پاسخ به شبهات و استفتائات حرام نوشی (شُرب خمر؛ شرب مُسکر)
آيت الله العظمی مکارم شيرازی
به کوشش: حجت الاسلام احمد حيدری
بسم الله الرّحمن الرّحيم
قال الله الحکيم فی کتابه الکريم: «خداوند متعال در آيه 91 سوره مائده می فرمايد: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ، فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! شراب و قمار و بتها و ازلام (نوعی بخت آزمایی)، پلید و از عمل شیطان است، از آنها دوری کنید تا رستگار شوید».
آشاميدن شراب حرام و از «گناهان كبيره» است، بلكه در بعضى از اخبار «بزرگترين گناه» شمرده شده است[1] و اگر كسى آن را حلال بداند، در صورتى كه متوجّه باشد كه لازمه حلال دانستن آن، تكذيب خدا و پيغمبر صلى الله عليه و آله مى باشد، كافر است.[2]
از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «شراب ريشه بديها و منشأ گناهان است و كسى كه شراب مى خورد عقل خود را از دست مى دهد و در آن موقع خدا را نمى شناسد و از هيچ گناهى باك ندارد، احترام هيچ كس را نگه نمى دارد و حقّ خويشان نزديك را رعايت نمى كند و از زشتی هاى آشكار رو نمى گرداند[3]، روح ايمان و خداشناسى از او بيرون مى رود، و روح خبيثى كه از رحمت خدا دور است در او مى ماند، خدا و فرشتگان و پيغمبران و مؤمنين او را لعنت مى كنند[4] و تا چهل روز نماز او قبول نمى شود[5] و روز قيامت روى او سياه است!».[6].[7]
با اين وجود، گاهی برخی از افراد با غلبه وسوسه های شیطانی، توجيهات و شبهاتی را با قصد لوث کردن یا تساهل در حکم الهی طرح می کنند. گاهی نیز سؤالاتی برای معتقدین و اهل رعايت احکام شرعی پيش می آيد. لذا لازم است با پاسخ به شبهات و سؤالات، راه بر وسوسه ها بسته و تکلیف مکلّفین در موقعیّت ها مشخص شود.
چرا مشروبات الكلى نجس است؟
سؤال: چرا علما در رساله هاى خود مشروبات الكلى را نجس شمرده اند، در صورتى كه الكل غالباً اشيا را ضد عفونى مى كند و بسيارى از ميكروبها را از بين مى برد؛ با اين وصف، حكمت «نجس» بودن آن چيست؟!
پاسخ: اصولًا موضوعاتى كه در اسلام نجس و ناپاك شمرده شده، اسرار و علل گوناگونى دارد:
دسته اوّل: چيزهايى كه ذاتاً ناپاك و پليدند و سرچشمه بسيارى از بيماريها مى باشند - مانند بول و خون و ... - از اين جهت اسلام آنها را نجس معرّفى كرده و لازم الاجتناب دانسته است.
دسته دوّم: چيزهايى است كه پليدى ظاهرى ندارند، ولى آلودگى معنوى دارند و همين امر سبب شده است كه اسلام آنها را ناپاك بشمارد؛ مانند كفّار. ممكن است كافر از نظر ظاهر پاك و تميز باشد، ولى از آنجا كه داراى عقايد انحرافى است، روحاً يك نوع آلودگى دارد كه هرگز با تنظيف بدن و رعايت اصول بهداشت از بين نمى رود. اسلام براى حفظ عقايد مسلمانان، آنها را ناپاك شمرده است، تا از آميزش كامل مسلمانان با آنها جلوگيرى به عمل بياورد و در سايه آن، طهارت روحى آنان محفوظ بماند. اگر اسلام آنها را ناپاك نمى شمرد و هرگونه آميزش با آنها را اجازه مى داد، چه بسا افراد ضعيف تحت تأثير افكار و گفتار آنها واقع مى شدند. بعلاوه، آميزش كامل با آنها سبب نفوذ آنان در جوامع اسلامى و گستردن برنامه هاى استعمارى مى گردد، ولى آميزش محدود با آنها بر اساس مبادلات تجارى و علمى، با توجّه كامل به جلوگيرى از خطرات آنها، ممنوع نيست؛ و لذا اسلام آن را نهى نكرده است.
دسته سوّم: موضوعاتى است كه اين نوع پليدى ها را كه گفته شد ندارند، ولى مبدأ يك سلسله مفاسد اجتماعى و فردى هستند؛ مانند مشروبات الكلى.
درست است كه الكل اجسام را ضد عفونى مى كند، ولى آشاميدن نوشابه هاى الكلى موجب مفاسد بى شمارى است. اسلام به منظور جلوگيرى از اين مفاسد، آن را نجس شمرده است تا بدين وسيله محدوديّت هايى در آن ايجاد كند و در نتيجه مردم را از آن دور نگاه دارد.
زيرا بديهى است كه اگر چيزى ناپاك و نجس باشد، يك نفر مسلمان سعى مى كند هرچه بيشتر خود را از آن دور نگاه دارد و زندگى خود را به آن آلوده نسازد و همين امر باعث مى شود كه از آن فاصله بگيرد؛ روشن است كه اين تنفّر و انزجار، تأثير عميقى در عدم آلودگى به مشروبات الكلى دارد و اين خود يك نوع مبارزه جدّى با مشروبات الكلى است.[8]
چرا نوشيدن هر مقدار از شراب - حتی قطره ای از آن - حرام است؟!
اگر شراب به مقدار بسيار كم مصرف شود كه مستى نياورد، آيا باز هم حرام است؟
جواب: در روايات متعدّدى آمده است: «مَا أَسْكَرَ كَثِيرُهُ، فَقَلِيلُهُ حَرَامٌ؛[9] آنچه كه مقدار زيادش باعث مستى شود، مقدار كمش هم حرام است». بنابراين تفاوتى در حرمت شراب بين كم و زياد آن وجود ندارد.
علّت آن اين است كه اگر بدينوسيله به افراد ضعيف الايمان چراغ سبز داده شود، حريم اين قانون الهى شكسته مى شود. چون يك نفر مى گويد: «با چند قطره» ديگرى «با يك استكان» سوّمى «با يك ليوان» و نفر چهارم مدعى مى شود كه اگر «يك بطرى شراب» هم بخورد مست نمى شود، و ديگر قابل كنترل نخواهد بود. لذا براى اينكه بتوان كنترل كرد، كم و زياد آن حرام شده است.[10]
بنابراين «مقدارِ کم»، «معياری» ندارد و هر کسی با توجّه به وضع خودش اين «مقدار» را تعيين می کند، که نتيجه آن شرابخواری در «مقدارهای متفاوت» و قبح زدايی از آن است؛ به عبارت ديگر، نتيجه اين سهل گيری، سست شدن قانون الهی و همه گير شدن پديده زشت می خوارگی خواهد بود.
