کناره گیری امام حسن (ع) از خلافت به نفع یک کافر!

اگر معاویه کافر بود، چرا امام حسن(ع) به نفع یک کافر از خلافت مسلمین دست کشید؟!

اولا: صلح، بدون رضایت امام(ع) به ایشان تحمیل شد؛ ایشان جنگ با فردی چون معاویه را بر صلح ترجیح می دادند. چنانکه خود ایشان خطاب به منتقدین صلح می فرمایند: «اگر یارانى داشتم شبانه روز با او مى‏ جنگیدم تا کار یکسره شود» و خطاب به معاویه می فرمایند: «اگر قرار به جنگ باشد پيش از هر كس بايد با تو بجنگم. چه مبارزه با تو از جنگ با خوارج لازم تر است».

ثانیا: امام حسن(ع) نه تنها هیچ گاه معاویه را تایید نکرد، بلکه همواره از انتقاد نسبت به معاویه دست نکشید و همواره با بیانات و اقدامات خود اعلام می کرد که خلافت معاویه را به رسمیت نمی شناسد. مناظره های آن حضرت با معاويه و مزدوران و طرفداران او شاهد اين معنا است.

ثالثا: معاویه فردی نیست که با پذیرش اجباری صلح توسط امام حسن(ع) تطهیر شود؛ گرچه معاویه با حجّت ظاهری مسلمان نامیده می شود، ولی منابع تاریخی اهل سنّت او را در حد یک منافق متظاهر، یک فرد فاسق و جنایت کار، یک حاکم بدعت گذار و دغل کار معرفی می کنند!

پاسخ امام علي(ع) به اتهامات معاويه

امام علي(علیه السلام) در پاسخ به اتهام معاويه درباره حسد داشتن حضرت به خلفاي نخستين چگونه از خود دفاع کرده است؟

ایشان در این باره می فرماید: «تو چنين پنداشتى كه من نسبت به خلفاء پيشين حسد ورزيدم و بر آنها ستم كردم اگر اين گونه باشد جنايتى بر تو نرفته است كه از تو عذرخواهى كنم [و ابداً به تو مربوط نيست به گفته شاعر:] اين عيبى است كه گَرد عارِ آن بر تو نمى نشيند». در واقع منظور امام(ع) اين است كه اگر من مشكلى با خلفا داشته ام بايد آنها يا فرزندان آنها مدعى شوند؛ اما تو كه از «طلقاء» هستى و در آخرين مرحله از روى ناچارى در «فتح مكّه» اسلام را پذيرا شدى، حق ندارى در اين موضوع وارد شوى.

عدم صلاحیت «معاویه» برای «حکومت»

امام علی(علیه السلام) درباره عدم صلاحیت «معاویه» برای «حکومت» چه هشدارهايي داده است؟

امام علي(ع) درباره عدم صلاحیت معاویه برای زمامداری هشدارهائي داده است، از جمله اينكه: «اى معاويه! چه زمانى شما حاكمان و مدبران رعيّت و واليان امر امّت اسلامى بوده ايد آن هم بدون سبقت در اسلام و شرافت والاى معنوى؟! و تو را برحذر مى دارم از اينكه در طريق غفلت ناشى از آمال و آرزوهاى دراز همچنان به راه خود ادامه دهى، تو را برحذر مى دارم از اينكه آشكار و نهانت يكسان نباشد [در ظاهر دم از اسلام بزني؛ ولى در باطن در راه شرك و افكار جاهليّت گام بردارى]».

دعاي امام علي(ع) در «میدان جنگ»

امام علي(علیه السلام) در میدان نبرد هنگام مواجه شدن با دشمن چه دعایی می خواندند؟

امام علي(ع) در میدان نبرد و در زمان مواجه با دشمن دست به دعا بر می داشتند و می فرمودند: «خداوندا! قلب ها به تو پيوسته، گردن ها به سوى تو كشيده شده، چشم ها به جانب تو خيره گشته، قدم ها در راه تو جابجا شده و بدن ها فرسوده گرديده است، خداوندا كينه نهانى اين گروه آشكار شده و ديگ هاى دشمنى و عداوت در سينه آنان به جوش آمده است، خداوندا! شكايت خود را به سوى تو مى آوريم كه پيامبرمان از ميان ما رفته، دشمنان ما فراوان گشته و خواسته ها و اهدافمان مختلف و متشتّت شده است، پروردگارا! ميان ما و قوم ما به حق داورى كن [و درهاى پيروزى، صلح و عدالت را به روى ما بگشا] كه تو بهترين داورى كنندگانى».

اظهار نظر «معاویه» درباره صحابه پيامبر(ص)

امام علي(علیه السلام) در پاسخ به اظهار نظر «معاویه» درباره صحابه پيغمبر اكرم(صلی الله عليه وآله) چه فرمودند؟

امام علي(ع) در پاسخ به سخن معاویه در رابطه با صحابه پيامبر(ص) می فرماید: «تو گمان كردى كه برترين اشخاص در اسلام، فلان و فلانند و مطلبى را يادآور شده اي كه اگر راست باشد به تو مربوط نيست و اگر دروغ باشد زيانى به تو نمى رساند اساساً تو را با برتر و غير برتر و رئيس و زيردست چكار!، اسيران آزاد شده از كفار زمان جاهليّت و فرزندان آنها را با امتياز نهادن ميان مهاجران نخستين و ترتيب درجات و تعريف طبقاتشان چه نسبت؟! هيهات تو خود را در صفى قرار مى دهى كه از آن بيگانه اى، كار به جايى رسيده كه محكومى مى خواهد در اين مسائل، داورى كند».

فضيلت هاي «بنی هاشم» بر «بنی امیّه» از زبان امام علي(ع)

امام علي(علیه السلام) درباره فضيلت هاي «بنی هاشم» بر «بنی امیّه» چه فرمودند؟

امام علي(ع) درباره فضيلت هاي «بنی هاشم» بر «بنی امیّه» فرمودند: «چگونه اين دو گروه يكسانند در حالى كه در بین ما پيامبر(ص) و در بین شما تكذيب كننده اي مانند ابوجهل وجود دارد، از ميان ما شير خدا و از ميان شما شير پيمان هاى ضد اسلامى، از ميان ما دو سرور جوانان بهشت و از ميان شما كودكان آتش، از ما بهترين زنان جهان و از شما حمّالة الحطب و ... وجود دارد، پس ما به سبب خويشاوندي با پيامبر(ص) و اطاعت از او از ديگران سزاوارتريم. از سوى ديگر اگر دليل پيروزي در سقيفه استدلال به خويشاوندى با پيامبر(ص) بود، پس حق با ماست؛ چرا كه ما از همه به پيامبر(ص) نزديك تريم و اگر دليل ديگري داشت انصار نيز در خلافت حقّى خواهند داشت».

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الرّضا عليه السّلام :

يا دِعْبِلُ! اُحِبُّ اَنْ تُنْشِدَنى شِعْراً فَاِنَّ هذِهِ الا يّامَ اَيّامُ حُزْنٍ کانتْ عَلَينا اَهْلِ الْبَيْتِ عليهم السّلام .

اى دعبل ! دوست دارم که برايم شعرى بسرايى و بخوانى ، چرا که اين روزها (ايام عاشورا) روز اندوه و غمى است که بر ما خاندان رفته است .

جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 567