ناسازگاری قرآن با علم در مورد «مركز ادراك انسان»!

چرا با اينكه علم نوين «مغز» را مركز ادراكات انسان می داند، قرآن كريم «قلب» را به عنوان جايگاه ادراك معرفی نموده است؟!

«مغز» در ميان ديگر اعضاى بدن، نقشى ممتاز دارد و از ديرباز اهميّت و نقش آن در هدايت جسم معلوم بوده؛ به گونه‌اى كه براى بيان نقش محورى هر چيزى آن را به مغز تشبيه مى كردند؛ ليكن با اين همه، انسانها ادراك و ديگر صفات نَفس را كه بهره‌اى از احساس دارند، به «قلب» نسبت مى دهند. و مراد از قلب نيز «روح» است كه فرمانروا و تدبيركننده امور بدن است؛ همان گونه كه كاركردهاى مذكور را به نَفس (به معناى ذات و خود) نسبت مى دهند.

سوال کردن چه آسان و جواب دادن چه مشکل

چرا طرح سوال برای انسان کار بسیار ساده و راحتی است و در مقابل جواب دادن به سوالات کار بسیار سخت و دشواری است؟

اين موضوع مسئله مهمى است که چرا طرح سؤال اينقدر آسان است، و يافتن پاسخ هایی كه «عقل» و «دل» را قانع كند مشكل است؟ در جواب این پرسش باید گفت که: علل اصلى سؤالات ما در واقع فهرست «مجهولات» ماست، بنابراين سوالات ما مانند مجهولات مان بى انتهاست، و بعكس پاسخ هاى ما فهرست «معلومات» ماست و طبعاً محدود و در برابر مجهولات ناچيز است.

معنای عبارت قرآنی «یَعْلَمُ السِّرَ وَ أخفى»

منظور از «سرّ» و «أخفى» که خداوند از آنها آگاه است چیست؟

مفسران در معنای سرّ و اخفی اختلاف دارند. برخی گفته اند: «سرّ» بازگو کردن با دیگری به طور پنهانی است. اما «أَخْفى» نگه داشتن سرّ در دل است. بعضى گفته اند: «سرّ»آن است که انسان در دل دارد و «أَخْفى» آن است که به فکر کسى نرسیده باشد، اما خدا از آن آگاه است. برخی دیگر گفته اند «سرّ»عمل مخفیانه و «أَخْفى» نیت در دل است. عده ای دیگر«سرّ» را به معنی اسرار مردم دانسته اند و «أَخْفى»  را اسرار در ذات خدا شمرده اند. ولى مانعى ندارد که تمام این تفسیرها در مفهوم این دو کلمه جمع شود.

راه دست یافتن به «کشف و شهود» در روایات اسلامی

راه دست یافتن به «کشف و شهود» از دید روایات اسلامی چیست؟

تعبيراتى در روايات وارد شده كه روشن مى سازد هر قدر ايمان انسان بالا رود و حجاب هايى كه بر اثر گناهان، اطراف دل را مى گيرد كنار زده شود، حقايق بيشترى از جهان هستى براى انسان مكشوف مى گردد، تا آن جا كه مى تواند ابراهيم وار بر ملكوت آسمان ها و زمين نظر كند. از جمله در روایتی، دل های آدمیان، مشروط به عدم تأثیرپذیری از شیطان، شایسته نظر افکندن به ملکوت دانسته شده است؛ یا در روایتی علم حقیقی، نوری دانسته شده که خداوند در قلب برخی بندگانش می افکند و به واسطه آن، بنده می توان غیب را ببیند.

آفات کسب معرفت و شناخت از منظر قرآن

از منظر قرآن کسب معرفت و شناخت چه آفات و موانعی دارد؟

درقرآن کریم به آفات کسب معرفت و شناخت و انحراف تدريجى انسان از نخستين مرحله تا آخرين مرحله اشاره شده است؛ گاه سخن از عوامل بيرونى مانند تزيين شيطان مى كند؛ گاه سخن از انحراف دل و فكر است؛ گاه پرده هايى بر دل مى افتد؛ گاه مُهر بر دل مى زند و نقش ثابت به خود مى گيرد؛ گاه از اين هم فراتر مى رود و چشم و گوش نيز زير پرده ها قرار مى گيرد؛ گاه قفل هاى محكم بر دل مى زند؛ گاه به مرحله نابينايى مطلق مى رسد؛ سرانجام هويت انسانى را از او گرفته و تا مرحله چارپايان و از آن پايين تر تنزل مى دهد.
 

آثار زیانبار موسیقی مبتذل، بر روان انسان

موسیقی مبتذل چه آثار زیانباری بر سلامت روان فرد و جامعه دارد؟

موسیقى، هم آثار زیانبخش و تخدیری روى سلسله اعصاب انسان مى گذارد و باعث مرگ ناگهانى و سکته هاى قلبى و مغزى می شود، چرا که ایجاد هیجان کرده و تعادل اعصاب را برهم می زند. و هم از نظر اخلاقى یک سلسله شهوات را در انسان زنده کرده و او را از خدا غافل می کند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الصّادقُ عليه السّلام :

اِنَّ النَّبىَّ لَمّا جائَتْهُ وَفاةُ جَعْفَرِ بنِ اَبى طالبٍ وَ زَيْدِ بنِ حارِثَةَ کانَ اَذا دَخَلَ بَيْتَهُ کَثُرَ بُکائُهُ عَلَيْهِما جِدّاً وَ يَقولُ: کانا يُحَدِّثانى وَ يُؤ انِسانى فَذَهَبا جَميعاً.

من لايحضره الفقيه ، ج 1، ص 177