ازطرفی مصالح و مفاسد احكام (واجبات و محرّمات) در بسيارى از موارد جنبه عمومى و به صورت صد درصد ندارد، بلكه از اين نظر مانند قوانين بشرى است كه از يک فلسفه غالبى نشأت مى گيرد. مثلا، فلسفه تحريم شراب فساد عقل و وقوع نزاع و بغض و دور شدن از ذكر خداست؛ ولى با اين حال ممكن است در فرد يا در افرادى به هنگام خوردن شراب مخصوصا به مقدار كم اين آثار ظاهر نشود. به يقين اين موضوع دليل بر حلال بودن شراب براى آنان نخواهد بود، چراكه موضوع تحريم «شراب به طور مطلق» است و حكمت و علّتِ آن جنبه غالبى دارد.[11] يعنی مصرف مشروبات الکلی در «غالب افراد» اثر منفی دارد و از طرفی غالب افراد اهل نگه داشتن «اندازه» و رعايت «مقدارِکم» نيستند.
چرا با وجود اينکه حدّ شرب خمر در قرآن نيامده، شارب خمر حدّ زده می شود؟!
پاسخ: در قرآن مجيد در آيات متعدّدى درباره گناه شراب خوارى و زشتى فوق العاده آن بحث شده؛ ولى سخنى از حدّ شرب خمر به ميان نيامده است؛ ولى در احاديث آمده است كه حدّ شرب خمر هشتاد تازيانه است.
در حديثى از بُريد بن معاويه، از امام صادق عليه السلام مى خوانيم كه فرمود: «إِنَّ فِي كِتَابِ عَلِيٍّ (ع) يُضْرَبُ شَارِبُ الْخَمْرِ ثَمَانِينَ وَ شَارِبُ النَّبِيذِ ثَمَانِينَ؛[12] در كتاب على عليه السلام - كتابى كه به خطّ اميرمؤمنان و املاء رسول خدا صلى الله عليه و آله بود- آمده است، به كسى كه شرب خمر كند هشتاد تازيانه، و همچنين كسى كه شرب نبيذ كند هشتاد تازيانه زده مى شود».
خمر: شراب انگور، و نبيذ شراب خرما است و گاه به معنى وسيع ترى نيز اطلاق مى شود. [13]
حکمت هشتاد تازيانه حدّ برای شارب خمر چيست؟
پاسخ: در بعضى از روايات[14] آمده است كه تعيين مجازات هشتاد تازيانه براى شراب خوار به خاطر آن است كه هنگامى كه كسى شراب مى نوشد، مست مى شود و در آن حال غالباً سخن هاى ناروا مى گويد و از جمله نسبت هاى زشت ناموسى به اشخاص مى دهد، و از اين رو شبيه حدّ قذف بر او جارى مى شود.[15]
منظور از شراب بهشتى چيست؟
پاسخ: در آیات مختلف قرآن مجید، توصیف هاى زیادى از شراب هاى بهشتى شده است که بررسى آنها نشان مى دهد، نوشندگان آنها در چنان لذت روحانى فرو مى روند که با هیچ بیانى قابل توصیف نیست.
در یک جا آن را به عنوان «شراب طهور» توصیف مى کند: «وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً؛ و پروردگارشان شراب طهور به آنها مى نوشاند».[16]
و در جاى دیگر تأکید مى کند که این شراب زلال، بى غش و لذت بخش نه دردسر مى آفریند و نه مستى مى آورد و نه فساد عقل: «يُطافُ عَلَيْهِمْ بِكَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ * بَيْضاءَ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ * لا فِيها غَوْلٌ وَ لا هُمْ عَنْها يُنْزَفُونَ؛ گرداگرد آنها قدح هاى لبريز از شراب طهور را مى گردانند * شرابى كه سفيد و درخشنده و لذت بخش براى نوشندگان است * شرابى كه نه در آن مايه فساد عقل است نه موجب مستى مى گردد».[17]
در یک جا مى فرماید: «ابرار (نيكان) از جامى مى نوشند كه با عطر خوشى آميخته است؛ إِنَّ الْأَبْرارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كانَ مِزاجُها كافُوراً».[18]
و در جاى دیگر مى افزاید: «از جامى به آنها مى نوشانند که آمیخته با «زنجبیل» است؛ وَ یُسْقَوْنَ فِیها کَأْساً کانَ مِزاجُها زَنْجَبِیلاً».[19]
و از همه مهم تر اینکه: «ساقى» این بزم روحانى، خداست! از دست قدرت او و از بساط لطف و مرحمتش بر مى گیرند و مى نوشند و مست جذبه عشق و معرفت او مى شوند: «وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ».[20]
«شراب بهشتی» با شراب های دنیوی چه تفاوت هائی دارد؟
پاسخ: يكي از سؤالات مربوط به شراب هاي بهشتي تفاوت آنها با شراب هاي دنيوي است. «قرآن مجيد» براى رفع هرگونه ابهام در زمينه تفاوت واضحى كه ميان شراب هاى آلوده اين دنيا و شراب هاى طهور بهشتى است تعبيرات مختلفى دارد:
- در يك جا مى گويد: «بَيْضاءَ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ؛[21] شرابى است درخشان و سفيد و لذّت بخش براى نوشندگان». نه همچون شراب هاى خونرنگ دنيا، تلخ و نامطبوع كه حتّى نوشندگان آن در آغاز، آن را با كراهت مى نوشند. بلكه شرابى است كه از همان آغاز، لذّت بخش است و به دنبالش نشئه هاى معنوى و روحانى غير قابل وصف مى باشد.
- سپس مى افزايد: «نه در آن فساد عقل است و نه اسباب سستى تن؛ لا فِيها غَوْلٌ وَ لا هُمْ عَنْها يُنْزَفُونَ».[22]
شراب هاى دنیا عقل را فاسد مى كند و بدنها را در حال مستى آنچنان سست مى سازد كه قادر به حركت و حفظ تعادل خويش نيستند. ولى شراب هاى طهور بهشتى، شعله هاى عقل و هوش را فروزانتر مى كند و جذبه هاى عشق را شديدتر و جسم و جان را براى تمتّع از لذّت معنوى و مادى آگاه تر و آماده تر مى سازد.
«غَوْلٌ» - بر وزن قول - در اصل به معناى غافلگير كردن است و لذا «غيله» به معناى ترور آمده است. اين واژه به فساد مخفيانه و پنهانى كه در چيزى نفوذ مى كند نيز اطلاق مى شود. «يُنْزَفُونَ» از ماده «نزف» - بر وزن حذف - به معناى از بين بردن چيزى به صورت تدريجى است، لذا به خونريزى رگها «نزفُ الدم» مى گويند، اين همان كارى است كه شراب دنيا در وجود انسان مى كند كه تدريجاً او را خراب مى سازد.
- و در جاى ديگر بعد از اشاره به بعضى از شراب هاى بهشتى مى فرمايد: «لا يُصَدَّعُونَ عَنْها وَ لا يُنْزِفُونَ؛[23] نه سردرد مى گيرند و نه مست مى شوند».
«يُصَدَّعُونَ» از ماده «صُداع» - بر وزن غبار - به معناى سردرد است و ريشه اصلى آن «صَدْع» به معناى شكافتن مى باشد و از آنجا كه وقتى انسان به سردردهاى شديد مبتلا مى شود گويى مى خواهد از شدّت درد، سرش را بشكافد. اين واژه در سردردهاى شديد به كار رفته است.
خلاصه اينكه شراب هاى دنيا بدبو، بد طعم، دردسر آفرين، مايه مستى، ضعف عقل و موجب انواع بيمارى هاى جسمى و روحى است و گاه به دنبال آن حالت تهوع و دل درد مى باشد. در حالى كه شراب هاى آخرت، لذّت بخش، عقل آفرين، نشاط انگيز، مايه پرورش جسم و جان، توجه به خدا و نشئه روحانى و معنوى است.[24]
آیا قرآن منافع «شراب» را پذيرفته است؟!
