حقیقت «اسم اعظم»؟

حقیقت «اسم اعظم» خداوند چیست؟

عدّه ای معتقدند که اسم اعظم، یکی از اسماء خاص الهی است؛ البته با حروف و لفظی خاصّ که هر کس آن را بداند دعایش مستجاب می گردد.
برخی از روایات اسلامی، اسم اعظم را «الله»، «هو»، «من لا هو الا هو»، «حروف مقطعه قرآن» یا «بسم الله الرحمن الرحیم» دانسته اند.
با توجّه به روایت نبوی که «اسم اعظم» را هر کدام از اسمای الهی می داند که با «خلوص نیّت» و حضور قلب ادا شود، به نظر می رسد اسم اعظم نه واژه ای خاص، بلکه حقیقت و مقامی با ارزش است که بر اثر تقوا و عبادت و تهذیب نفس و توفیقات الهی در انسان پدید می آید.

مقصود از «اسم اعظم»؟!

مقصود از «اسم اعظم» الهی چیست؟

در روايات زيادى روى مسأله «اسم اعظم» خدا تكيه شده، كه اگر كسى خدا را به اسم اعظم اش بخواند دعاى او مستجاب مى گردد. ولى سخن در اينجا است که آیا اين همه تأثير و قدرت در خود الفاظ و حروف نهفته شده؟ يا اين كه اثر اين الفاظ به ضميمه حالات گوينده است؟ يا اين كه اصولا اسم اعظم از مقوله لفظ نيست، و بیان الفاظ تنها برای اشاره به حقايق و محتواى الفاظ است. در بین این احتمالات، احتمال اول بسیار بعید است، لذا مرحوم علاّمه طباطبائى می فرماید: «تأثير مربوط به حقايق اين اسماءِ است نه خود الفاظ و نه معنی متصور ذهنی».

«امام معصوم(ع)» و دريافت علم از طريق «روح القدس»

آيا این سخن صحیح است که «امام معصوم(علیه السلام)» بخشي از علم خود را از «روح القدس» دريافت مي‌كند؟

يكي از منابع «علم» امامان معصوم(ع)، فيض «روح القدس» است كه بارها قرآن به آن پرداخته است. مراد از روح القدس، يا «جبرئيل» است و يا «روح مقدس عيسي(ع)» يا «انجيل» كه بر او فرستاده شده و يا «اسم اعظم خداوند» كه مسيح(ع) با آن، مردگان را زنده مى كرد.

کامل ترین «ذکر»

کامل ترین «ذکر» چه ذکری است؟

«ذكر» به لحاظ ارزش وجودي داراي اقسام گوناگونی است؛ زيرا زماني به لحاظ «مذكور» سنجيده مي شود كه در اين حال، كامل‏ ترين ذكر، ياد بنده نسبت به خداوند و اسم اعظم او است؛ چون مذكوري كامل ‏تر از خداي سبحان نيست و زماني به لحاظ «ذاكر»، بررسي مي شود كه در اين وضع نيز كاملترين ذكر، ياد خداوند نسبت به بنده است، چون هيچ يادكننده‏ اي همتاي خداي سبحان نيست.

موارد استعمال «ذکر» در قرآن

«ذکر» در چه معانی و مفاهیمی در قرآن استعمال شده است؟

ذكر گاهي به لحاظ نعمت خداست و زماني به لحاظ اسم خدا و گاه به لحاظ خود خدا. در آيات قرآن، ياد اسم خدا اعم از اسم اعظم و غير اعظم مطرح است و انتخاب آن به عهده سالك ذاكر است. در بعضي از آيات قرآن، يادِ عنوانِ «الله» مطرح است نه ياد نعمت او يا ياد اسم او گرچه عنوانِ «الله» اسمي از اسماي حُسناي خداست اما از لحاظ سير شهودي، مقام هويّت مطلق را نمي ‏توان به عنوان مقام و مرحله تعبير كرد. تمام مراحل چهارگانه ذكر به اعتبار درجات مذكور، گرچه محمود و ممدوح است ليكن هر مرتبه پايين، نردبان مقام برين خواهد بود.

چگونگي دلالت برهان «تجلیّ اعظم» بر وجود امام زمان(عج)

برهان «تجلیّ اعظم» چگونه بر وجود امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) دلالت دارد؟

در قرآن و روايات به تجلیات و ظهورات الهی اشاره شده است آنجا كه مي فرمايد: «كل يوم هو فى شأن». اين ظهورات، موجوداتي هستند که وجودشان تراوشی از ذات واجب الوجود است و هستی شان به وسیله او پایدار است. اسماء الهى معرف صفات جمالى و جلالى خدا می باشند كه برخى بر برخى ديگر، فضيلت دارند. وجود اسم اعظم خداوند تجلى اعظم لازم دارد كه همان انسان كامل است كه فردى شايسته تر از او نيست و آن مظهر اسم اعظم الهى، حضرت مهدى(عج) است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الباقر عليه السّلام :

بَلا فى اِثْنَيْنِ مِنْ اَصْحابِهِ قالَ: فَلمّا مَرَّبِها تَرَقْرَقَتْ عَيْناهُ لِلْبُکاءِ ثُمَّ قالَ: هذا مَناخُ رِکابِهِمْ وَ هذا مُلْقى رِحالِهِمْ وَهيهُنا تُهْراقُ دِماؤُهُمْ، طوبى لَکِ مِنْ تُرْبَةٍ عَلَيْکِ تُهْراقُ دِماءُ الاحِبَّةِ.

بحارالانوار، ج 44، ص 258