اولا: نوع بشر قصاص را با توجّه به حس تظّلم جویی و آرامش طلبی، عاقلانه و عادلانه می دانند؛ چرا که قتل نفس مهمترین عامل تهدید کننده حیات و اجتماعات انسانی است. در اسلام نیز مسأله قصاص يك مسأله احساساتى و انتقامجويى نيست، بلكه قانونى است كه با تكيه بر عقل وضع شده است.
ثانیا: فلسفه قصاص در اسلام، حيات، آرامش و حمايت از زندگى است؛ ضرورت حفظ جامعه انسانی ایجاب می ‌کند که اقدامات بازدارنده‌ و متناسب با جنایت و در جهت حفظ حق اولیاء دم، علیه قاتلین در نظر گرفته شود و چه بسا که اگر این حق برای اولیاء دم لحاظ نشود، آنان بدون مجوز اقدام به انتقام نمایند؛ در این صورت، پایانی برای قتل های ناشی از انتقام جویی های پی در پی نخواهد بود.
ثالثا: در اسلام قصاص واجب یا مستحب نمى باشد، بلکه امری مباح است. ضمن اینکه در سراسر قرآن مجيد چهار بار كلمه «قصاص» تكرار شده است، در حالى كه كلمه «رحمت» هفتاد و نه بار، و كلمه «رحمان» صد و شصت مرتبه، و كلمه «رحيم» صد و نود و هشت مرتبه، تكرار شده است؛ اينها همه دلالت روشنى دارد كه قصاص يك استثناء است، و اصل بر رحمت و رأفت و عطوفت اسلامى است.

بررسی سندی مسجد «جمكران»

آیا سند قضیّه بنای «مسجد مقدس جمكران» و خواندن نماز در آن معتبر است؟

در مورد بناى «مسجد مقدس جمكران» و خواندن نماز در آن احتياج به بررسى سند اين قضيه نيست؛ زيرا مطابق احاديث صحيح السند در مورد اعمال مستحبي، هر كس به امید رسيدن به ثواب هاي آن اعمال، عمل مستحبى انجام دهد به او ثواب داده مى شود گرچه آن حديث واقعيت نداشته باشد.

منافات پاسداشت «نوروز» با معارف شریعت اسلام؟!

مگر نوروز از آئین های زرتشتیان نبوده است؟ پس چرا ما مسلمانان آن را ارج می نهیم؟!

نوروز یک عید طبیعی در جهان آفرینش است و اختصاص آن به زرتشتیان محل تردید است. برخی اعمال عید نوروز مثل صله رحم و نظافت و هدیه دادن و... مورد سفارش اسلام نیز می باشد و در روایات اهل بیت(ع) نوروز و برخی اعمال آن مورد تایید گرفته است. نوروز مقارن با برخی اتفاقات تاریخی مهم دیگر مثل عید غدیر و... نیز می باشد. البته اسلام همه مراسمی را که به عنوان نوروز انجام می شود تایید نمی کند.

منظور از تکلیف و مکلّف؟

منظور از تکلیف و مکلّف چیست؟

در اصطلاح فقهی، «تکلیف» به عمل و وظیفه ای گفته می شود که از سوی شارع مقدس بر عهده بنده گذاشته شده است؛ شخصی که مورد خطاب این تکالیف قرار می گیرد نیز «مُکلَّف» گفته می شود.
تکلیف به پنج نوع «واجب»، «مستحب»، «مباح»، «مکروه» و «حرام» تقسیم می شود. البته برخی «مباح» را حکم تکلیفی نمی دانند، زیرا حقيقت «حكم تكليفى» آن است كه وظیفه ای را براى مخاطب بياورد.
طبق معنای اصطلاحی، سنّ شروعِ وظایف شرعی را «سنّ تکلیف» می گویند و دنیا را «دار تکلیف» می گویند، چون انسان تا زمانی که در این دنیا هست، موظّف به انجام وظایف شرعی خود می باشد.

نجات و بهشت رفتن انسان گنهکار به صرف گریه بر امام حسین(ع)!؟

چه توجیهی دارد که یک نفر تمام عمر گناه و معصیت کند و با گریستن برای امام حسین(ع) و یک اشک به بهشت برود؟!

