مراد از «وَاضْرِبُوهُنَّ؛ و آنان (زنان) را بزنيد»؟!

آیا دستور قرآن با خطاب «وَاضْرِبُوهُنَّ؛ و آنان (زنان) را بزنيد» نشانه ظالمانه بودن احکام اسلامی در حق زنان نیست؟!

اولا حکم بیان شده فقط مخصوص به زنانی است که در قبال وظایف زناشویی خود کوتاهی و از تمکین به آن سرکشی و طغیان می کنند و شامل تمامی زنان نمی گردد. ثانیا جواز چنین برخوردی با زن بعد از آن است که ابتدا مرد همسرش را موعظه کند و در مرحله دوم از او دوری کند. بنابراین اگر زن در یکی از همان دو مرحله اول از سرکشی خود دست بردارد، همسرش حق تعدی و دست درازی به او را ندارد. ثالثا جواز چنین برخوردی بنابر برخی روایات و سخنان فقها باید بسیار ملایم باشد؛ یعنی اگر موجب کبودی یا آسیب شود، زن حق قصاص دارد. رابعا توسل به خشونت و زور برای اجبار شخص به انجام وظایفش در همه نظام های حقوقی دنیا امری مشروع است. خامسا مردان نیز اگر از ادای وظایف خود در قبال همسران خویش کوتاهی کنند، زنان حق دارند با توسل به زور - که معمولا به خاطر ضعف آنها با مراجعه به حاکم شرع اعمال می شود - آنها را مجبور به ادای مسئولیت‌های شان بکنند و تبعیضی در این بین علیه زنان وجود ندارد.

تکلیف فرزندان حاصل از «ازدواج موقت»

فرزندان حاصل از «ازدواج موقت» چه وضعیتی خواهند داشت و تکلیفشان چه می شود؟

فرزندان حاصل از ازدواج موقت هيچ گونه تفاوتى با فرزندان ازدواج دائم ندارند و مشمول تمام حمايت هاى شرعى و قانونى يك فرزند عادى هستند؛ مخصوصاً با ثبت مشخصات مرد و زن در دفاتر مخصوص و تنظيم عقدنامه، چنين فرزندانى نه دچار بلاتكليفى مي شوند و نه گرفتار سرگردانى. از نظر قوانين اسلامى هيچ مانعى ندارد طرفين در صورت تمايل به نخواستن فرزند با وسايلى از انعقاد نطفه جلوگيرى كنند تا آزادى مورد نظرشان در اين گونه موارد بهتر تأمين شود.

بدعت بودن ازدواج موقت!

آیا ازدواج موقت از مصادیق بدعت بشمار مى رود؟

یکى از مواردى که شیعیان را به بدعت گذارى متهم مى کنند بحث ازدواج موقت است. در حالى که ازدواج موقت از احکام شرعى است و ریشه در کتاب و سنت دارد. فقه شیعه به پیروى از قرآن و سنت، دو گونه ازدواج را صحیح مى داند: ازدواج دائم و ازدواج موقت. ازدواج موقّت، در ماهیت و بیشتر احکام مثل ازدواج دائم است. قرآن و سنت نبوى ازدواج موقت را مشروع مى دانند و تردیدى در آن نیست و روایات شیعه و اهل سنت نیز حکایت از عدم نسخ آن دارد.

سجده بر مهر، نوعی از بت پرستی!

آیا سجده بر مهر بت پرستى است؟!!

برخی تصوّر مى کنند  که سجده بر زمین یا آنچه از زمین مى روید، بدعت است و پنداشته مى شود تربتى که بر آن سجده مى شود بت است. اینان فرقى میان «مسجودٌ له» و«مسجودٌ علیه» نمى گذارند. ولى شیعه را چه باک، اگر مخالفش کوتاه بین است و مى پندارد آنچه بر آن سجده مى شود همان کسى است که براى او سجده مى شود. آری کسى که این را درک نکند کودن است و همه نمازگزاران را مشرک خواهد پنداشت. طبق این نگاه، باید آنکه بر فرش و پارچه و جز اینها سجده مى کند نیز عبادتگر اینها باشد.

مفهوم «خاتَمَ النَّبِيّينَ»؟

«خاتَم» به معنی نگین انگشتر است؛ بنابراین چگونه مسلمانان «خاتَمَ النَّبِيّينَ» را (پایان دهنده پیامبری) معنا می کنند؟!

