کمال دين در دوران پيامبر(ص) و ظهور شیعه بعد از ایشان!

طبق آیه «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ»، دين در زمان پيامبر(ص) كامل شد؛ اما مذهب شيعه بعد از وفات پيامبر پديد آمد، حال شیعیان چگونه خود را مسلمانان بر حق می دانند؟!

این ایراد بر اهل سنت وارد است، نه شیعه؛ مکتب شیعه در زمان پیامبر(ص) شکل گرفت. طبق آیه «خير البَريّة» و روایاتی که شیعه و سنی نقل کرده، اطلاق لفظ شیعه بر پیروان امام علی(ع) توسط پیامبر(ص) صورت گرفت، اما مسلمانان عصر رسول خدا هرگز «سُنّی» نامیده نمی شدند و «اهل سنّت» با تمام مکاتب کلامی و فقهی و حدیثی و طریقت های صوفیانه اش در قرنهای بعد از صدر اسلام پدید آمدند. ضمن اینکه کمال دین به خبر «ولایت علی(ع)» بود که بعد از نزول آیه اکمال دین در روز غدير فرود آمد و طبق حدیث ثقلین و آیات ابلاغ و اکمال دین و سایر آیات و روایاتی که به پیروی از اهل بیت سفارش کرده، آن اسلامی که در زمان پیامبر کامل شد اسلام به تفسیر و روایت اهل بیت و تشیع است. آن اسلامی که در زمان پیامبر کامل شده است اسلام به تفسیر و روایت امامان اهل بیت است و «تشيع» در حقیقت به معناى پيروى از پيامبر(ص) می باشد. روشن است كه تشيع به اين معنا، عين اسلام است، نه جدا از اسلام. از نظر شیعه اسلام حقیقی همان است که کتاب آن را امامان اهل بیت تفسیر می کند و سنت آن را هم آنها روایت می کند؛ چرا که اهل بیت مصداق اصلی آيه «فَسْئَلُوا أَهْلَ‏ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ»؛‏ (از اهل ذكر سؤال كنيد اگر نمى‏ دانيد) می باشند.

تشیّع، ساخته ایرانیان!

آیا تشیّع مولود ایرانیان است؟

این فرضیه ادّعایى بى دلیل است. بلکه دلایل فراوانى ریشه تشیع را عربى معرفی می کنند. مانند؛ 1- تشیع در عصر پیامبر(ص) آشکار شد که هنوز هیچ ایرانى بجز سلمان مسلمان نشده بود. 2- تمام سپاه و فرماندهان علی(ع) در سه جنگ ایشان، عرب خالص عدنانى و قحطانى بودند. 3- ایرانیان در زمان خلیفه دوم مسلمان شده بودند، تا آنکه در اواخر قرن نخست گروهى از شیعیان اشعرى به قم و کاشان کوچ کردند و بذر تشیع را در آنجا افشاندند. 4- تا اوایل قرن دهم، تسنّن در ایران رواج داشت، تا آنکه در دوره صفوى تشیّع بر ایرانیان غلبه یافت.

شب قدر موهبتی از مواهب الهی برای مسلمانان

آیا شب قدر در امت هاى پیشین نیز بوده است؟

ظاهر آیات سوره قدر نشان مى دهد: شب قدر مخصوص زمان نزول قرآن و عصر پیامبر(ص) نیست، بلکه تا پایان جهان تکرار مى شود. تعبیر فعل مضارع تَنَزَّل که دلالت بر استمرار دارد و تعبیر به جمله اسمیه «سَلامٌ هِیَ حَتّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ» که نشانه دوام است و روایات بسیارى که شاید در حدّ تواتر باشد نیز مؤید این معنى است. این مسئله از مواهب الهى بر این امت است؛ چراکه پیغمبر اکرم(ص) فرمودند: خداوند شب قدر را به امت من بخشیده و احدى از امت هاى پیشین از این موهبت برخوردار نبودند.

ازدواج موقت از نگاه قرآن وروایات

ازدواج موقت در آیات و روایات چگونه بیان شده است؟

ازدواج موقّت در قرآن و در آیه 24 سوره نساء،  به عنوان «متعه»  ذکر شده، و مى فرماید: «فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً»؛ (زنانى را که متعه مى کنید باید مهر آنها را بپردازید). در روایات زیادى که از رسول خدا (ص) نقل شده، تعبیر به متعه به معناى ازدواج موقّت است به علاوه در کتب فقهاى اسلام اعمّ از شیعه و اهل سنّت همه جا از ازدواج موقّت تعبیر به «متعه» شده و انکار این مطلب از قبیل انکار مسلّمات است.

ابو هریره در عصر پیامبر(ص)

زندگی ابو هریره در عصر پیامبر(ص) چگونه بوده است؟

ابوهريره شناخته ترين فرد در اهل صفه و کسي بود که در طول عمر پيغمبر(ص) همانجا مسکنش بود. ابوهريره می گوید: تنگدستي از مساکين صفه بودم براي آن که شکم خود را پر کنم با رسول خدا(ص) همراهي مي کردم. بنا براحاديث اهل سنت، ابوهريره جايگاه و پناهگاهي جز صفه نداشت و براي سيري شکمش جز نشستن بر سر راه رهگذران و درخواست و ابراز گرسنگي مأموريتي ديگر نداشته است؛ نام وی در هیچ جنگ و صلحي برده نشده، بله گفته اند در جنگ موته از ترس لشگر دشمن پا به فرار گذاشت.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الرّضا عليه السّلام :

يا دِعْبِلُ! اُحِبُّ اَنْ تُنْشِدَنى شِعْراً فَاِنَّ هذِهِ الا يّامَ اَيّامُ حُزْنٍ کانتْ عَلَينا اَهْلِ الْبَيْتِ عليهم السّلام .

اى دعبل ! دوست دارم که برايم شعرى بسرايى و بخوانى ، چرا که اين روزها (ايام عاشورا) روز اندوه و غمى است که بر ما خاندان رفته است .

جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 567