تاوان عمومی در مصائب و بحران ها و مسأله عدل الهی؟!

آيه 25 سوره انفال می فرمايد: «و بترسيد از فتنه ای كه چون آيد، تنها مخصوص ستمكاران شما نباشد [بلکه همه را فرا خواهد گرفت]»؛ آيا اين قضيه با عدل خداوند در تضاد نيست؟!

خدا هرگز عموم را به خاطر عمل گروهى عذاب نمى کند، مگر آنکه منکرات در میان آنها آشکار شود و آنها در عین توانائى سکوت کنند و این عذاب نتیجه پدید آمدن بی عدالتی و ظلمی است که در صورت عمل نیک سیرتان به وظیفه شان در امر به معروف و نهی از منکر، هیچ گاه دامن گیر این جامعه نمی گشت؛ در صورتی که خوبان در برابر عمل بدان سکوت کنند، ناهنجاری‌ مثل موريانه ريشه‌ عدالت اجتماعی را می خورد؛ زیرا عدم اصلاح افراد ناصالح نابودی اجتماع را در پی دارد.

در نتیجه نمی توان گفت چون وظیفه خود را در حیطه زندگی شخصی و فردی انجام داده ام از آثار شوم وظیفه ناشناسی هاى دیگران در امان خواهم ماند. چون در اجتماع، چيزی به عنوان «ضرر فردی» وجود ندارد و هر زيان فردی، امكان اين را دارد كه به صورت يك زيان اجتماعی در آيد. به همين دليل، منطق و عقل حکم می کند در پاك نگه داشتن محيط اجتماعی خود از هر گونه تلاش و كوششي خودداری نکنیم.

مبانی احکام «جزا» در اسلام

اصول حاکم بر «جزای» اسلامی چیست؟

از آنجا که مبنای احکام «جزایی» اسلام، گسترش رحمت در بین مردم و تأمین مصالح و دفع مفاسد از آنان است، لذا ایجاب می کند اصولی بر این احکام جزایی با این مبنا حاکم باشد، اصولی که رعایت آنها در راستای تحقق اهداف عقوبت های اسلامی لازم است. 1- تناسب بین جرم و عقوبت، و این اصل در حقیقت از نتایج عدالت خداوندی است. 2- جزا و عقوبت در جهت تأمین مصالح جامعه است، لذا واجب است که عقوبت به جهت تأدیب مجرم و عبرت دیگران باشد. 3- در اسلام تأدیب مجرمان در راستای انتقام از مجرم نیست بلکه در جهت اصلاح فرد و جامعه است.

راهکار دوام توبه

چه کنیم تا توبه ما دوام داشته باشد و دومرتبه مرتکب گناه نشویم؟

جدا شدن از محیط گناه، تجدید نظر در دوستان، روی آوردن به ذکر خدا در زمان وسوسه ‏، تفکر درباره آثار زیانبار گناهى که آن را ترک کرده، مطالعه سرگذشت کسانى که بر اثر گناهان مختلف گرفتار مصائب دردناکى شدند، اندیشه درعقوبتها و مجازاتهایى که بر یکایک گناهان وعده داده شده و پر کردن اوقات شبانه روز با برنامه ‏هاى صحیح از مهمترین راهکارهای دوام توبه می باشد.

دیدگاه اسماعیلیه درباره جبر و اختیار

دیدگاه اسماعیلیه در مسأله «جبر واختیار» چیست؟

دیدگاه اسماعیلیه همچون امامیه به پیروى از امام صادق(ع)، مفاد حدیث «لاجبر و لاتفویض بل أمرٌ بین امرین» است. ناصر خسرو در این زمینه مى نویسد: «خدا عادل تر از آن است که خلق را بر معصیت مجبور دارد و سپس ایشان را بر آن عقوبت کند... حالِ مردم در این باره کارى است میان دو کار، نه مجبور است و نه مختار و این قول جعفر صادق(ع) است».

امیر المؤمنین علی (ع) و بیان «اهمیت تاریخ»

مطالعه «تاریخ» از دید اميرمؤمنان على(عليه السلام) چه ارزشی دارد؟

اميرمؤمنان على(ع) می فرماید: «روزگار بر بازماندگان آن گونه مى گذرد كه بر پيشينيان گذشت، آنچه گذشته باز نمى گردد و آنچه هم اكنون موجود است جاودان نمى ماند. آخر كارش همچون اوّل كار او است و اعمال و رفتارش همانند يكديگر و نشانه هايش روشن و آشكار است». ایشان یکی از ستون های ایمان را توجّه به سنّت هاى پيشينيان می داند و می فرماید: «از آنچه بر امت هاى مستكبر پيشين از عذاب الهى و كيفرها و عقوبت هاى او رسيد عبرت گيريد، و از قبرهاى آنها و آرامگاهشان در زير خاك پند پذيريد».

فلسفه عقوبت و جزا در اسلام

فلسفه و حکمت عقوبت و جزا در اسلام چیست؟

از آنجا که معتقدیم اسلام دین جهان شمولی است، لذا نمی تواند فاقد نظام جزا باشد. زیرا اداره جامعه و حفظ نظام، و...، وابسته به وجود نظامی است که بتواند در برابر ظلم و تعدی بایستاد. از سویی در فلسفه این نظام جزا، به شخصیت مجرم و سلامت جامعه اسلامی اهتمام فراوانی شده است. از این رو دو نوع عقوبت و جزا را برای مجرم مقرر ساخته تا توسط آن هم مجرم تربیت و اصلاح شده، و هم جامعه را از تکرار جرم حفظ کند: 1- جزای اخروی، که انسان در محکمه الهی حاضر می شود. 2- جزای دنیوی، که شامل جزای تکوینی و تشریعی می شود.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الصادق عليه السلام :

«من انشد في الحسين عليه السلام بيتا من شعر فبکي و ابکي عشرة فله و لهم الجنة‏»

هر کس در رثاي حسين عليه السلام يک بيت از قصيده‏اي بخواند و بگريد و ده نفر را بگرياند پاداش آنان بهشت است.

بحارالانوار، ج 44، ص 288