پاسخ اجمالی:
آنچه از قیامت در این جهان مى دانیم همانند شبحى است که از دور مى بینیم. لذا در حدیثى از پیامبر اکرم(ص) مى خوانیم: «در بهشت نعمت هایى است که هیچ چشمى ندیده، هیچ گوشى نشنیده، و به مغز کسى خطور نکرده است». نظامات حاکم بر آن جهان نیز تفاوت زیادى با این جهان دارد. مثلا: در دادگاه قیامت گواهان اعمال انسان دست و پاى او، و پوست تن او، و حتّى زمینى که بر آن گناه یا ثواب کردند مى باشد: «امروز بر دهان آنها مهر مى نهیم و دست ها و پاهاى آنها کارهایى را که انجام مى دادند بازگو مى کنند».
پاسخ تفصیلی:
بسیارى از خود مى پرسند آیا عالم پس از مرگ درست مانند این جهان است، یا با آن تفاوت هایى دارد؟ نعمت هایش، کیفرهایش و خلاصه نظام و قوانینى که بر آن حاکم است همانند این جهان مى باشد؟در پاسخ باید با صراحت گفت: شواهد بسیارى در دست داریم که نشان مى دهد آن جهان با این جهان فرق بسیار زیادى دارد، تا آنجا که آنچه از قیامت در این جهان مى دانیم همانند شبحى است که از دور مى بینیم.
بهتر این است از همان مثال «جنین» استفاده کنیم: همان قدر که میان «عالم جنین» با این «دنیا» فاصله است، میان این «جهان» با «جهان دیگر» فاصله وجود دارد، یا بیشتر.
اگر بچّه اى که در عالم جنین قرار دارد عقل و هوش مى داشت و مى خواست تصویر صحیحى از دنیاى بیرون، از آسمان و زمین، ماه و خورشید و ستارگان، کوه ها و جنگل ها و دریاها، داشته باشد، مسلماً به هیچ وجه نمى توانست.
براى کودکى که در عالم جنین است و جز محیط بسیار محدود شکم مادر را ندیده ماه و خورشید و دریا و امواج و طوفان و نسیم و گل ها و زیبایى هاى این جهان اصلا مفهومى ندارد، تمام کتاب لغت او در چند کلمه خلاصه مى شود و هرگاه کسى از بیرون شکم مادر فرضاً بتواند با او سخن بگوید هرگز نمى تواند مفهوم سخنان او را درک کند.
تفاوت محدودیّت این جهان با وسعت جهان دیگر به همین نسبت یا بیشتر است، بنابراین ما هرگز قادر نخواهیم بود از نعمت ها و مواهب جهان دیگر و بهشت برین، آنچنان که هست، باخبر شویم.
لذا در حدیثى از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) مى خوانیم: «فیها ما لا عین رأت ولا اذن سمعت و لا خطر على قلب بشر» ؛ (در بهشت نعمت هایى است که هیچ چشمى ندیده، هیچ گوشى نشنیده، و به مغز کسى خطور نکرده است).(1)
و قرآن مجید همین معنى را با بیان دیگرى بازگو مى کند: «فلا تعلم ما اخفى لهم من قرة اعین جزاءً بما کانوا یعلمون»(2)؛ (هیچ کس نمى داند چه نعمت هایى که موجب روشنى چشم هاست در آنجا براى او پنهان داشته شده، نعمت هایى که پاداش اعمالى است که انجام مى دادند).
نظامات حاکم بر آن جهان نیز تفاوت زیادى با این جهان دارد مثلا: در دادگاه قیامت گواهان اعمال انسان دست و پاى او، و پوست تن او، و حتّى زمینى که بر آن گناه یا ثواب کردند مى باشد: «الیوم نختم على افواههم و تکلمنا ایدیهم و تشهد ارجلهم بما کانوا یکسبون»(3)؛ (امروز بر دهان آنها مهر مى نهیم و دست ها و پاهاى آنها کارهایى را که انجام مى دادند بازگو مى کنند).
«و قالوا لجلودهم لم شهدتم علینا قالوا انطقنا الله الذى انطق کل شىء»(4)؛ (به پوست هاى تنشان مى گویند چرا بر ضد ما شهادت دادید؟ آنها مى گویند خدایى که هر موجودى را به نطق آورده ما را به نطق آورده است تا حقایق را بازگو کنیم).
البته یک روز تصوّر این مسائل مشکل بود، امّا با نمونه هایى که با پیشرفت علوم، از ضبط صحنه ها و ضبط اصوات مشاهده مى کنیم دیگر جاى تعجّب نیست.
به هر حال گرچه درباره نعمت هاى جهان دیگر تنها شبحى از دور مى بینیم و به وسعت و اهمیّت و ویژگى آن نمى توانیم واقف شویم امّا این قدر مى دانیم که نعمت هاى آن جهان - و همچنین کیفرهایش - هم جنبه جسمانى دارد هم روحانى، چرا که معاد داراى هر دو جنبه است و طبعاً باید پاداش و کیفر نیز دو بعدى باشد. یعنى همان گونه که در بعد مادى و جسمانى مى فرماید: «و بشر الذین آمنوا و عملوا الصالحات ان لهم جنات تجرى من تحتها الانهار... و لهم فیها ازواج مطهرة و هم فیها خالدون»(5) ؛ (به کسانى که ایمان آورده اند و عمل صالح انجام داده اند بشارت ده که براى آنها باغ هایى از بهشت است که نهرها از زیر درختانش جارى است... و همسرانى پاکیزه دارند و جاودانه در بهشت خواهند ماند).
در مورد نعمت هاى معنوى نیز چنین مى گوید: «و رضوان من الله اکبر»(6)؛ (خشنودى خدا و رضایت پروردگار که شامل حال بهشتیان مى شود از همه این نعمت ها برتر و بالاتر است).(7)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.