حکمت علم غیب پیامبران؟

چه ضرورتی دارد که پیامبران الهی صاحب علم غیب باشند؟ آیا دلیل عقلی وجود دارد که علم غیب را برای ایشان اثبات کند؟

اولا: پیامبران مبعوث شده اند تا نوع بشر را به آنچه خود به آن دسرسی ندارند آگاه کند. حال اگر قرار بود پیامبران آنچه را به بشر عرضه می کنند فقط از سنخ آگاهی هایی محدودی باشد که دیگران نیز با تجربه یا تعقّل می توانستند به دست بیاورند، چه نیازی به مبعوث شدن انبیا وجود داشت؟! می توان گفت اصلی ترین علم غیبی که انبیاء ارائه می دهند همان بسته معارفی است که در قالب وحی ارائه می دهند.
ثانیا: دايره مأموريت پیامبران الهی بسيار گسترده بوده است. چه از نظر زمان و چه از نظر مكان. با توجه به این نکته و با توجه به مواجهه آن مردان بزرگ خدا با طیف های مختلفی از مردم و لزوم پاسخ گویی به آنها و هدایت شان که مستلزم آگاهی از علوم و اطلاعات بسیار گسترده ای بوده، به نظر می آید الهام دانش غیبی از سوی خداوند متعال به آنها امری ضروری بوده است.
ثالثا: در بحث های مربوط به لزوم عصمت انبیاء نیز ثابت شده است که دوری مطلق آن بزرگان از معصیت، معلول اطلاع کامل آنان از حقیقت گناه است. آگاهی پیامبران از مفاسد معاصی و گناهان از جنس دانش های مرسوم عقلی و تجربی بشری نیست و راهی غیر از غیب برای دسترسی به آن وجود ندارد.

منظور از راندن شیاطین با شهاب آسمانی در بیان قرآنی؟!

قرآن در آیه 16- 18 سوره حجر سخن از «برجهای محفوظ» در آسمان می کند که خداوند آنها را با «شهاب مبین» در برابر نفوذ «شیاطین» حفظ می کند، آیا این سخن با علم جدید و درک ما از شهاب سنگ سازگار است؟!

این آیه شبيه آياتى است كه با تمثیل و کنایه در صدد تشبيه «معقول» به «محسوس» است. منظور از آسمان در آن عوالم ملكوت است و منظور از نزديک شدن شياطين به آسمان و «استراق سمع» و «طرد شدن آنها» به وسيله «شهاب ها» اين است كه اين شياطين هر گاه بخواهند به عالم فرشتگان نزديک شوند، به وسيله نور ملكوت طرد مى شوند. البته از آنجا که می توان با شواهد قرآنی و حدیثی، آسمان را به معنای آسمان معنوی و ستارگان را می توان به معنای شخصیت های روشنی بخش جامعه انسانی دانست، با توجه به این معانی، معنای آیه این است که همواره شياطين در تلاشند تا به آسمان حقیقت راه يابند و با انواع‏ وسوسه ها در دل مؤمنان راستين و حاميان حق نفوذ كنند. اما مردان الهى و رهبران راه حق از پيامبران و امامان گرفته تا دانشمندان متعهد، با امواج نيرومند علم و تقوای خود آنان را از نزديک شدن به اين آسمان باز می دارند.

کرامات معصومین(ع) ناشی از نبوغ آنان!!

آیا این سخن صحیح است که "فضائل و کرامات امامان(عليهم السلام) ناشی از نبوغ فکری آنها بوده است"؟

کسانی كه جهان بينى مادى دارند، با ديدن معجزات و امور خارق العاده، در صدد توجيه مادى آن بر مى آيند و اين امور را به نبوغ اشخاص مرتبط مى سازند، درحالیکه بخشى از كرامات و معجزات امامان(ع) در سنين كودكى بوده است. حال اگر منشأ اين كرامات و فضائل در سنين كودكى، نبوغ و زيركى آنها بوده چرا ديگران از مقابله با آنها عاجز ماندند و به عجز و ناتوانى خود اعتراف نمودند؟

پیامبرانی از جنس مرد و جای خالی زنان در نبوت!