پاسخ: خداوند در قرآن مجید به هنگام نهى و سرزنش از شراب خوارى و قمار، به منافع آن اشاره کرده و مى فرماید: «گناه آنها از نفعشان بیشتر است؛ وَ إِثْمُهُما أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما».[25]
ممکن است نکته آن این باشد که: اولاً در عصر جاهلیت - مانند عصر ما - معامله شراب و بهره بردارى از قمار، بسیار رواج داشت و اگر به این موضوع اشاره نمى شد، شاید بعضى از کوتاه فکران تصور مى کردند، مسأله به صورت یک جانبه بررسى شده.
به علاوه، همیشه افکار انسان بر محور سود و زیان دور مى زند، و براى نجات او از چنگال مفاسد اخلاقى بزرگ باید از همین منطق استفاده کرد.
ضمناً آیه مورد بحث، به پاره اى از گفته هاى پزشکان که مشروبات الکلى را در مبارزه با بعضى از بیمارى ها مفید مى دانند، نیز عملاً پاسخ گفته است که: این گونه منافع هیچ گاه با زیان هاى ناشى از آن قابل مقایسه نیست؛ یعنى اگر روى یک بیمارى اثر مثبت داشته باشد، ممکن است سرچشمه بیمارى هاى خطرناک ترى گردد، و این که در پاره اى از روایات وارد شده که خداوند، در مشروبات الکلى شفا نیافریده است، شاید اشاره به همین حقیقت باشد.[26]
وجه اشتراک «قمار» و «شراب خواری» و «بت پرستی»؟
پرسش: «شراب خواری»، «بت پرستی» و «قمار» چه وجه اشتراکی دارند که خداوند این سه را در کنار هم تحریم نموده است؟
پاسخ: خداوند متعال شراب و قمار و بت پرستى را در آيه شريفه 91 سوره مائده در كنار هم قرار داده و فرموده است: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ، فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! شراب و قمار و بتها و ازلام (نوعی بخت آزمایی)، پلید و از عمل شیطان است، از آنها دوری کنید تا رستگار شوید».
ما معتقديم كه هيچ گاه چند چيز نامتجانس و غير مربوط در آيات قرآن و روايات معصومين عليهم السلام كنار هم گذاشته نمى شود. به اعتقاد ما وجه مشترك اين سه كار «كم عقلى» يا «بى عقلى» است. آيا شخصى كه پول مى دهد و چيزى مى خورد كه عقل خود را از دست بدهد كار عاقلانه اى مى كند؟! قمار زدن هم نوعى ديوانگى است، كسانى بودند كه شبانه با ثروت كلانى به قمارخانه رفته، و صبح در حالى از قمارخانه خارج شدند كه تمام زندگيشان را باخته و فقيرترين افراد بودند. آيا اين كار ديوانگى نيست؟!
بت پرستى هم ديوانگى است. اگر اشرف مخلوقات، كه بايد خليفه و جانشين خداوند در زمين باشد، با دست خود بُتى بتراشد و در برابر آن سجده كند، و حتّى فرزند خود را در مقابل آن قربانى نمايد، و در موقع فقر و نياز و احتياج، بت ساخته شده از خرما را بخورد، آيا چنين انسانى عاقل است؟! بنابراين شرابخواران، قماربازان و بت پرستان همگى در جنون و بى عقلى مشترك هستند.[27]
آيا شرب خمر در مسيحيّت حلال است؟!
پاسخ: انجيل يوحنا تبديل شدن آب به شراب ناب را از نخستين معجزات مسيح معرفى مى كند، آنجا كه مى گويد: «عيسى و شاگردانش را نيز به عروسى دعوت كردند و چون شراب تمام شد مادر عيسى بدو گفت شراب ندارند. [تا آنجا كه مى گويد] عيسى به ايشان گفت: قدح ها را از آب پر كنيد و آنها را لبريز كردند، پس به ايشان گفت: الان برداريد و به نزد رئيس مجلس ببريد پس بردند و چون رئيس مجلس آن آب را كه شراب گرديده بود بچشيد و ندانست كه از كجاست، ليكن نوكران كه آب را چشيده بودند مى دانستند، رئيس مجلس داماد را مخاطب ساخته بدو گفت هر كسى شراب خوب را اول مى آورد چون مست شدند بدتر از آن را، ليكن تو شراب خوب را تا حال نگاه داشتى!! و اين ابتداى معجزاتى است كه از عيسى در «قاناى جليل»[28] صادر گشت و جلال خود را ظاهر كرد و شاگردانش به او ايمان آوردند!!».[29]
همچنین در جمله هايى كه در انجيل متى از مسيح در روز پيش از شهادتش - به عقيده مسيحيان - نقل شده، صريحا شراب را «خون مسيح» معرفى مى كند، آنجا كه مى گويد: «و چون ايشان (شاگردانش) غذا مى خوردند عيسى نان را گرفته، بركت داد و پاره كرده به شاگردان داد و گفت: بگيريد و بخوريد اين است بدن من! و پياله را گرفته شكر نمود و بديشان داد و گفت همه شما از اين بنوشيد، زيرا كه اين است خون من! ... اما به شما مى گويم كه بعد از اين از ميوه مو نخواهم نوشيد تا روزى كه آن را با شما در ملكوت پدر خود تازه آشامم!».[30]
مسيحيان امروز هم براى تجديد آن خاطره، مراسمى به نام «عشاى ربانى» برپا مى سازند و نان و شراب را به نام جسم و خون مسيح! با آداب خاصى ميان افراد خود تقسيم مى کنند.[31]
امّا آنچه مستمسک مباح شمردن می خوارگی در مسيحيت قرار گرفته، بر مبنای تاريخ نسخه های اناجيل و با معيارهای دینی، اخلاقی و عقلی قابل پذيرش نيست؛ چراکه:
1. بیشتر آموزه ها و تعلیمات دینی حضرت مسیح عليه السلام تحریف شده است. تاريخ اناجيل كنونى می گويد كه تمام آنها ساليان دراز بعد از مسيح (ع) و به دست بعضى از مسيحيان نگاشته شده است و به همين دليل داراى تناقض هاى آشكارى است و اين نشان می دهد كه آنها قسمت هاى قابل ملاحظه اى از آيات انجيل را به كلى فراموش كرده بودند.[32]
2. مسيح عليه السلام مروج دين موسى عليه السلام بوده و در كتب «عهد قديم»[33] عباراتى وجود دارد كه می رساند شراب هميشه ممنوع و حرام بوده است.[34]
چنانكه در كتاب امثال سليمان با لحن شديدى شراب مذمت شده، آنجا كه مى گويد: «واى كه راست؟ و آن كه راست؟ و منازعات كه راست؟ و غمگينى كه راست؟ و جراحت هاى بى سبب كه راست؟ (چه كسى را هست) و حمرت چشمان (سرخى چشم) كه راست؟
- مر كسانى راست كه متوقفين اند در شراب (كسانى كه به نوشيدن شراب ادامه مى دهند) و مسكرات ممزوج را تفحص مى نمايند [اشاره به كسانى است كه در جستجوى شراب هاى بهتر، آنها را با اشياء ديگرى ممزوج مى كردند تا طعم لذيذترى پيدا كنند].
