چگونگی عذاب «دوزخیان» در قيامت از ديدگاه قرآن

از ديدگاه قرآن «دوزخيان» در روز قیامت چگونه عذاب می شوند؟

خدا درباره چگونگی عذاب دوزخیان در قيامت در سوره «فرقان» مى فرمايد: «وقتى كه در مكان تنگ و محدودى از جهنّم افكنده شوند در حالى كه در غُل و زنجيرند، واويلاى آنها بلند مى شود». به آنها مي گويند: اين داد و فريادتان بيهوده است و مشكلى را حل نمى كند: «امروز نه يك بار واويلا بگوييد، بسيار واويلا سر دهيد [كه مصائب شما زياد است و در خور واويلاها!]». اين تعبير نشان مي دهد كه آنها در دوزخ نيز آزاد نيستند و در بند و زنجيرند. همچنین در سوره «مؤمنون» مى فرمايد: «[چون] ضربه هاى شعله سوزان آتش بر صورت هايشان نواخته مى شود، چهره هايشان در هم كشيده است».

حكم «کم فروشی» در اسلام و سرنوشت «کم فروشان»

«کم فروشی» در اسلام چه حكمي دارد و چه سرنوشتی در انتظار «کم فروشان» است؟

در اسلام «کم فروشی» از گناهان کبیره است و بسیار از آن مذمّت شده است، «قرآن» مي فرمايد: «واى بر كم فروشان! آنان كه وقتى براى خود چيزى از مردم با پيمانه مى گيرند، [حقّ خود را] به طور كامل دريافت مى دارند؛ ولى هنگامى كه براى ديگران پيمانه يا وزن مى كنند، كم مى گذارند، آيا گمان نمى كنند كه برانگيخته مى شوند، در روزى بزرگ؟!». هرچند آيات «قرآن» در مورد كم فروشى در تجارت و مسائل مالى سخن مى گويد؛ ولى اين گناه بزرگ، اختصاص به مسائل اقتصادى ندارد و هركس مسئوليّتى داشته باشد و در حوزه مسئوليّت خود كم كارى كند، شامل او نيز مى شود.

راه درمان «عجله»

چه راه هايي براي درمان «عجله» وجود دارد؟

براى مبارزه با اين خوى زشت، قبل از هر چيز بايد به پيامدهاى شوم آن انديشيد و عواقب دردناك عجله و شتابزدگى را مورد توجه قرار داد و حوادث بسيار ناراحت كننده اى را كه بر اثر شتابزدگى در كارها ديده شده، به خاطر آورد. از سوى ديگر، بايد با تمرين ها و تلقين هاى پى در پى، به اين خلق و خو چيره شد؛ زيرا هر كارى با تمرين مبدل به يك عادت و هر عادتى با ادامه مبدل به يك خلق و خو مى شود.

مذمّت «جزع» در روایات اسلامي

«جزع» در روایات اسلامي چگونه مورد مذمّت قرار گرفته است؟

در روايات اسلامى بحث هاى جالب و عميق و نكته هاى قابل ملاحظه اى درباره «جزع» آمده است، مانند: «از جزع و ناشكيبايى بپرهيز؛ زيرا اميد انسان را قطع و تلاش را ضعيف ساخته و غم و اندوه به بار مى آورد». «بى تابى از صبر و شكيبايى ناراحت كننده تر است». «مصيبت براى انسان صبور يكى است و براى انسان بى صبر و ناشكيبا دو تاست». «كسى كه صبر او را نجات ندهد، بى تابى او را هلاك خواهد كرد» و ... .

خبر دادن امام حسین(ع) از ولادت حضرت مهدی(عج)

آیا امام حسین(ع) از ولادت حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشريف) خبر داده است؟

امام حسين(ع) در رواياتي از ولادت حضرت مهدی(عج) خبر داده است؛ از جمله در حديثي می فرمایند: «از ما دوازده مهدى است كه اول آنها على بن ابى طالب(ع) و آخر آنها نهمين از فرزندانم مى باشد و اوست امام قائم به حق كه خداوند زمين را به واسطه او بعد از هلاكتش زنده خواهد گردانيد».

