پاسخ اجمالی:
از آيات قرآن بر مى آيد كه «وحى» معانى مختلفى دارد، بعضى تكوينى است و بعضى تشريعى و در هفت معناى زير به كار رفته است: 1- وحى تشريعى كه بر پيامبران نازل مى شد. 2- الهام به غير انبياء. 3- پيام الهى به فرشتگان. 4- پيام با اشاره. 5- القائات مرموز شيطانى. 6- تقدير قوانين الهى در جهان تكوين. 7- آفرينش غريزه ها. نزول وحى بر پيامبران نيز به صورت هاى مختلفى بوده از جمله: 1- نزول ملک و مشاهده فرشته وحی. 2- شنیدن صدای فرشته بدون مشاهده او. 3- الهام به قلب. 4- خواب و رویای صادقه.
پاسخ تفصیلی:
از آيات قرآن به خوبى بر مى آيد كه «وحى» معانى مختلفى دارد، بعضى تكوينى است و بعضى تشريعى؛ و روى هم رفته در هفت معناى زير به كار رفته است:
1. وَحْىِ تَشريعى كه بر پيامبران نازل مى شد.
2. وحى به معناى الهام هايى كه به غير انبياء مى شد؛ مانند: آنچه درباره مادر موسى آمده است: «وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ ...»(1)؛ (ما به مادر موسى وحى [الهام] فرستاديم كه او را شيرده، و هنگامى كه بر او ترسيدى او را در دريا بيفكن، و نترس و غمگين مباش كه ما او را به تو باز مى گردانيم، و او را از رسولان قرار مى دهيم).
نظير همين معنا، بلكه به صورت كامل تر در مورد مريم(عليه السلام) در سوره مريم آمده است كه فرشته وحى در برابر او ظاهر شد و بشارت تولّد عيسى را به او داد.(2)
3. وحى به فرشتگان يعنى پيام الهى به خود آنها؛ چنانكه در داستان غزوه بدر در سوره انفال آمده است: «إِذْ يُوحِى رَبُّكَ إِلَى الْمَلاَئِكَةِ أَنِّى مَعَكُمْ فَثَبِّتُوا الَّذِينَ آمَنُوا»(3)؛ (به خاطر بياور زمانى را كه پروردگارت به فرشتگان وحى كرد كه من با شما هستم، پس كسانى را كه ايمان آورده اند ثابت قدم داريد).
4. وحى به معناى پيام با اشاره؛ مطلبى كه در داستان زكريا(عليه السلام) آمده است: «فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ مِنْ الْمِحْرَابِ فَأَوْحَى إِلَيْهِمْ أَنْ سَبِّحُوا بُكْرَةً وَعَشِيّاً»(4)؛ (از محراب عبادتش به سوى مردم بيرون آمد و با اشاره به آنها گفت صبح و شام [خدا را] تسبيح گوييد).
5. وحى به معناى القائات مرموز شيطانى؛ مانند: «وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِىّ عَدُوّاً شَيَاطِينَ الاِْنسِ وَالْجِنِّ يُوحِى بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْض زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً»(5)؛ (اين گونه براى هرپيامبرى دشمن از شياطين انس و جن قرار داديم كه سخنان فريبنده و بى اساس را [براى اغفال مردم] به طورى سرى به يكديگر مى گفتند).
6. وحى به معناى تقدير قوانين الهى در جهان تكوين؛ مانند: «وَأَوْحَى فِى كُلِّ سَمَاء أَمْرَهَا»(6)؛ (خداوند در هر آسمانى تقدير و تدبير لازم را فرمود). و آنچه درباره شهادت زمين در قيامت آمده است نيز ممكن است اشاره به همين معنا باشد؛ «يَوْمَئِذ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحَى لَهَا»(7)؛ (در آن روز زمين اخبارش را باز مى گويد، چرا كه پروردگارت به او وحى كرده).
7. وحى به معناى آفرينش غريزه ها؛ مانند: «وَأَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِى مِنْ الْجِبَالِ بُيُوتاً وَمِنْ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ»(8)؛ (پروردگارت به زنبور عسل وحى [الهام غريزى] فرستاد كه از كوه ها و درختان و داربست هايى كه مردم درست مى كنند خانه هايى برگزيند).
اينها همه از يك سو، از سوى ديگر نزول وحى بر پيامبران نيز به صورت هاى مختلفى صورت گرفته است كه در قرآن مجيد و روايات حدّاقل به چهار صورت آن اشاره شده است:
1. گاه به صورت نزول ملك و مشاهده فرشته وحى است.
2. گاه به صورت شنيدن صداى فرشته بدون مشاهده اوست.
3. گاه به صورت الهام به قلب ایشان است.
4. گاه به صورت خواب و رؤياى صادقه است؛ مانند آنچه در داستان ابراهيم(عليه السلام)درباره ذبح فرزندش اسماعيل(عليه السلام) آمده(9) يا آنچه در مورد پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) درباره بشارت ورود مسلمين در نهايت امنيّت در مكّه براى زيارت خانه خدا در سوره «فتح» آيه 27 ديده مى شود.
در روايتى آمده است كه يكى از اصحاب از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله)سؤال كرد: وحى بر شما چگونه نازل مى شود؟
حضرت فرمود: «احياناً يأتِينىِ مِثْلُ صِلصِلَةُ الجَرَسَ، وَهُوَ اَشّدُهُ عَلَىَّ، فَيَفُصِمُ عَنّىِ فَقَدْ وعُيَتُ ما قَالَ، و احياناً يتمثل لى الملك رجلا فَيُكِلّمنِىُ فَاَعِى ما يقول»(10)؛ (گاهى وحى همانند صداى زنگ به سراغ من مى آيد، و اين از همه بر من سخت تر است، حقايق را بر من روشن مى كند، و من آنچه را مى گويد حفظ مى كنم، و گاه فرشته وحى به صورت مردى در مقابل من مجسّم مى گردد و با من سخن مى گويد و من آنچه را مى گويد حفظ مى نمايم).
در حديث ديگرى از امام صادق(عليه السلام) نقل شده است كه فرمود: «انبياء و رسولان بر چهار طبقه اند: بعضى از آنها الهام به قلب او مى شود و از خودش تجاوز نمى كند، و بعضى در خواب مى بيند و صدا را در بيدارى مى شنود، ولى او را نمى بيند، و مبعوث به هيچ كس نيست... بعضى در خواب مى بينند و در بيدارى نيز صداى ملك را مى شنوند و او را نيز مشاهده مى كنند و تنها مأمور هدايت طايفه اى هستند كم باشند يا زياد.... و بعضى در خواب مى بينند صدا را در بيدارى مى شنوند و فرشته را مشاهده مى كنند و امام و پيشواى [عموم مردم جهان] هستند».(11)،(12)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.