مبانى و قواعد راهبردی اهل‌بیت(ع) در «تفسیر» قرآن کریم؟

اهل‌بیت(علیهم السلام) در علم «تفسیر» چه مبانى و قواعد راهبردی را به شاگردان خود گوشزد می‌کردند؟

مبانى و اصول راهبردى به قواعد و اصولى مى‌گويند كه راهنماى علمى و عملى آگاهان ‌به‌شمار برود و نقشی تعيين‌كننده و اثرگذار در استنباط و فهم متن دينى داشته باشد. مهم‌ترين مبانی و قواعدی که امامان(علیهم السلام) برای شاگر‌‌‌دان‌شان بیان کرده‌اند، عبارت است از:  1. تفسير با امور علمى و قطعى. 2. توجه به باطن قرآن. 3. توجه به جامعیت قرآن. 4. توجه به اسباب نزول. 5. مراجعه به ائمه(ع).

تناقض آيات قرآن درباره «اخلاق پيامبر (ص)»!

آيا صحیح است که پیامبر اسلام(ص) با آیه «إِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ»(قلم:4) ستوده شده و با آیه «عَبَسَ وَ تَوَلَّى»(عبس:1) مورد عتاب قرار گرفته است؟!

آيات سوره «عبس» دلالتى بر توبيخ خداوند نسبت به پيامبر(ص) ندارد. زيرا مفاد آن فقط گزارش اصل ماجراست و به کسی که خبر درباره اوست، اشاره‌اى نشده است. بلكه شواهد نشان مى‌دهد كه كسى غير از پيامبر(ص) مورد نظر آيه بوده است. زيرا پيامبر(ص) حتّى با دشمنان خود چنين رفتار تند و خشنى نداشته است، چه رسد به مؤمنانى كه براى آموختن آموزه‌هاى دينى نزد وى مى آمدند.

فلسفه «نزول تدریجی» قرآن؟

فلسفه «نزول تدریجی» قرآن بر قلب پیامبر(ص) چه بوده است؟

نزول قرآن به صورت «تدريجى» و به صورت آيه آيه و سوره سوره بود و تا پايان عمر پيامبر(ص) ادامه داشت و همين امر موجب عيب جويى مشركان گرديد. قرآن در پاسخ به آنها مي فرمايد: «این [نزول تدریجى] براى این است که قلب تو را بوسیله آن محکم داریم، و [از این رو] آن را بتدریج بر تو خواندیم». در جاى ديگر مى فرمايد: «و قرآنى [بر تو نازل کردیم] که [آیات] آن را از هم جدا کردیم، تا آن را به تدریج و با آرامش بر مردم بخوانى؛ و به یقین ما آن را نازل کردیم». همچنین از آیات قرآن استنباط می شود حکمت این کار آن است که پيامبر(ص) و مسلمانان احساس كنند همواره مورد عنايت خاص پروردگار قرار داشته و پيوسته رابطه آنان با حقّ تعالى استوار است.

شناخت «اسباب نزول» و «شأن نزول» و جایگاه آن در فهم قرآن

شناخت «اسباب نزول» و «شأن نزول» چه تأثیری در فهم معنای آیات و پی بردن به دشواری های آن دارد؟

در اهميت شناخت «اسباب نزول» يا «شأن نزول» بايد گفت: قرآن، به صورت تدريجى و در مناسبت هاى مختلف نازل شده‌ است. بر حسب اقتضا اگر حادثه اى پيش مى آمد يا مسلمانان دچار مشكلى مى شدند، يك يا چند آيه و احيانا يك سوره براى رفع مشكل نازل مى گرديد. لذا آيات نازل شده در هر مناسبت، به همان حادثه و مناسبت نظر دارد. از این رو براى دانستن معنا و تفسير كامل هر آيه، بايد به شأن نزول آن رجوع كرد تا موضوع كاملا روشن شود. در واقع شأن نزول مى تواند قرينه اى باشد تا دلالت آيه را تكميل كند و بدون آن، دلالت آيه ناقص مى ماند.

تفاوت «شأن نزول» با «اسباب نزول»

آیا «شأن نزول» با «اسباب نزول» به یک معناست یا با هم متفاوت هستند؟

در بیان تفاوت «شأن نزول» با «اسباب نزول»، باید گفت: شأن نزول اعمّ از سبب نزول است: هرگاه درباره شخص و يا حادثه‌ اي، خواه در گذشته، حال يا آينده و يا درباره فرض احكام، آيه يا آياتى نازل شود، همه اين موارد را شأن نزول آن آيات مى گويند، مثلا مى گويند كه فلان آيه درباره عصمت انبياء يا حضرت ابراهيم(ع) و... نازل شده كه اين موارد را شأن نزول آيه مى گويند. اما سبب نزول، حادثه يا پيش آمدى است كه متعاقب آن، آيه يا آياتى نازل شده باشد و به عبارت ديگر آن پيش آمد باعث و موجب نزول گرديده باشد. لذا سبب، اخصّ است و شأن اعمّ است.

شناخت «اسباب نزول» آيات و راه حل تعارض بین آنها

چگونه می توان به «اسباب نزول» آیات قرآن دست یافت و راه حل تعارض بین این روایات چیست؟

چون «اسباب نزول» از طریق روايت به دست مى آيد و متأسفانه در گذشته حوادث ضبط نشده است، بنابراين غالب رواياتِ منقول چندان منابع قابل اعتمادي نيستند، جز اندكى كه بيشترِ آنها ضعيف السند و يا متعارض است. البته تشخيص درست از نادرست، مخصوصا در موارد تعارض، به يكى از راه هاى زير امكان دارد: 1. بايد سند روايت، به ويژه آخرين كسى كه روايت به او منتهى مى شود مورد اطمينان باشد. 2. بايد تواتر يا استفاضه روايات ثابت شده باشد، گرچه با الفاظ مختلف ولى مضمونا متحد باشند. 3. بايد رواياتِ سببِ نزول، به طور قطعى اشكال را حلّ و ابهام را رفع كند.

علت «گفتاری» بودن ساختار قرآن

چرا ساختار نگارش قرآن، به شيوه «گفتاری» است؟

ساختار قرآن شيوه «گفتارى» است و ويژگى هاى گفتارى دارد؛ زیرا روى سخن با مخاطبين خاصّ است و متكلم مى تواند بر قرائن حاليّه يا معهود ذهنى مخاطبانِ حاضر تكيه كند. چنين كلامى بر مخاطبان كاملا روشن و رسا خواهد بود. غائبین نیز بوسیله شواهد و وضعيت صورت مجلس و اسباب نزول، مى توانند به محتوا و هدف كلام پى ببرند. جهت ديگر مسئله «التفات» و تحوّل در روند كلام است كه در قرآن، فراوان به چشم مى خورد؛ مثلا در سوره «حمد»، ابتدا به صورت كلامى كه مخاطب غائب است سخن مى گويد، سپس با يك چرخش ناگهانى به حالت خطاب مى گرايد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الصادق (عليه السلام)

من لم يأت قبر الحسين (عليه السلام) و هو يزعم انه لنا شيعة حتى يموت فليس هو لنا شيعة و ان کان من اهل الجنة فهو من ضيفان اهل الجنة

کسى که به زيارت قبر امام حسين نرود و خيال کند که شيعه ما است و با اين حال و خيال بميرد او شيعه ما نيست واگر هم از اهل بهشت باشد از ميهمانان اهل بهشت خواهد بود.

کامل الزيارات، ص 193