پاسخ اجمالی:
مؤمنان راستین، افرادی متواضع و مجذوب پروردگارند که تسبیح و حمد او را می گویند و با او در دل شب به مناجات می پردازند، امیدشان باعث عصیان، و ترس از پرودگار موجب یأسشان نیست. آنها بندگان خدا را در نعمتهایی که دارند شریک می کنند.
پاسخ تفصیلی:
پاسخ این سؤال را مى توان با توجه به آیات 15 ـ 16 سوره «الم سجده» بدست آورد. خداى متعال در این دو آیه به بیان صفات برجسته مؤمنان راستین مى پردازد، و اصول عقیدتى و برنامه هاى عملى آنها را به طور فشرده با ذکر هشت صفت، بیان مى کند.
نخست مى فرماید: (تنها کسانى به آیات ما ایمان مى آورند که هر وقت این آیات به آنها یاد آورى شود، به سجده مى افتند، و تسبیح و حمد پروردگارشان را به جا مى آورند و تکبر نمى کنند)؛ «إِنَّما یُؤْمِنُ بِآیاتِنَا الَّذِینَ إِذا ذُکِّرُوا بِها خَرُّوا سُجَّداً وَ سَبَّحُوا بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ هُمْ لایَسْتَکْبِرُونَ».
تعبیر به «انّما» که معمولاً براى حصر است، بیانگر این نکته است که: هر گاه کسى دم از ایمان مى زند، و داراى ویژگى هائى که در این آیات آمده نیست در صف مؤمنان راستین نمى باشد، او فردى ضعیف الایمان است که نمى توان وى را به حساب آورد.
در این آیه چهار قسمت از صفات آنها بیان شده:
1 ـ به محض شنیدن آیات الهى به سجده مى افتند، تعبیر به «خَرُّوا» به جاى «سَجَدُوا» اشاره به نکته لطیفى است که این گروه مؤمنان بیدار دل، به هنگام شنیدن آیات قرآن، چنان شیفته و مجذوب سخنان پروردگار مى شوند که بى اختیار به سجده مى افتند، و دل و جان را در این راه از دست مى دهند.
آرى، نخستین ویژگى آنها همان عشق سوزان و علاقه آتشینشان به کلام محبوب و معبودشان است.
همین ویژگى در بعضى دیگر از آیات قرآن به عنوان یکى از برجسته ترین صفات انبیاء ذکر شده است، چنان که خداوند درباره گروهى از پیامبران بزرگ مى گوید: «إِذا تُتْلى عَلَیْهِمْ آیاتُ الرَّحْمنِ خَرُّوا سُجَّداً وَ بُکِیّاً»؛ (هنگامى که آیات خداوند رحمان بر آنان خوانده مى شد، به خاک مى افتادند و سجده مى کردند و گریه شوق سر مى دادند).(1)
گر چه «آیات» در اینجا به طور مطلق ذکر شده، ولى پیدا است که منظور از آن، بیشتر آیاتى است که دعوت به توحید و مبارزه با شرک مى کند.
2 و 3 ـ نشانه دوم و سوم آنها «تسبیح» و «حمد» پروردگار است، از یکسو، خدا را از نقائص پاک و منزه مى شمرند، و از سوى دیگر، او را به خاطر صفات کمال و جمالش، حمد و ستایش مى نمایند.
4 ـ وصف دیگر آنها تواضع و فروتنى و ترک هرگونه استکبار است؛ چرا که کبر و غرور نخستین پله نردبان کفر و بى ایمانى است، و تواضع و فروتنى در مقابل حق و حقیقت، نخستین گام ایمان است!
آنها که در راه کبر و خودبینى، گام بر مى دارند، نه در برابر خدا سجده مى کنند، نه تسبیح و حمد او را به جا مى آورند، و نه حق بندگان او را به رسمیت مى شناسند، آنها بت بزرگى دارند و آن خودشان است!
آن گاه به اوصاف دیگر آنها اشاره کرده مى گوید: (پهلوهایشان از بسترها در دل شب دور مى شود) به پا مى خیزند و رو به درگاه خدا مى آورند و به راز و نیاز با او مى پردازند «تَتَجافى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ».
آرى، آنها به هنگامى که چشم غافلان در خواب است، مقدارى از شب را بیدار مى شوند، و در آن هنگام که برنامه هاى عادى زندگى تعطیل است، و شواغل فکرى به حداقل مى رسد، و آرامش و خاموشى، همه جا را گرفته و خطر آلودگى عبادت به ریا کمتر وجود دارد، و خلاصه، بهترین شرائط حضور قلب فراهم است، با تمام وجودشان رو به درگاه معبود مى آورند، و سر بر آستان معشوق مى سایند، و آنچه در دل دارند، با او در میان مى گذارند، با یاد او زنده اند و پیمانه قلب خود را از مهر او لبریز و سرشار دارند.
سپس مى افزاید: «آنها پروردگار خود را با «بیم» و «امید» مى خوانند «یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً».
آرى، دو وصف دیگر آنها «خوف» و «رجا» یا «بیم» و «امید» است.
نه از غضب و عذاب او ایمن مى شوند، و نه از رحمتش مأیوس مى گردند، توازن این بیم و امید، که ضامن تکامل و پیشروى آنها در راه خدا است، همواره در وجودشان حکمفرما است.
چرا که غلبه خوف بر امید، انسان را به یأس و سستى مى کشاند.
و غلبه رجاء و طمع، انسان را به غرور و غفلت وا مى دارد، و این هر دو دشمن حرکت تکاملى انسان در سیر او به سوى خدا است.
آخرین و هشتمین ویژگى آنها این است که: (از آنچه به آنها روزى داده ایم انفاق مى کنند)؛ «وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ».
نه تنها از اموال خویش، به نیازمندان مى بخشند که از علم و دانش، نیرو و قدرت، رأى صائب و تجربه و اندوخته هاى فکرى خود، از نیازمندان مضایقه ندارند.
کانونى از خیر و برکتند، و چشمه جوشانى از آب زلال نیکیها که تشنه کامان را سیراب و محتاجان را به اندازه توانائى خویش بى نیاز مى سازند.
آرى، اوصاف آنها مجموعه اى است از: عقیده محکم، ایمان قوى، عشق سوزان به الله، عبادت و اطاعت، کوشش و حرکت، و کمک در تمام ابعاد به بندگان خدا.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.