- هنگامى كه شراب سرخ فام است (سرخ رنگ است) و رنگش را در جام نمايان ساخته و هم به راستى حركت مىنمايد به آن مَنگر
- چه عاقبت مثل مار مى گزد، و مثل شاه مار نيش مى زند
- چشمان تو به زنان بيگانه نگران خواهد شد، و دل تو متدبّر كجى ها خواهد بود
- و مثل خوابنده در ميان دريا و مانند نائم بر سردار كشتى خواهى بود
- و بگويى كه مرا زدند و الم نكشيدم و مرا كوفتند و دريافت نكردم بيدار كى خواهم شد تا آنكه بار ديگر آن را جستجو نمايم».[35]
از اين عبارت به خوبى بر مى آيد كه مفاسد شراب بسيار زياد است و سبب ناراحتى جسم و پريشانى روح و فكر و بروز منازعات و جنگ و جدال هاى اجتماعى و اسباب بدبختى انسان است، اثرش همچون زهر مار، در وجود انسان ها و مايه بى عفتى و اعمال گناه آلود جنسى و گرفتارى در ميان انواع تخيلات و گرفتارى ها مى گردد كه به طرز بسيار روشنى در اين عبارات مطرح شده است.
در جاى ديگر از كتاب امثال سليمان مى خوانيم: «شراب مستهزء (سبب مى شود كه انسان حركاتى كند و سخنانى گويد كه مورد تمسخر واقع شود) و مسكرات غوغا آورند (سبب منازعات و مخاصمات است) و هر كسى كه به او فريفته شود حكيم نمى شود».[36]
در فصل 28 كتاب اشعياء نيز مى خوانيم: «اما ايشان [اشاره به گروهى از منحرفان است] نيز از شراب ضالّ و از مسكرات گمراه شدند».[37]
در جاى ديگر از همين كتاب آمده است: «واى بر آنانى كه به نوشيدن شراب، پهلوان و در مزج مسكرات قوتمندند»[38] يعنى با نوشيدن شراب، نيروهاى آنها تحريك و آماده منازعه مى شود.
و در كتاب هوشيع [از تورات] آمده است: «زنا و شراب و شيره انگور [به صورت مسكر] دل را مى گيرند».[39]
از اين تعبيرات به خوبى روشن مى شود كه شراب هرگز به معناى نوشيدنى هاى معمولى حلال نيست؛ بلكه به معناى مايع مست كننده است كه به جسم و جان انسان زيان مى رساند، و سبب گمراهى و بدبختى مى شود.[40]
3. مايعى كه آثار سوء آن بر جسم و جان انسان محسوس است و زيان هاى بهداشتى آن در تمام كتاب هاى بهداشتى نوشته شده و از نظر مفاسد اخلاقى و اجتماعى نيز زيان هايى غير قابل انكار دارد و حتى كسانى كه به آن آلوده هستند، مانند معتادان به مواد مخدر، در عين اينكه از اثر تخديرى آن لذتى زودگذر مى برند به زيان آن معترفند. با اين حال چگونه مى توان پذيرفت پيامبرى كه راهنماى اخلاقى مردم است شراب سازى كند، و حتی نخستين معجزه اش ساختن شراب باشد و او و شاگردانش در مجلس عمومى آنچنان ميگسارى كنند؟! و شگفت آور اينكه شراب را خون خود معرفى كند؛ خونى كه در عروق انسان جريان دارد و مايه حيات و ادامه زندگى اوست![41]
شک نیست که این یک افسانه ساختگى و دروغینى است که به این پیامبر بزرگ نسبت داده شده است، خصوصا وقتی زشتى شراب و زیان هاى بى شمار آن بر کسى پوشیده نیست، و در همه ادیان آسمانى حرام و ممنوع است.[42]
احکام مشروبات مست کننده
مایعات مست کننده، از نجاسات شمرده شده است:
1. شراب و هر مايعى كه انسان را مست مى كند نجس است بنابر احتياط واجب؛ امّا اگر مثل بنگ و حشيش باشد كه مخدّر و مستى آور است و ذاتاً مايع نيست، پاك است، هرچند آن را با آب مخلوط كنند و به صورت مايع درآورند، ولى استعمال آن به هر حال حرام است.
2. الكل طبّى و صنعتى كه انسان نمى داند از چيز مست كننده مايع گرفته شده، پاك است؛ همچنين ادكلن و عطرها و داروهايى كه با الكل طبّى يا صنعتى مخلوط است.
4. الكل هايى كه ذاتاً قابل شرب نيست يا جنبه سمّى دارد، نجس نيست، ولى هرگاه آن را رقيق كنند و مشروب و مسكر باشد، نوشيدنش حرام است و احتياطاً حكم نجس دارد.
5. هرگاه آب انگور به خودى خود جوش آيد - جوش آمدنى كه معمولًا مقدّمه شراب شدن است - خوردن آن حرام و بنابر احتياط واجب نجس است. ولى اگر با حرارت آتش يا غير آن به جوش آيد نجس نيست؛ اما خوردنش حرام است. همچنين آب خرما و مويز و كشمش، بنابر احتياط واجب.
6. هرگاه مويز و كشمش را در غذا بريزند و بجوشد، به طورى كه آب به داخل آن نفوذ كند و آب داخلش نيز بجوشد حرام مى شود، امّا نجس نيست و مى توان آنها را جدا كرد و غذا را خورد. ولى در حال سرخ كردن و دم كردن در برنج و امثال آن مانعى ندارد. و در مورد خرما نيز اگر آب آن در غذا وارد شود و بجوشد و مستهلك شود مانعى ندارد. ولى اگر مقدار آن به قدرى باشد كه بجوشد ولى مستهلك نشود نمى توان آن را خورد.
7. مشروب الكلى كه از جو گرفته مى شود و به آن «آبجو» مى گويند حرام، و از جهت نجاست مانند شراب است، ولى آبى كه براى خواصّ طبّى از جو مى گيرند و به آن «ماء الشّعير» مى گويند و ابداً مسكر نيست، پاك و حلال است.
8. مخمّر آبجو كه به آن «لوردوبير» نيز مى گويند و به صورت گردى است كه مصرف طبّى دارد و نه مسكر است و نه مايع، پاك و حلال است.[43]
آشاميدنِ مشروباتِ مست کننده، حرام و از گناهان كبيره است:
9. منظور از شراب هر مايع مست كننده اى است و آبجو نيز جزء مشروبات الكلى است، حتّى نوشيدن يك قطره شراب و كمتر از آن نيز حرام است.
10. سفره اى كه بر سر آن شراب مى خورند، اگر انسان يكى از آنان حساب شود، نشستن كنار آن و خوردن از آن سفره حرام است، هرچند غذاى حلال باشد.[44]
استفتائات مشروبات مست کننده
استفتائات نجاسات > مسكر مايع و انواع الكل
سؤال: بنا به نقل بعضى از دانشجويان رشته شيمى، مواد تشكيل دهنده الكل صنعتى و طبّى يكى است و فقط به لحاظ غير قابل شرب شدن به الكل صنعتى مادّه اى رنگى اضافه مى گردد، با اين فرض حكم اين دو نوع الكل را بيان فرماييد؟
جواب: الكل طبّى صنعتى پاك است زيرا با قطع نظر از ماده رنگى، قابل شرب نيست نوعى سمّ محسوب مى شود بنابراين ادلّه مسكر مايع، شامل آن نمى شود.
