منافات آیه «ادْعُوني‏ أَسْتَجِبْ لَكُمْ‏»، با گفتن «يا رسول الله، یا محمد، يا علی، یا حسین و ...»!

با توجه به اين كه خداوند فرموده «ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ»؛ (مرا بخوانيد تا ـ دعای ـ شما را اجابت کنم!)، آیا گفتن «يا رسول الله، يا علي، يا حسين و...» سبب شرك نمي شود؟!

اولا: نمى توان گفت هر ندا و درخواستى عبادت و پرستش است؛ چرا که در قرآن مجيد لفظ «دعوت» در مواردى به كار رفته است كه هرگز نمى توان گفت مقصود از آن عبادت است. نیز دعا در مجموع آيات مورد استناد وهابی ها علیه شیعه، انصراف به «عمل بت پرستان» دارد و ارتباطی با «توسّل» شیعیان ندارد و خود آيات ياد شده گواه روشن هستند كه مقصود از «دعوت» در آنها، مطلق درخواست و طلب حاجت نيست، بلكه «دعوت عبادت و پرستش» است.
ثانیا: زمزمه کردن عباراتی چون «یا رسول الله» و «یا علی» و «یا حسین» و طلب یاری از وجود مقدس ایشان اصطلاحا «توسل» نامیده می شود و توسل امری مشروع است. شخص متوسّل در واقع خواسته خود را از خدای متعال طلب می کند و فقط احترام و جایگاه انبیاء و اولیاء را نزد خدای متعال، واسطه ای برای جریان یافتن کرامات و فیض های الهی قرار می دهد.
ثالثا: مستقلّ در تأثير، تنها ذات پاك خداست و در توسل نیز چیزی جای خدا را نمی گیرد. انسان استغاثه کننده، تنها زمانی عملی مشرکانه و کفر آمیز مرتکب شده است که ایجاد امور را به دست عاملی مستقل از خداوند بداند. اگر کسی بر این باور باشد مشرک یا کافر شده است؛ امّا اگر به تبعی و اکتسابی بودن عمل ولیّ یا پیامبر خدا باور داشته باشد، ایرادی نخواهد داشت.
رابعا: ندا و تخاطب با اولیا و انبیا هیچ اشکالی ندارد؛ زیرا: گاهی از آنها می خواهیم برای ما استغفار کنند، که می توان نمونه هایی را از قرآن مجید در مشروعیت آن یافت. گاهی این ندا و تخاطب در واقع التماس مستقیم از خداوند به احترام این نام هاست. گاهی نیز ما از آنها می خواهیم که حاجت های ما را از خداوند طلب کنند، چون آنها خود اسباب و محل فیض الهی هستند. هیچ کدام از این حالات شائبه شرک ندارند.

طلب شفاعت از غير خدا و مساله «شرک»؟

آيا شفاعت خواستن از غير خداوند، شرك نیست؟!

موضوع شفاعت اولیاء و انبیای الهی هیچ منافاتی با توحید ندارد و موجب شرک نمی گردد؛ زیرا اولا شفیع فقط واسطه ای در طلب بخشش است نه اینکه خودش گناهکاری را ببخشد و ثانیا به تصریح آیات قرآن این شفاعت به اذن و رضایت خداوند صورت می گیرد. انکارهایی هم که در آیات قرآن درباره موضوع شفاعت ذکر شده، مربوط به ادّعاهای بت پرستان در شفیع شدن بتها می باشد و ارتباطی با شفاعت انبیاء و اولیای الهی ندارد.

شرک بودن اعتقاد به شفاعت؟

هیچ موجودی غیر از خدا حقّ بخشیدن گناهکاران را ندارد؛ آیا عقیده به شفاعت به معنی شریک کردن موجوی دیگر در بخشش الهی نیست؟!

ماهیت شفاعت وساطت در بخشش است و شفیع کسی را نمی بخشد. معتقدان شفاعت هم نمی گویند که شفیعان آنها را ببخشند بلکه از شفیعان تقاضا می کنند که نزد خداوند برای آنها استغفار کنند؛ طلب استغفار هم یک دستور قرآنی است. از طرفی مالکیت و اذن شفاعت از آن خداوند است و شفیعان فقط واسطه نیل ما به مغفرت، رحمت، لطف و فیضی الهی هستند؛ بنابراین شفیعان در طول مسیری هستند که فیض الهی به انسان می رسد نه در عرض آن، تا شرک لازم آید!

بیشتر بودن رحمت شفیع از رحمت خدا در شفاعت!

آیا اگر شفاعت شفیع نباشد خداوند گناهکار را نمی بخشد؟! آیا رحمت خدا کمتر از شفیع است؟!

شفاعت، لطفی الهی است و او خود این دستور را به شفیعان داده تا در نزد خدا از گناهکاران شفاعت کنند. خداوند به چنین امری توصیه نموده است تا بندگان بیشتری را ببخشد و باب شفاعت آخرين مرحله بهره مندي بندگان از فيض الهی باشد. وقتی شفاعت لطف الهی و بابی است که خدا گشوده است، چگونه شفیع می تواند از «خالق شفاعت» مهربانتر باشد؟! وقتی شفیع فقط با اذن الهی شفاعت می کند، چگونه می تواند از «مالک و صاحب اختیار شفاعت» مهربانتر باشد؟! وقتی شفاعت طلب چشم به بخشش خدا دارد و شفیع را فقط به عنوان واسطه بخشش می شناسد، معنی ندارد که رحمت و مهربانی شفيع را بيشتر از خداوند بداند!

عدم تضاد بين «توحيد» و «شفاعت»

آيا «توحيد» با «شفاعت» تضاد دارد؟

بين «شفاعت» و «توحيد» تضادي نيست؛ چون شفاعت اصل مسلم قرآنى است كه خط اصلى آن به اذن خداست و تا او اجازه ندهد كسى حق شفاعت ندارد و اين گونه شفاعت، تأكيدى است بر مسأله توحيد؛ چرا كه خط اصليش از ناحيه خداست. بنابراين اگر انسان فقط به سراغ اولياء الله برود و فقط آن ها را شفيع درگاه خدا بداند نه شريك در ولايت و تدبير، و شفاعت آنها را نيز به اذن خدا بداند نه مستقلّ از او، در اين صورت ايرادي ندارد. مشكل وقتى است كه انسان يكى از اصول سه گانه خالقيت، مالكيت و رازقيت و يا هر سه اصل را ناديده بگيرد و راه خطا برود.

وظیفه ما در برابر مدعیان «رؤیت» امام زمان(عج)

وظیفه ما در برابر کسانی که مدعی اند امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) را دائماً یا غالباً می بینند چیست؟

وظیفه ما در برابر مدعيان رؤيت امام زمان(عج) اين است كه بدانیم اولاً: مسئله رؤيت به اختيار انسان نیست و وابسته به يك سرى شرايط و مصالح خاصى است كه اگر آماده شود مقدمات ملاقات نيز فراهم مى شود. ثانياً: مطابق توقيع حضرت به على بن محمد سمرى، مدعى ملاقات دائمى، دروغگو است و بايد او را تكذيب كرد. ثالثاً: بايد مدعى ملاقات را آزمايش كرد که آيا هدفش از اين كار، ريا و جذب مردم و انحراف در جامعه است يا نه؟ و ... .

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمامُ عليٌّ(عليه السلام)

أقربْ شيء الأجلُ

نزديکترين چيز اجل است

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 44