آيا در طول تاريخ زنی بوده كه به مقام نبوت رسيده باشد؟ آيا در بين 124.000 پيامبر، زنی هم وجود داشته است؟ صحیح است که در میان پیامبران بنی اسرائیل، چند پیامبر زن وجود داشته اند؟ اگر چنین نیست، چرا هیچ پیامبر زنی نداریم؟

طبق گزارش منابع اسلامی زنان در طول تاریخ نه مقام نبوت و نه مقام رسالت را نداشته اند؛ بلکه بر خلاف آن دلیل اقامه شده است.
بعضی از زنان، وحی به معنای «الهام» را دریافت می کردند، چنانکه حضرت مریم(س)، حضرت آسیه و حضرت فاطمه(س) چنین بودند؛ به چنین زنانی «مُحَدَّثَةً» می گویند.
خداوند به دليل ظرافت هاي جسمي و روحی زن، نبوت و رسالت را به دوش مردان نهاده است.

نا آگاهی حضرت يعقوب(ع) از سرنوشت حضرت یوسف(ع)!

مگر پیامبران الهی علم غیب ندارد، پس چرا حضرت يعقوب(ع) از به چاه افتادن يوسف بى اطلاع بود؟ چگونه حضرت يعقوب(ع) بوى پيراهن يوسف را از فاصله دور شنيد اما وقتى که حضرت يوسف در نزديکى او در چاه بود خبرى از او نداشت؟

آنچه از جمع بندی آیات و روایات به دست می آید این است که اگرچه انبیاء از علم غیب برخودارند اما اولا از آنِ خودشان نیست و ثانیاً بالقوه است نه بالفعل. یعنی منوط به اذن الهی است كه اگر از نظر خدا مصلحت باشد و انبیاء و اولیاء الهی نیز بخواهند، از آن گونه علم آگاه می شوند.
بنابراین اشکالی ندارد که حضرت یعقوب(ع) روزی مورد آزمایش خدا قرار گیرد و بنا به مشیت الهى از حوادث نزدیکش در کنعان بى خبر باشد اما روزی دیگر که دوران محنت و آزمون به پایان مى رسد بوی پیراهن فرزندش را از «مصر» احساس کند.

مصونیت پیامبران از القائات شیطانی، در دریافت وحی؟

آیا پیامبران هنگام نزول و گرفتن وحی از نفوذ تلقینات شیطانی در امان بودند؟

نفوذ وسوسه های شیطانی در وحی انبیاء علاوه بر اینکه ادعای بی اساس و بی دلیلی است با اصل موضوع بعثت انبیاء منافات دارد و برای همین بر اساس حکمت الهی منتفی است. اگر قرار باشد شیطان بتواند دخل و تصرفی در وحی کند، خداوند از آن مطلع بوده و قادر است آن را رفع کند و چون خداوند متعال می خواهد پیامش به صورت صحیح به بندگانش ابلاغ شود، مانع چنین تلقین های شیطانی خواهد شد.

راه دست یافتن به «کشف و شهود» در روایات اسلامی

راه دست یافتن به «کشف و شهود» از دید روایات اسلامی چیست؟

تعبيراتى در روايات وارد شده كه روشن مى سازد هر قدر ايمان انسان بالا رود و حجاب هايى كه بر اثر گناهان، اطراف دل را مى گيرد كنار زده شود، حقايق بيشترى از جهان هستى براى انسان مكشوف مى گردد، تا آن جا كه مى تواند ابراهيم وار بر ملكوت آسمان ها و زمين نظر كند. از جمله در روایتی، دل های آدمیان، مشروط به عدم تأثیرپذیری از شیطان، شایسته نظر افکندن به ملکوت دانسته شده است؛ یا در روایتی علم حقیقی، نوری دانسته شده که خداوند در قلب برخی بندگانش می افکند و به واسطه آن، بنده می توان غیب را ببیند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال ابو عبدالله (عليه السلام):

لا تدع زيارة الحسين بن على عليهما السلام و مر أصحابک بذلک يمد الله فى عمرک و يزيد فى رزقک و يحييک‏ الله سعيدا و لا تموت الا شهيدا.

وسائل الشيعه، چ 10 ص335