پاسخ اجمالی:
مطابق آنچه در متون و کتابهای بهائیان آمده، صبح ازل برخلاف توصیف های علی محمدباب از او و برخلاف آنچه تظاهر به دینداری به دیانت بابی می کرده، مردی بی ایمان، دشمن خدا، بی سواد، جاه طلب و ریاست طلب بود که به خاطر حبّ جاه و مقام میان خود و برادرش حسینعلی بهاء نزاع ایجاد کرد. چنانچه حسینعلی در یکی از کتابهایش نوشته صبح ازل خبیث و مشرک بود. بهائیان او را با الفاظی چون گاو، خر، مگس، سوسک و... لقب می دهند و حتی حسینعلی بهاء در یکی از نوشته هایش به او اتهاماتی درباره فساد اخلاقی منتسب می کند.
پاسخ تفصیلی:
از نظر بهائیان:
1 - "صبح ازل" بر خلاف تجلیل و توصیف های "علی محمد شیرازی" و تظاهرات خود در ایام 20 ساله، مردی بی ایمان، خبیث، دیوانه، بی سواد، حسود و فاسد، فریب خورده، خودخواه، جاه طلب و به خاطر حب ریاست، میان خود و برادراش موجد نزاع ها شد.
همه این نوشته ها و تصریحات ملهم از حسینعلی میرزا، مستقیماً از آثارش سرچشمه گرفته است و در واقع، جزء لاینفک و ضروری عقاید بهائیان است. تا آنجا که حسینعلی میرزا در کتاب "بدیع" جزماً تصریح کرده است که:« صبح ازل دشمن خداست: و اینکه نوشته: (ان الامر ینتهی الی اسم الوحید ( یحیی ) لان ظهوره بنفسه حجة و لایحتاج الی نصی فوالله حین الذی کتبت هذه الکلمة قد بکت کل الاشیاء.... لانک لاثبات عدّو من اعداء الله احتقرت شأن الله و عظمته ).
و اما پاسخ سخن تو که: باب گفته است: مقام من بر می گردد به اسم وحید ( که مطابق است در عدد با کلمه یحیی - 28 )، که ظهور او به خودی خود برهان و حجت بوده و احتیاج به تصریح و نص کردن من نیست. این است که: قسم به خدا که هنگام کتابت این سخن همه موجودات کردند؛ زیرا تو به خاطر اثبات کردن مقام دشمنی از دشمنان خدا، به مقام عظمت پرودگار ( بهاء ) تحقیر و توهین نمودی.(1)
2 - صبح ازل، مردی خبیث و مشرک: چنانچه حسینعلی میرزا در کتاب بدیع نوشته است: کتاب مستیقظ را بخوان که در آن کتاب، مرشدت میرزا یحیی، فتوی بر دم جمیع نفوس مقدسه داده و کتاب دیگرش که در آن، مخصوص در اماکن متعدده، فتوی بر قتل کل نفوس داده؛ مع ذلک جمیع را به حق راجع نموده و خود آن خبیث مشرک به حضرت ابهی عریضه ای معروض داشته و حال به خط خود او موجود است.(2)
3 - بابیان بیست سال است که در اثر نیرنگ زعمایشان به ناحق و به نادرستی فریب عقایدی را خورده اند، که از بیخ بی اساس و واهی بوده است.
چنانچه حسینعلی میرزا از قول یک فرد ازلی، خطاب به یکی از بهائیان می نویسد: «خیلی خیلی عجب است از شما که قریب بیست سال است میرزا یحیی را به خدائی پرستیدید، که خود مطلعم در اصفهان در نزد خودم اقرار نمودید؛ حال مردود شده و به دیگران چه جوابی گویم که می گویند: فلانی ها هر روز به یکی می چسبند و یکی را حق می دانند و بعد باطل می نمایند؛ این از عدم تمیز آنها است، به جهت آن که حق، باطل نمی شود و این تناقض است دین اینها بوالهوسی است، به چه دلیل اول حق بود و خدا و حال باطل است و عبد کافر».
و در پاسخ این اعتراض، جناب "بهاء" از زبان دیگری می گوید:« اولا این بحث به شما وارد است که سالها نفوسی را پیشوا دانستید، که اخبث از آن نفوس در ابداع نیامده و ثانیاً اینکه این عباد به او خلوص داشته ایم و مقریم چه در کلمات ابهی، بعضی اوصاف مشاهده می شد و همه گمان می نمودیم که مرجع آن اوصاف، نفس موهوم است.
(الی ان کشف الله لنا ماکشف و اطلقنا من افعاله مالا فعله النمرود و لا الفرعون و لذا کسرنا صنم الوهم).(3)
4 - از نظرگاه بهائیان، صبح ازل و جانشین باب، یک گاو و فرزندش گوساله است: چنانچه حسینعلی میرزا می نویسد:
( وایّ قهر اعظم من ذلک تعبدون البقر و لاتعرفون ثم تدعون الله بأن یخرج لکم من صلبه عجلا لتعبدوه وتکونن من العابدین ثم من نسل هذا العجل عجلا آخر... )
کدام قهری است، که بالاتر باشد از عبادت کردن شما، از گاوی که آنرا نمی شناسید ( میرزا یحیی) و سپس از خدا مسئلت می نمائید که گوساله از صلب آن بیرون آورد، که پس از گذشتن آن گاو از گوساله اش پرستش نمائید.(4)
و به همین سان صبح ازل را با القاب خر، گوساله، گاو نر، مار، مگس، سوسک و... مورد خطاب قرار داده و تا آنجا که حسینعلی میرزا و اخلافش پای را از این بالاتر نهاده، با صراحت تمام حرام زادگی صبح ازل را اعلام داشتند.(5) و در کتاب "بدیع"(6) و "اقتدارات"(7) و مائده آسمانی، حسینعلی میرزا آشکار ساخت که صبح ازل در بغداد، به همسر دوم سیدباب به عنف تجاوز کرده و پس از آنکه او سیر شده است او را وقف عام مریدانش نموده است.(8) تا آنجا که حسینعلی میرزا آشکارا نوشت که صبح ازل:
« مسلّم است به اکل و شرب و تصرف در ابکار ( جمع بکارت دختران ) و نساء ناس ( زنان مردم ) مشغول بوده و اعمالی که والله خجالت می کشم از ذکرش(9) مرتکب... ».(10)؛ (11)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.