«خاتم» از ماده «خَتْم» (بر وزن حَتْم) است و «ختم» به معناى پايان دادن چيزى است و «خاتم النّبیّین» به معنی آخرین پیامبر است. در زمانهای گذشته به مهرى كه در لاک کردن نامه به کار می رفت «خاتم‏» مى گفتند؛ اگر مى بينيم به انگشتر نيز «خاتم» گفته شده به خاطر اين است كه نگين انگشتر در گذشته به جاى مهر به كار مى رفته و هر كس پاى نامه خود را با نگين انگشترش كه روى آن اسم يا نقشى كنده بود مهر مى كرد. ضمن اینکه در احاديث اسلامى نیز از اين لفظ همان معناى خاتميّت پیامبر اسلام فهميده می شود.

ماهیت «ازدواج موقت»

«ازدواج موقت» چیست؟

ازدواج موقت از نظر قوانين اسلامى يك نوع قراردادي است ميان زن و مرد و تفاوت آن با ازدواج «دائم» در محدود بودن مدت است. مرد و زنى كه ازدواج آنها با يكديگر بلامانع است با هم پيمان زناشويى مى بندند و «مهر» و «مدت» را تعيين مى كنند و فرزند حاصل از اين ازدواج، مشروع و داراى تمام حقوق يك فرزند است. پس از اتمام مدت و جدايى دو همسر از يكديگر، زن بايد «عدّه» نگهدارد و پس از پايان عده حق دارد با مرد ديگرى ازدواج دائم يا موقت انجام دهد.

«خاتم النبييّن»، ختم کننده پيامبران(ص)

آيا مي توان واژه «خاتم النبييّن» را به معناى زينت پيامبران گرفت؟

خاتَم هرگز به معناى زينت نيامده  و به معنی انگشتر است و در اصل به معناى مهرى است كه در پايان نامه ها و كتاب ها مى زدند. از آنجا كه مهر زدن همیشه در خاتَم و پايان کار بوده، نام خاتم بر انگشتری كه به آن نامه را پايان مى دادند، گذارده شده است. معناى اين واژه در ادبيات عرب و ريشه اصلى اين لغت و مشتقات و موارد استعمال آن به وضوح اين معنا را اثبات مى كند كه كلمه خاتَمَ النَّبِييّنَ هيچ معنايى جز پايان دهنده پيامبران نمى تواند داشته باشد.

نظام و قوانین حاکم بر جهان آخرت

آیا نظام و قوانین جهان آخرت همانند این جهان است؟

آنچه از قیامت در این جهان مى دانیم همانند شبحى است که از دور مى بینیم. لذا در حدیثى از پیامبر اکرم(ص) مى خوانیم: «در بهشت نعمت هایى است که هیچ چشمى ندیده، هیچ گوشى نشنیده، و به مغز کسى خطور نکرده است». نظامات حاکم بر آن جهان نیز تفاوت زیادى با این جهان دارد. مثلا: در دادگاه قیامت گواهان اعمال انسان دست و پاى او، و پوست تن او، و حتّى زمینى که بر آن گناه یا ثواب کردند مى باشد: «امروز بر دهان آنها مهر مى نهیم و دست ها و پاهاى آنها کارهایى را که انجام مى دادند بازگو مى کنند».

ازدواج موقت از نگاه قرآن وروایات

ازدواج موقت در آیات و روایات چگونه بیان شده است؟

ازدواج موقّت در قرآن و در آیه 24 سوره نساء،  به عنوان «متعه»  ذکر شده، و مى فرماید: «فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً»؛ (زنانى را که متعه مى کنید باید مهر آنها را بپردازید). در روایات زیادى که از رسول خدا (ص) نقل شده، تعبیر به متعه به معناى ازدواج موقّت است به علاوه در کتب فقهاى اسلام اعمّ از شیعه و اهل سنّت همه جا از ازدواج موقّت تعبیر به «متعه» شده و انکار این مطلب از قبیل انکار مسلّمات است.

سجده بر مهر

چرا شیعه بر مهر سجده می کند؟

چون نماز یک امر عبادی «توقیفی» است، طبعاً تمام خصوصیات آن در اختیار شارع مقدس است و در فقه امامیه ثابت شده است که نمازگزار، تنها بر زمین (سنگ، خاک و یا روییدنی غیر خوردنی و پوشیدنی) باید سجده کند. از آنجا که غالباً سنگ و خاک و... در خانه ها و مراکز کار و در وسائل نقلیه فراهم نیست، لذا پیروان اهل بیت(ع)، قطعه خاکی را به همراه خود نگه می دارند تا به هنگام نماز بر خاک سجده کنند و شرط لازم را تحصیل نمایند و این نه تنها بدعت نیست، بلکه انجام یک فریضه است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمام عليٌّ(عليه السلام)

الإيثارُ أعلى الإحسانِ

ايثار، بالاترين نيکوکارى است

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 22