سؤال: آيا هر مادّه اى كه در آن الكل باشد حرام است؟
جواب: اگر عرفاً مسكر و مستكننده نباشد اشكالى ندارد.
سؤال: حكم الكل را از نظر طهارت و نجاست بيان فرماييد؟
جواب: الكل صنعتى طبّى پاك است ولى مشروبات الكلى مستكننده اشكال دارد.
سؤال: مصرف غذاها يا مايعاتى كه به طور طبيعى مقدار بسيار كمى از آن را الكل تشكيل مى دهد مانند سركه و يا آبجو بدون الكل چه حكمى دارد؟
جواب: هرگاه صدق مشروبات الكلى بر آن نكند اشكالى ندارد.[45]
سؤال: بعضى از مردم در كشور هندوستان به اين اعتقاد كه اگر قلب انسان پاك باشد كافى است، شراب مى خورند و مى گويند: «خدا در قرآن فرموده خمر حرام است، نه مشروبات الكلى» ما در مقابل اين گونه افراد با چه دلايلى سخن بگوييم؟
جواب: اين افراد به يقين از احكام شرع اسلام و قرآن و سنّت پيامبر صلى الله عليه و آله و روايات معصومين عليهم السلام بى خبرند؛ تمام علماى اسلام، بدون استثنا، معتقدند كه تمام انواع مشروبات الكلى حرام است و هيچ مسلمانى حق ندارد با اين بهانه ها و خيالات شيطانى به سراغ يكى از مشروبات الكلى برود، و در احاديث پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و ساير معصومين عليهم السلام تصريح شده كه همه مسكرات يكسانند و در آيات قرآن نيز اشاراتى به اين معنا وجود دارد.
سؤال: لطفاً به سؤالات زير پاسخ فرماييد:
الف) آيا از نظر طهارت تفاوتى بين الكل صنعتى و الكل طبّى وجود دارد؟
جواب: تمام الكلهايى كه درجه غلظت آن بالاست و به خاطر غلظت آن قابل شرب نيست، هرچند مواد سمّى در آن نباشد پاك است و فرقى ميان الكل طبّى و صنعتى از اين نظر نيست؛ امّا الكلهايى كه درجه غلظت آنها در حدّى است كه قابل شرب است از نظر طهارت اشكال دارد.
ب) الكل را مى توان از تقطير مشروبات الكلى نيز به دست آورد. اين چنين الكلى چه حكمى دارد؟
جواب: آنچه از تقطير مشروبات الكلى به دست مى آيد همان حكم را دارد.
ج) اگر ندانيم الكلى از مشروبات الكلى تهيّه شده است يا از طرق ديگر، آيا اين الكل پاك است؟
جواب: با شرايطى كه در بالا گفته شد، پاك است.
د) آيا استفاده از الكل براى ضد عفونى كردن محلّ تزريقات، يا ناف بچّه، موجب نجاست پوست مى شود؟
جواب: اشكالى ندارد، پاك است.
ه) برخى از داروهاى پوستى، نظير محلولهاى جلوگيرى از ريزش مو، يا برطرفكننده جوش هاى جلدى، حاوى الكل مى باشند؛ آيا استفاده از اين محلولها موجب نجاست مو و پوست بدن مى شود؟
جواب: اگر از الكلهاى پاك در آن استفاده شده اشكالى ندارد، همچنين، اگر شك داشته باشيم.
و) مصرف عطرها و ادكلن هايى كه حاوى الكل مى باشند از لحاظ طهارت چه حكمى دارد؟ منظور عطرها و ادكلنهاى خارجى (فرانسوى، ايتاليايى و مانند آن است) كه در مغازه هاى فروش لوازم آرايشى و بهداشتى به فروش می رسد؛ آيا براى نماز اشكال دارد؟ استفاده نمودن طلّاب و روحانيّت معزّز از آنها چه صورت دارد؟
جواب: آنها نيز اشكالى ندارد.
سؤال: لطفاً به دو سؤال زير پيرامون الكل پاسخ دهيد:
الف) در مواردى الكل حكم دارو دارد - مثل مسموميّت با متانول - و خوردن آن ضرورت پيدا مى كند؛ در اين گونه موارد شُرب الكل چه حكمى دارد؟
جواب: در صورتى كه از الكلهاى مستكننده و در غلظت هاى قابل شرب باشد، تنها وقتى جايز است كه داروى منحصر به فرد محسوب شود و جانشينى نداشته باشد.
ب) گروهى از داروهاى تزريقى به دليل مسائل فرمولاسيون حاوى مقاديرى الكل هستند؛ مصرف اين گونه داروها چه حكمى دارد؟
جواب: اگر از الكلهاى طبى در آن استفاده شود و در شرايط فعلى جنبه مايع مسكر ندارد اشكالى ندارد.
سؤال: آيا الكلِ سفيدِ خالص، كه مسكر است و براى مصارف پزشكى مورد مصرف قرار مى گيرد، نجس است و بايد از آن پرهيز كرد؟ ساير الكل ها كه مسكر نيستند چطور؟
جواب: الكلهايى كه به صورت فعلى قابل شرب نيست و بايد آن را رقيق كرد نجس نمى باشد؛ ولى اگر به صورت كنونى اش قابل شرب باشد نجس است (بنابر احتياط واجب) و اگر مشكوك باشد آن نيز پاك است.
سؤال: اگر الكل سفيد را در ادكلن ها و مواد آرايشى به كار برند، با توجّه به اينكه موادّ شيميايى ديگرى نيز به اين گونه كالاها اضافه مى كنند و در نتيجه مثل الكل صنعتى، قابليّت شرب ندارند، محكوم به طهارت هستند؟
جواب: اگر بدون آن مواد قابل شرب است و مايع مستكننده محسوب مى شود نجس است (بنابر احتياط واجب).
سؤال: اگر مقادير كمى الكل سفيد، به منظور استفاده و خواص دارويى، به شربت ها اضافه شود اين گونه كالاها پاك مى باشند؟
جواب: از جواب بالا معلوم شد.
سؤال: «كامبوجيا» قارچى است كه در محلول چاى و شكر تكثير مى شود و مدّت تكثير آن، يك هفته تا 15 روز است. قارچ را در محلول شكر و چاى قرار مى دهند و بعد از يك هفته محلول به دست آمده را به مصرف دارويى - كه يك نوشيدنى است – مى رسانند. البتّه بدون بيمارى هم مى توان از آن استفاده كرد؛ ولى اين محلول حاوى 5% الكل است. آيا نوشيدن اين محلول حلال است؟
جواب: اگر اين محلول مستكننده بوده باشد، هرچند مستى خفيف بياورد، حرام است؛ مگر در مواردى كه داروى منحصر به فرد باشد.[46]
سؤال: آيا رفتن به مجالسى كه در آن مشروبات الكلى مصرف و موسيقى پخش مى شود، جايز است؟
جواب: جايز نيست.
سؤال: شخصى قبل از تشرّف به اسلام مشروبات الكلى مى فروخته، و از در آمد آن به پدر و مادرش كمك مى كرده است. حال كه مسلمان شده، آيا مى تواند به كار مذكور ادامه دهد؟
جواب: اشكال دارد.