سنّت «استدراج» و مسئله عدل الهی

چرا خدواند مانع گناه کاران نمی شود و آنها را با دادن فرصت در دام استدراج می اندازد تا بیشتر گناه نمایند، آیا این بی عدالتی نیست؟

سنت استدراج یک اتمام حجت برای گناه کاران است. خداوند هشدارهای لازم را به این افراد داده است و استدراج زمانی است که با وجود آیات الهی دست به گناه بزنند. اینکه چنین گناه کارانی بلافاصله از دنیا بروند تا کمتر گناه کنند خلاف حکمت الهی است. همچنین استدراج فرصتی است برای گنه کارانی که تصمیم به توبه بگیرند. از طرفی اختيار را نمی توان از انسان سلب كرد و او را مجبور به انجام کارهای نیکو کرد. این امر با تکامل انسان و سنّت پاداش و جزاء منافات دارد. می توان گفت: استدراج نه دامی برای گناه بیشتر انسانهاست و نه بی عدالتی، زیرا خداوند افراد گنهکار را در صورتى که زیاد آلوده گناه نشده باشند به وسیله زنگ هاى بیدار باش و مکافات اعمالشان، و یا گاهى به وسیله مجازات هاى متناسب با اعمالى که از آنها سرزده است، بیدار مى سازد و به راه حق باز مى گرداند. لذا برای افرادی که غرق در گناهند و هدایت های الهی و زنگ های بیدار باش برای آنها اثری ندارد، راهی نیست جز اینکه به عملکرد و گناهان خود واگذار شوند.

عواقب «غفلت» از منظر روايات

از منظر روايات، «غفلت» چه عواقبي به دنبال دارد؟

در روايات، مطالب تكان دهنده اى پيرامون عواقب سوء «غفلت» وارد شده که برخی از آنان عبارتند از اينكه: «غفلت» از بزرگترين دشمنان انسان است، سبب غرور انسان مى شود و مقدمات هلاكت او را فراهم مى سازد، مايه گمراهى افكار و سرلوحه نحوست هاست، مانع اثر كردن مواعظ و اندرزها در انسان مي شود و كمى غفلت از دلايل پيشرفت دولت هاست و ... .

عواقب شوم «غفلت»

«غفلت» و بی خبری چه عواقب شومی در پی دارد؟

«غفلت» عواقب زیانباري دارد از جمله اينكه: قلب انسان را مى ميراند، به گونه اى كه ديگر مواعظ و اندرزها تأثيرى در آن نمى كند، آمادگى لقاى پروردگار و گام نهادن در بساط قرب او را از انسان مى گيرد؛ زيرا وصول به اين مقام والا، جز در سايه معرفت امكان ندارد، موجب فساد اعمال انسان مى شود. افراد غافل كمتر به سراغ اعمال صالح مى روند و اگر بروند «غفلت» اجازه نمى دهد اعمال خالص را با حضور قلب و جامع تمام شرايط و اجزا، انجام دهند، سبب هلاكت در دنيا و آخرت مي شود؛ زيرا، انسان را از مصالح او بى خبر مى سازد و با اين بى خبرى، فرصتها را از دست مى دهد و ... .

مذمّت «بُخل» در روایات اسلامی

در روایات اسلامی، چه مطالبي در مذمّت «بُخل» بيان شده است؟

در احاديث اسلامى، روايات تكان دهنده اى در مذمّت «بخل» ديده مى شود، از جمله اينكه: «بخيل از خدا دور است، از مردم نيز دور است و به آتش دوزخ نزديك است». «نگاه كردن به بخيل، انسان را سنگدل مى كند». «بُخل و حرص با ايمان در يك قلب جمع نمى شوند». «بُخل درختى است كه در آتش دوزخ مى رويد و به همين جهت، تنها بخيلان وارد دوزخ مى شوند». «جاهل با سخاوت نزد خدا، از عابد بخيل محبوبتر است و بدترين دردها درد «بُخل» است» و ...

مذمّت «عجله و شتاب زدگی» در روایات اسلامی

در روایات اسلامی «عجله» چگونه مورد مذمت قرار گرفته است؟

در روايات بحث هاى فراوانى درباره نكوهش «عجله» و ستايش «تأنى» و خويشتن دارى ديده مى شود، از جمله اين كه: «عجله و شتاب مردم را هلاك كرده و اگر مردم داراى تأنّى و خويشتن دارى بودند، هيچ كس به هلاكت نمى رسيد». «تأنّى و خويشتن دارى از سوى خداست و عجله و شتاب از شيطان است». «از عجله بپرهيز؛ زيرا هرگاه عجله كنى نصيب و بهره خود را از دست خواهى داد». «لغزش هاى انسان با عجله افزايش مى يابد» و ...

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

‏عن موسى بن جعفر (عليه السلام) قال:

و لا تأخذوا من تربتى شيئا لتبرکوا به فأن کل تربة لنا محرمة الا تربة جدى الحسين بن على عليهما السلام فأن الله عزوجل جعلها شفاء لشيعتنا و أوليائنا.

جامع الاحاديث الشيعه، ج 12، ص