اینکه آدمی مشمول شفاعت و درک ثواب عزاداری امام حسین(ع) باشد، شرایط و ضوابطی دارد که مهم ترین آنها رعایت «تقوای الهی» است. یعنی حدود الهی را که چیزی جز «انجام واجبات و ترک محرمات» نیست، رعایت کند. هیچ عمل مستحبی ولو دارای ثواب زیاد، نمی تواند خسران ترک واجب یا ارتکاب حرام را جبران کند؛ به خصوص اگر در این بین «حق الناس» ضایع شود.
اصولا ثواب هاى‏ عظيم و پاداش‏هاى فوق العاده ای که در احادیث برای عزاداری امام حسین(ع) بیان شده، از آن كسانى است كه عارف به حق ایشان باشند و بدانند آن حضرت براى چه هدفى قيام كرد و در چه راهى شربت شهادت نوشيد و در مسير اهداف آن بزرگوار قرار گيرند.
ضمن اینکه «مداومت» بر گناه به امید واهی جبران آن در عزاداری و امید واهی به شفاعت، بعداز مدتی ممکن است «توفیق عزاداری» را نیز از او سلب کند. بسیاری از گناهان انسان را از جاده مستقیم الهی خارج می سازند و به کوره راه های كفر و عناد با اهل بیت(ع) می کشانند.

تکتّف در مذاهب پنج گانه

نظر مذاهب پنج گانه در مورد نحوه و مشروعیت تکتّف چه مى باشد؟

استحباب تکتف (گرفتن دست چپ با دست راست)، در بین فقهاى اهل سنت مشهور است، و تنها مالکیّه برخلاف آنان، مى گویند: مستحب است در نماز واجب، دست ها را آویخته دارد. اما مشهور از شیعه امامیه، تکتف را حرام دانسته و نماز را در آن حال باطل دانسته و فقط گروه اندکى معتقد به کراهت آن هستند. با این حال اهل سنت هیچ دلیل قانع کننده ای بر جواز آن در نماز ندارند، تا چه رسد به استحباب؛ بلکه مى توان گفت تمام دلایل بر خلاف آنان است.

گفتن «آمین» پس از حمد

آیا گفتن «آمین» پس از حمد جائز است؟

فقهای شیعه گفتن «آمین» پس از قرائت فاتحه را حرام و مبطل نماز دانسته اند. برخلاف مذاهب دیگر که آن را سنت مى پندارند. شیخ طوسى در «خلاف» می گوید: «گفتن آمین، نماز را باطل مى کند، چه آهسته باشد چه بلند». بر اساس روایات گفتن آمین نه جزء نماز است و نه امرى مستحب. عایشه در مورد وصف نمازپیامبر(ص) می گوید: «رسول خدا(ص) نمازرا با تکبیرو قرایت سوره حمد آغاز مى کرد و هنگام رکوع، سر خود را جلو مى آورد». در سایر روایات هم که به توصیف نماز پیامبر(ص) پرداخته، هیچ اشاره اى به گفتن آمین ندارد.
 

جایگاه و حکمت سفر و جهانگردی در اسلام

سفر و جهانگردی از دید اسلام چه جایگاه و حکمتی دارد؟

سفر و مسافرت در اسلام از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. چنانکه سفر در مواردی «واجب» یا «مستحب» دانسته شده است. مسافرت از دید اسلام حکمت و آثاری داشته و یا با اهداف خاصی توصیه شده است؛ بعضی از این حکمتها عبارتند از: عبرت آموزی درسفر به اماکن تاریخی، تدّبر در آیات و نشانه های خداوند در سفر به دامن طبیعت، صله رحم، زیارت اولیای الهی، کسب دانش و تجربه، تفریح سالم و کسب تندرستی، کسب روزی، آموختن دین و... .

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمام علىٌّ(عليه السلام)

بالإيثار يُسْتَحَقَّ اسمُ الکَرَمَ

با ايثار است که نام بخشندگى سزامند (آدمى) مى شود

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 24