سؤال: آيا براى زن مسلمان جايز است مشروب روى ميز غذاخورى بگذارد، تا كسانى كه آن را حلال مى دانند مصرف كنند؟
جواب: جايز نيست؛ مگر در موارد ضرورت.
سؤال: يك واحد توليدى در نظر دارد نسبت به توليد ماء الشعير از موادّ اوّليّه عصاره يا پودر وارداتى اقدام نمايد. با توجّه به اينكه در مراحل تهيّه موادّ اوّليّه فوق، اين احتمال وجود دارد كه اوّل الكل وجود داشته، و بعداً طىّ مراحلى الكل آن گرفته شده، آيا توليد ماء الشعير از موادّ فوق جايز مى باشد؟
جواب: هرگاه وجود الكل در آن در مراحل اوّليّه باشد، - به اين معنا كه نخست مبدّل به يك مايع مستكننده شود، سپس الكل آن را با حرارت يا مانند آن بگيرند - اشكال دارد. و اگر چنين نيست، يا مستكننده بودن آن مشكوك است، مانعى ندارد.[47]
سؤال: شما می فرمایید الکل خوراکی نجس است ولی الکل طبی پاک، در حالیکه اگر همین الکل طبی را با آب رقیق کنند تبدیل به الکل خوراکی می شود. این چگونه است که آب پاک کننده، موجب نجاست الکل طبی می شود؟
جواب: گاهی دو چیز پاک، وقتی باهم مخلوط می شود یک چیز نجس را پدید می آورد. مثلاً مخمر که ماده ای پاک است با آب جوی عادی و پاک مخلوط می شوند و بعد از مدتی تبدیل به آب جوی نجس و مست کننده می شود. گاهی گفته می شود در مورد مخمر و آب جو تغییر شیمیایی صورت می گیرد ولی در مورد الکل همان ماده اول است و فقط رقیق شده است، اما جواب آن این است که ما تابع صدق عرفی هستیم، به ما گفته اند «المسکر المایع نجس» در حالیکه عرف الکل غلیظ را مسکر نمی گوید بلکه «سم» است، پس نجس هم نیست.
سؤال: اگر الکل را از تقطیر مشروبات الکلی به دست آورند چه حکمی دارد؟ اگر به این موضوع شک داشته باشیم چه؟
جواب: آنچه از تقطیر مشروبات الکلى به دست می آید همان حکم را دارد. در این صورت پاک است.
سؤال: گروهى از داروهاى تزریقى به دلیل مسائل فرمولاسیون حاوى مقادیرى الکل هستند مصرف این گونه داروها چه حکمى دارد؟
جواب: اگر از الکل های طبى در آن استفاده شود و در شرایط فعلى جنبه مایع مسکر ندارد اشکالى ندارد.
سؤال: ماءالشعیر یا مواد غذایی دیگر که دارای الکل 5% الی 8% است چه حکمی دارد؟
جواب: ممکن است بهطور طبیعی مقدار کمی الکل در برخی مواد غذایی باشد که اگر مست کننده نباشد خوردن آن اشکالی ندارد، اما اگر الکل مست کننده را از خارج وارد غذایی کرده باشند، استفاده از آن جایز نیست.
سؤال: خوردن دلستر انگور ازلحاظ شرعي اشكال دارد؟
جواب: اگر نجوشانند استفاده از آن مانعی ندارد و اگر آنقدر بجوشد كه دو قسمت آن بخار شود و يك قسمت بماند، حلال است.
سؤال: می خواستم بدانم که آیا استون که برای پاک کردن لاک استفاده می شود نجس هست یا نه؟ و اینکه جزو الکل های صنعتی هست یا طبی؟
جواب: نجس نیست.
سؤال: جوشاندن سرکه چه حکمی دارد؟
جواب: جوشاندن سرکه اشکالی ندارد.
سؤال: ترشی انگور پاک و حلال است؟
جواب: ترشی مذکور اشکالی ندارد.
سؤال: خوشه انگوری درون دیگ در حال جوش افتاده است. آیا تمام محتویات دیگ نجس می شود؟
جواب: نجس نمی شود؛ اگر خوشه هم مستهلک شود قابل خوردن است.
سؤال: اگر شک داشته باشیم چیزی که جوشانده شده، انگور بود یا غوره؛ در این صورت چه حکمی دارد؟
جواب: چيزى كه معلوم نيست غوره، يا انگور است اگر با آتش بجوشد، حرام نمى شود.
سؤال: آیا اگر مشروب خورده شود و بلافاصله بعدازآن استفراغ کند نجس است؟
جواب: در صورتیکه هنوز مشروب مستهلک نشده باشد، بنا بر احتیاط واجب نجس است.
سؤال: به نظر مبارک نگهدارى مشروبات الکلى چه حکمى دارد؟
جواب: حرام است و موجب تعزیر است، مگر در مواردى که غرض مهمی باشد یا بخواهند آن را تبدیل به سرکه کنند.
سؤال: اگر کسی مشروب خورده باشد و دهانش را آب نکشیده باشد - کمی آب خورده باشد - آیا رطوبت عطسه او نجس است؟
جواب: در صورتیکه بقایای مشروب در دهانش مستهلک شده - مخصوصاً با خوردن آب - ترشحات عطسه او پاک است.
سؤال: حلیت انگوری که آب درون آن جوشیده، با ذهاب ثلثان و تبدیل به کشمش شدن ثابت می شود و می فرمایید کشمش پخته شده اگر باد کرده و آب درون آن بجوشد حرام می شود، آیا این حرمت در شیره انگور بعد از ذهاب ثلثان و رقیق شدن و جوشیدن نیز ثابت است؟ و اگر نیست، منشأ اختلاف چیست؟
جواب: در شیره انگور بعد از رقیق شدن این حرمت نیست، زیرا شیره بعد از رقیق شدن هیچگاه احتمال مسکر شدن در آن نمی رود، ولی آب انگور جوشیده را که ثلثان نشده، اگر بگذارد احتمال مسکر شدن وجود دارد.
سؤال: نظر شریف جنابعالی در خصوص حلیت یا حرمت شرابی که الکلش را به صفر درصد رسانده اند بفرمایید.
جواب: درصورتیکه قبلاً به صورت شراب بوده و بعد الکل آن را به صفر رسانده اند، حکم شراب ندارد، ولی چون شبهه نجاست دارد نوشیدنش اشکال دارد.
سؤال: کسی که عرق می خورد و دهانش را اختصاصاً آب نمی کشد؛ آیا با اعمالی مثل آب خوردن و غذا خوردن پاک می شود به طوریکه بشود از ظرفی که او آب می خورد آب خورد؟
جواب: به این صورت پاک نمی شود ولیکن اگر از نزد شما برود و احتمال بدهید که در غیاب شما دهان خود را آبکشیده کافی است.
سؤال: استفاده از شراب برای تقویت پوست چه حکمی دارد؟
جواب: درصورتیکه ضرورت شدیدی باشد به شرط اینکه جذب بدن و موجب مستی ولو بهصورت خفیف نشود اشکالی ندارد. البته برای وضو و نماز باید تطهیر شود.
سؤال: اگر آب روی کشمش بریزیم و نگه داریم حرام است؟
جواب: درصورتیکه مدت طولانی بماند که بوی مسکر پیدا کند حرام است.
سؤال: سیب را سرکه انداختیم بعد از 10 روز شیشه سرکه شکسته و سیب ها پخش شده است، آیا مکان نجس است؟
جواب: در فرض سؤال پاک است.
سؤال: برخى از مرغدارانِ گوشتى، به جهت استنباط غلط از بعضى گفته ها، اقدام به مخلوط نمودن مشروب الكلى با آب كرده و آن را به خورد مرغ می دهند! تا به زعم خود در جهت رفع بيمارى، يا از بروز بيمارى اقدام كرده باشند. از نظر دامپزشك اين امر نه تنها هیچ گونه نفعى براى مرغ ندارد، بلكه موجب ايجاد ضايعه در سيستم فيزيولوژيك بدن مرغ می شود. با توجّه به کوتاه مدت بودن دوره رشد مرغ، براى رسيدن به وزن مطلوب جهت ذبح (بين 45 الى 55 روز) در صورتیکه مجال استبراء نبوده باشد، حكم شرعى مسئله براى توليد كننده و مصرفکننده چيست؟
جواب: اين مطلب باعث حرمت گوشت مرغ نمی شود و استبراء لازم نيست، ولى به یقین چنين مرغ هایی غذاى مطلوبى نخواهند بود.[48]
استفتائات نوشيدنی های حرام > آشامیدن شراب
سؤال: مشروباتى به نام آبجو در بازار است كه گاه هيچ الكل ندارد، و گاه الكل آن بسيار كم است. آيا استفاده از آن جايز است؟
جواب: در صورتى كه مست كننده نباشد و الكل ندارد حرام نيست.
سؤال: مى دانيم الكل طبّى و صنعتى كه قابل شرب نيست، نجس و حرام نمى باشد. حال اگر آن را رقيق كنند به گونه اى كه قابل شرب شود چه حكمى دارد؟
جواب: در اين صورت هم نجس و هم حرام است. متأسّفانه بعضى از سودجويان چنين الكلى را در اختيار عدّه اى از جوانان گذاشتند كه در نهايت برخى از آنها مردند و تعداد ديگر كور و نابينا شدند![49]
سؤال: به نظر مبارك نگهدارى مشروبات الكلى چه حكمى دارد؟
جواب: حرام است و موجب تعزير مى باشد، مگر در مواردى كه غرض مهمّى باشد يا بخواهند آن را تبديل به سركه كنند.[50]
سؤال: پختن انگور، و نيز پختن يا سرخ كردن كشمش، يا خوردن آن چه حكمى دارد؟
جواب: پختن انگور اشكال دارد؛ ولى كشمش اشكال ندارد؛ مگر اينكه يقين حاصل شود كه آب درون كشمش به جوش آمده است.
سؤال: اگر خوراك حيوانى مشروب و آبجو باشد؛ خوردن گوشت آن چه حكمى دارد؟
جواب: اشكالى ندارد؛ ولى اجتناب بهتر است.[51]
سؤال: با توجّه به اينكه از نظر پزشكى ثابت شده مصرف كم و كنترلشده مشروبات الكلى نه تنها ضررى براى بدن ندارد، بلكه مانند آشاميدنيهاى ديگر مفيد مى باشد، و با در نظر گرفتن اينكه مشروبات الكلى نوعى از نعمت هاى خداوند مانند ساير نعمت هاست، چه اشكال دارد براى استفاده از جنبه هاى مثبت و مفيد آن، مانند بقيّه نعمتهاى خدادادى، با شرايط و مقدار مشخّص مصرف شود؟
اگر كسى به حدّى از درجه خودسازى و كنترل خويشتن رسيده باشد كه در اثر مصرف كم و كنترل شده مشروبات الكلى به ورطه اعتياد و حتّى مستى كشيده نشود، آيا مجاز به مصرف كم و كنترلشده مشروبات الكلى مى باشد؟
جواب:
اوّلًا: هيچ كس نمى گويد مشروبات الكلى به مقدار كم ضرر ندارد، بلكه مقدار كم ضررش كمتر است.
ثانياً: هرگاه چنين اجازهاى به مردم داده شود، به هيچ وجه قابل كنترل نيست، و به زودى تمام جامعه آلوده مى شود. به همين جهت شرع مقدّس آن را به طور كلّى ممنوع كرده است.
ثالثاً: قانون جنبه عمومى دارد، و نمى توان اشخاص را به بهانه هاى مختلف استثنا كرد. سعى كنيد ان شاء اللَّه گرفتار وسوسه هاى شيطان نشويد.[52]
سؤال: اگر انگور سیاهی که در یک ظرف سربسته در محیط خانه و دور از آفتاب نگهداری شود به طوری که به آن مقداری نبات و عسل افزوده شده است و آشامیدنی از آن به وجود آمده است خوردن آن چه حکمی دارد؟
جواب: چنانچه به صورت مُسکر درآید حرام است.
سؤال: ماء الشعیر که دارای الکل 5% الی 8% می باشد چه حکمی دارد؟
جواب: الکل بصورت کم در بسیاری از مواد غذایی ممکن است موجود باشد، ولی مادام که بطور طبیعی مست کننده نباشد و یا زیان آن اثبات نگردد حکم تحریم بر آن جاری نمی شود.
سؤال: زدن لیوان آب به یکدیگر مانند شرابخواران چه حکمی دارد؟
جواب: این کار که به معنای تقلید از شرابخواران است، اشکال دارد. اما خوردن آب داخل لیوان حرام نیست.
سؤال: خوردن الکل رقیق شده که به هیچ عنوان مست کننده نباشد چه حکمی دارد؟
جواب: با توجه به اینکه این کار تدریجا انجام می شود نخست مست کننده است سپس غیر مسکر، و در زمان مست کننده بودن نجس است این نجاست می ماند و نجس است و خوردن آن جایز نیست.
سؤال: نوشیدن آب از بطری شراب چه حکمی دارد؟
جواب: از ظروفی که مخصوص این امور است اجتناب نمایید.
سؤال: ظرفی که که در آن مشروبات الکلی نگهداری می شده است؛ اگر بعد از شستن مورد استفاده قرار گیرد؛ اشکالی ندارد؟ و خوردن آبی که داخل آن ریخته می شود اشکالی ندارد؟
جواب: در صورتی که ظرف مخصوص شراب نباشد، بعد از تطهیر، استفاده از آن اشکالی ندارد.
سؤال: در تولید ماءالشّعیر بدون الکل دو روش وجود دارد: یک نوع از ابتدا، الکل تولید نمی شود و در نوع دیگر الکل تولید شده را بخار می کنند. حکم استفاده از آنها چگونه است؟
جواب: در حالت اوّل اشکالی ندارد ولی اگر الکل مست کننده تولید شود، مایع موجود نجس است بنابراحتیاط و با تبخیر الکل نجاست از بین نمی رود. و در صورتی که شک داریم نوشابه موجود از کدام روش تهیّه شده استفاده از آن مانعی ندارد.
سؤال: با توجه به این که یقین به بودن الکل در دوغ کفیر وجود ندارد آیا استفاده از آن جایز است؟
هرگاه این فرآورده لبنی موجب سکر یا همان مستی - هر چند به صورت خفیف - نشود خوردن آن اشکالی ندارد.
سؤال: خوردن ماءالشعیر هایی که در بازار ایران موجود می باشد، چه حکمی دارد؟
جواب: اشکالی ندارد.
سؤال: استعمال و خرید و فروش نوشیدنی های حلالی که نام بعضی از مشروبات الکلی خارجی بر آنها گذاشته شده است چه حکمی دارد؟
جواب: نامگذاری مشروبات حلال به نام مشروبات حرام اشکال شرعی دارد و ممکن است مقدمه ای برای آلوده ساختن اجتماع به مشروبات حرام بوده باشد.[53]
استفتائات حدود > حدّ شرب خمر
سؤال: آيا لعنت كردن شارب الخمر جايز است؟ حدّ آن چقدر است؟
جواب: لعنت كردن كسى كه علناً شراب مى خورد جايز است و حدّ آن هشتاد تازيانه مى باشد.[54]
سؤال: آيا خوردن شراب به مقدار كم، در صورتى كه فقط و فقط براى معالجه باشد و به هيچ وجه هدف سكر در آن نباشد و توأم با استغفار و اكراه باشد و معالجه هم بدين طريق ميسّر شود، به نحوى كه هيچ دارويى نتواند تا اين حدّ مؤثّر باشد، و فى الواقع براى حفظ جان و بقاى وجود باشد و لاغير مجاز است؟
جواب: تنها در صورتى جايز است كه ضرورت قطعى پيدا كند و داروى منحصر به فرد باشد و جانشينى نداشته باشد، و غالباً چنين نيست.
سؤال: نوشيدن مسكرات، به طورى كه آدمى را از خود بى خود نكند و براى او ضرر نداشته باشد، چه حكمى دارد؟
جواب: نوشيدن مسكرات در هيچ حال جايز نيست و حدّ شرعى دارد و تفاوت حال اشخاص در آن تأثيرى ندارد؛ حتّى نوشيدن يك قطره از آن هم حرام است.
سؤال: چنانچه متّهم بعد از اقرار به شرب خمر در محضر دادگاه مدّعى شود كه قبل از دستگيرى از گناه خود توبه نموده است، آيا در اين مورد حدّ ساقط مى گردد؟ يا اينكه اين مورد از مواردى است كه مى تواند مشمول عفو ولىّ امر قرار گيرد؟
جواب: توبه بعد از دستگيرى اثرى ندارد؛ ولى هرگاه سخن او حكايت از توبه فعلى او كند، حاكم شرع مى تواند او را ببخشد، مشروط بر اينكه ثبوت جرم از طريق اقرار باشد.[55]
سؤال: با توجّه به اينكه حدّ شرب خمر بر مردان بايد بر بدن بدون ساتر - غير از ساتر عورت - انجام گيرد، لطفاً بفرماييد:
الف) در صورتى كه مجرى حكم، حد جلد را از روى لباس زده باشد، آيا چنين حدّى مسقط حدّ شرب خمر مى باشد؟ يا بايد دوباره مجازات به شكل صحيح اجرا شود؟
ب) در صورت مثبت بودن پاسخ، حكم اجراى اوّليه چه مى شود؟ آيا مأمور اجراى حكم نسبت به آن قصاص مى شود؟ يا حكم ديگرى دارد؟
ج) در صورتى كه قاضى تصريح كرده باشد كه بايد تازيانه بدون ساتر - غير از ساتر عورت - زده شود، اگر احراز شود كه مأمورين اجرا، عمداً يا به جهت اهمال و سهل انگارى، اين گونه حكم را اجرا كرده اند، آيا مى توان آنان را تعزير نمود؟
د) چنان چه امور فوق احراز نشود، يا مشخّص شود كه اين عمل از روى غفلت و قصور انجام گرفته، چه حكمى متوجّه آنان خواهد شد؟
جواب الف تا د: احتياط واجب آن است كه افراد را مطلقاً برهنه نكنند؛ البتّه نبايد پوشش آنها به قدرى كلفت باشد كه تأثير شلّاق را از بين ببرد.
سؤال: با توجّه به اينكه در برخى از روايات آمده كه: «شدّت تازيانه در حدّ شرب خمر، شديدتر از حدّ قذف است». و در برخى ديگر از روايات آمده كه «تازيانههاى حدّ قذف معمولى زده مى شود». لطفاً بفرماييد كه شدّت تازيانه ها در حدّ شرب خمر چگونه بايد باشد؟ آيا همانند حدّ زنا بايد اشدّ ضرب باشد، يا از نظر شدّت بين حدّ زنا و حدّ قذف مى باشد؟
جواب: در حدّ شرب خمر بايد شدّت ضرب در حدّ متوسط باشد.
سؤال: در هنگام اجراى حدّ شرب خمر بر مرد، در بسيارى از موارد محدود پس از چند ضربه خود را روى زمين مى اندازد، يا قادر بر ايستادن نيست، و بر زمين مى افتد، آيا مى توان باقيمانده تازيانه ها را در حال خوابيده بودنِ وى جارى كرد، يا بايد به وسيله اى وى را سر پا نگهداشت - مانند بستن وى بر ستون و مانند آن - و حد را در حال ايستاده بر او جارى كرد؟
جواب: اجراى حد در حالى كه خوابيده باشد جايز نيست.
سؤال: در فرض سؤال فوق، چنانچه سر پا نگهداشتن وى به شكل متعارف ممكن نباشد، رعايت امرى نزديك به آن مانند نيمه ايستاده نگهداشتن، يا انداختن وى بر روى نرده، يا مبل و مانند آن، از حيث لزوم يا جواز، چگونه است؟
جواب: در صورتى كه به قسمتى از پاها و رانها و مانند آن، كه حالت ايستاده دارد، بزنند اشكالى ندارد.[56]
سؤال: آیا حکم شرابخوار همواره زدن 80 ضربه شلاق است؟ یا کم و زیاد هم می شود؟ آیا ممکن است حکم تبعید یا تراشیدن سر هم به مجازات افزود یا این کار نوعی بدعت است؟
جواب: حد شرابخوار همان است که نوشته اید، مگر اینکه جرم دیگری مرتکب شده باشد که آن هم مجازات جداگانه ای دارد.
سؤال: آیا استفاده از دستگاه های تست تنفسی الکل با توجه به احتمال خطا در دستگاه و محصور بودن راه های اثبات حدود در شرع مقدس اسلامی و قانون از لحاظ شرعی موجه وبلا اشکال است؟ یا اینکه باتوجه به حصری بودن دلایل در صورت فقدان ادله دیگر این تست فاقد شرط اثبات شرب خمر و جاری نمودن حد است؟
جواب: این تست و آزمایش به تنهایی برای اثبات جرم شرب خمر و اجرای حد شرعی کافی نیست.
سؤال: حد مصرف مسکر که هشتاد ضربه شلاق است با یک بار اقرار به مصرف مسکر حد جاری می شود؟ یا باید چند بار اقرار به مصرف مسکر کند، تا حد جاری شود؟
جواب: حد شرب خمر با دوبار اقرار ثابت می شود.[57]
منابع:
- از تو سوال مى كنند
- استفتائات جديد
- پاسخ به پرسشهاى مذهبى
- پيام قرآن
- تفسير نمونه
- دائرة المعارف فقه مقارن
- رسالة توضيح المسائل فارسى
- مسيحيت در دنياى كنونى
- ahkam.makarem.ir/fa
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.